انشا در مورد حاج قاسم سلیمانی برای مدرسه
در این مطلب انشاهای با موضوع سردار قاسم سلیمانی و شهادت و رشادتهای ایشان آورده ایم که خواهید خواند.
انشا در مورد شهید قاسم سلیمانی کوتاه ؛ تاریخ دیگر به خود چنین مردی بزرگ را نخواهد دید. مردی از تبار خاک و خون و مبارزه، برای خواندن انشاهایی با موضوع سردار سلیمانی با ما همراه شوید.
انشا در مورد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
مقدمه انشا: مردی که خواب را از امریکا و اسرائیل گرفته بود و از ترس نمی توانستند راحت بخوابند. مردی که طومار داعش را در هم پیچید و قبل از فروپاشی این قوم فاسد و فاسق مژده فروپاشی آنها را داد. این مرد میدان بود که خاورمیانه را از دست باغبان داعش نجات داد. مردی از دیار کریمان و پر از مهر و محبت نسبت به فرزندان شهدا و مادران شهید.
بدنه: شهید و سردار بزرگ اسلام در ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۸ در یک حمله تروریستی در فرودگاه بغداد توسط پهپادهای امریکایی هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. او که نام شهیدش عظمتش را دوچندان کرد را خوب می شناسید، مردی که از جوانی و نوجوانی در میان سپاه رشد کرده بود و به علت وفاداری و تدبیر و بزرگی به عنوان فرمانده سپاه قدس یا سپاه برون مرزی کشور مان انتخاب شده بود. او در بسیاری از حملات سوریه به عنوان مشاور ارشد حضور داشت، توانست داعش و مخالفان حکومت مردمی بشار اسد را از میان بردارد.
او توانست درمیان خانواده های سوری جایگاهی خوب و خاص بیابد. او یک مکتب و یک مذهب بود، مذهبی که در آن خون خواهی و حمایت از مظلوم از حفظ خون شهید کمتر نیست. دینی که اگر در هر جای دنیا مسلمانی در درد و ناراحتی باشد، قرار از او گرفته می شود و دیگر توانی برایش نمی ماند. هرجا خط قرمز شیعه و مسلمان رعایت نشود، امثال شهید سلیمانی قد علم می کنند و می شتابند.
او فرمانده حلب و سوریه و کربلا و دمشق و ایران و چچن و همه مسلمانان جهان بود. مردی که شعارش درد بود و مظلوم، همه عمرش در خاک و خون و کوه و کمر گذشت و کس ندانست. او مردی ساده پوش و عاشق شهادت و مرام شهادت بود. تمام دارایی او یک ساعت و یک قران در جیب بود و یک انگشتر که در حین قطع دستش هنوز با او بود. مردی بزرگ از تبار یاران سبز حسین که تا آخر عاشورایی بود و شهید شد.
نتیجه گیری: سردار بزرگ شهید قاسم سلیمانی یک مکتب بزرگ است که همه ما باید در حفظ و ارزش دهی به ان بکوشیم. او همه عمرش را در راه دفاع از مظلوم فدا کرد تا حق هیچ مظلومی تباه نشود. بر ما واجب است که چون او در راه اعتلای فرهنگ حمایت از مظلوم تلاش کنیم.
انشا کودکانه درباره سردار سلیمانی و شهادت ایشان
مقدمه: شهادت هنر مردان خداست و نصیب هر کس نمی شود. شهید سردار سلیمانی از جمله مدان مبارزی بود که درمیان مردم جایگاه خاصی داشت. او که خار چشم دشمن بود همواره با شعر دادخواهی از مظلوم به تمام دنیا درس آزادگی و دینداری آموخت.
بدنه: شهید سلیمانی از قبیله کربلا و از تبار عاشورا بود که نتوانست ظلم و ستم را تاب بیاورد. مردی از تبار بدر و حنین و تبوک و خندق که چون مولا علی ( ع) در سحرگاهی تاریک به دست مارهای زخمی از دست اسلام به درجه رفیع شهادت رسید. رسم کوفیان و بغدادیان این است که مهمان دعوت می کنند و قاتلش می شوند. این چه رسم ناجوانمردانه ای است که با مردان خدا می کنید. مسلم را، حسین را و این بار شهید سلیمانی، چگونه رسم مهمان نوازی را رها می کنید.
این مجاهد نستوه تمام عمر و جوانی خود را را در راه اعتلای وطن و دین و خون خواهی و طرف داری از مظلوم سپری کرد و کسی ندانست که از کجا بود و به کجا رفت. مردی که همدم و همراه کودک سوری بود و رفیق مادر شهید ایرانی و همراه و مطیع رهبر. مردی که جمهوری اسلامی را چون حرمی مطهر دوست می داشت و مقدس مس دانست. او در تمام معادلات خاورمیانه نقشی اصلی و اساسی داشت و هیچ وقت برای خودش چیزی نخواست.
او سربازی مطیع و جان نثاری عاشق برای وطن بود. هم رزمانش او را چون جان دوست می داشتند و رفیق و دوستشان بود. او که همه عمر در راه کوهستان و رفت و آمد بود، مدت ها توسط ظالمان و دشمنانش تحت نظر بود و سرانجام در سحرگاهی به طرز دردناکی چون مولای شهیدش به شهادت رسید. او مردی بزرگ و اهل نماز شب بود و در هر حال و شرایط نمازش ترک نشد. تاریخ معاصر ما دیگر چون اویی نخواهد داشت و تا همیشه یادش در دلها جاوید است.
نتیجه گیری: تو یک نفر نبودی، تو یک ملت، دین، دنیا و شاید یک تاریخ عظیم که تا همیشه در دل و ذهن ما و مردم مظلوم دنیا ماندگار شدی؟ شهید سلیمانی بسیار بزرگتر از سردار سلیمانی شد. حال هر کودک لبنانی هم با شنیدن نامش اشک می ریزد. فرودگاه بغداد تا همیشه شرمنده تو خواهد بود وتو ماندگار ترین مهمانی شد که تا همیشه در آنجا ماندگار شدی.
انشا احساسی درباره خاج قاسم سلیمانی
بسم الله قاصم جبارین
سلام بر مرد میدان بر شهید همیشه زنده سلام برسردار حاج قاسم سلیمانی
نمیدانی حاج قاسم جان که چقدر دل تنگ توام و چقدر به یادت هستم در همه حال در همه جا اصلا باورم نمی شود که رفته ای حاج قاسم جان
اصلا نمیدانم چرا حال دلم اینقدرخراب است ومسکن قلبم توشدی سردار جان
دلم برای دیدن تو کنار رهبر عزیزم تنگ شده دلم برای بوسیدن کودکان ودادن انگشترت به دیگران تنگ شد برای دیدن قامت بلند ت در لباس سبز رنگ مقدسی که چهل سال بر تنت بود تنگ شده برای همه کار هایی که میکردی برای حفظ جان و امنیت من ومردم دنیا تا حتی یک خراش کوچک هم بر ندارد بدن ما تنگ شده دلم ان حس ارامش را میخواهد که همه اش از وجود تو بود هر چند که کنارمان نبودی اما انقدر ارامش داشت قلبم وقتی تو می خندیدی
نتیجه گیری انشا: شاید در یک کلام باشد یا شاید به معنای واقعی کلمه عاشقت بودیم سردار جان وعاشقت هستیم وخواهیم بود رویای تو رفتار تو لباس تووراه تو همه اش را در روح وروان خودمان جای میدهیم تا هیچ وقت از عشقت کم نشود در دلمان سردار جان میدانم که بزرگ ترین رویایت آزادی قدس شریف است میدانم که این رویای تو محقق شدنی است اما فقط سرباز هایی نیاز داری که اماده باشند تا پای جان جان دهند ومن قول میدهم که یک سرباز ولایت باشم وتاپای جان برای این رویا جان دهم .
برای مان دعا کن که سخت به دعایت محتاجیم سردار جان
انشا در مورد دلتنگی برای سردار سلیمانی
سلام سردار، سلام ای قهرمان من، یک سال گذشت یک سال دوری از تو تمام تنم را به آتش کشید یک سال نبودی که در این هوا با ما هم نفس شوی یک سال تمام بلاها و مصیبت ها بر سر ما بارید از وقتی که تو رفتی اتفاقات عجیب افتاده افرادی لباس سفید برتن کردن ودر خط دفاع همانند ۸سال دفاع مقدس که تو حاج قاسم برای حفظ جان و ناموس و وطن ما جنگیدی امروز هم مدافعان سلامت میجنگند با ویروسی اندک برای حفظ جان مردمان ملتشان نمی دانم چگونه از آنها تشکر کنم نمی دانم چه بگویم در برابر انسان هایی که برای امنیت و جان من جان می دهند.
برای اینکه نام کشور من در بالاترین مقام دنیا قرار بگیرد پرپر می شوند نمیدونم از دلم از غم هایم چگونه برایت بنویسم یک سال دوری تو برای من برای زینبت برای فرزندان شهدا انقدر سخت بود که وقتی به گذشته فکر می کنم دلم می خواهد آه …..
سردار یک سال گذشت از نبود تو در کنار رهبرمان یک سال گذشت از نپوشیدن آن لباس سبز رنگ مقدس یک سال گذشت از نبود تو در کنار سربازانت یک سال زندگی کردن باحس انتقام خون تو از قاتلانت به قول امام خمینی( ره )که فرمودند سربازان من همان نوزادان و کودکان در گهواره اند.
پس دشمنانمان هم بدانند سرداران سید علی خامنه ای همین کودکان ، نوجوانان و جوانان امروزند.
حاج قاسم با تمام وجودم دوستت دارم دلم برایت تنگ شده حالا که پیش خدا هستی برایمان دعا کن که سخت به دعایت محتاجیم.
انشا کوتاه درباره حاج قاسم سلیمانی
خداوند همیشه کسانی را به مبارزه، با باطل می فرستد،در گوشه و کنار این سرزمین نیز مردانی نامدار و شجاع نیز وجود دارند که یکی از این مردان شجاع و پاک، سردار حاج قاسم سلیمانی است.
سردار حاج قاسم سلیمانی در اوایل جنگ تحمیلی، رشادت ها و شجاعت بسیاری را از خود نشان داد و با آروزی شهادت پا به میدان نهاد و از تمام مردان و زنان قیور ایران در برابر دشمن دفاع کرد.
با تمام شدن جنگ دوباره به کارهای جدّی خودش ادامه داد،و سرانجام در این سال های اَخیر با به وجود آمدن گروه داعش او دوباره وارد صحنه نبرد شد. حکومت آمریکا از این کار او ناخشنود بود و سرانجام با توطئه ای اورا به شهادت رساند.
ای سردار شهید، گویا بعداز شهادتت کسی نیست همانند تو از کشور عزیزمان ایران دفاع کند، تو از تمام توانت برای مقابله با دشمن استفاده کردی، تو به عهد خود وفا کردی و همان طور که گفتی داعش تا سه ماه دیگر وجود نخواهد داشت به گفته خود عمل کردی، تو مایه ارامش ایران بودی و بعد از شهادتت گویا کسی نیست همانند تو از ما در مقابل بیگانگان محافظت کند.
همانطور که آرزوی تو شهادت بود آرزوی من نیز همین است ، راه تو هرگز خالی نخواهد ماند ، و همه ما ادامه دهنده ی راه تو هستیم و خواهیم بود.
انشا درباره شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
مقدمه
در این دنیای پر از ظلم و ستم یافتن فردی که در مقابل بدیها قد علم کند بسیار سخت است. کسی که از هیچ دشمنی نهراسد و تنها ترسش از خداوند باشد. شجاع و دلیرانه به جنگ دشمنان اسلام و ظلم ستیزان برود و در آخر نیز جانش را در این راه فدا کند.
بدنه
همه ما جمله معروف ما ملت امام حسینیم را شنیدهایم. جملهای که در جای جای شهر کنار عکس سردار دلها میبینیم. سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی نماد رشادت و حق جویی مظلومین عالم بود. او نه تنها دلها را در ایران بلکه در اقصی نقاط این کره خاکی نیز ربوده بود.
سرداری که تواضع، فروتنی و رشادت را از دوستان و یارانش در جنگ هشت ساله دفاع مقدس به یادگار برده بود. آری، چه زیباست اینگونه رفاقتها. سردارها سالها پس از جنگ و شهادت سرداران خرازی، همت، کاظمی و … طاقت ماندن نیاورد و به آنها پیوست.
مگر آرزویی زیباتر از شهادت در راه خدا داریم. چه مناجاتهایی را سردار دلها در بحبوحه جنگ در سوریه با خدا انجام داد و در آخر نیز به آرزویش رسید.
او مرد میدان جنگ بود. شخصی که با ذکاوت، هوشمندی و تجربه بالایش بسیاری از نقشههای دشمن پلید را خنثی کرد. داعشیها را به درک واصل کرد و از جان و مال مردم عزیز کشورمان در خارج از مرزهای ایران دفاع کرد.
لحظهای پیش خود تصور کنید اگر سردار سلیمانی و مدافعین حرم در بیرون از مرزها به جنگ با داعشیها نمیرفتند چه میشد. این انسانهای تندرو و نا اهل چه بلایی بر سر کشورمان میآوردند. سردار حاج قاسم سلیمانی خاری در چشم همه مستکبران جهان بود. شهادت سردار آن هم اینطور مظلومانه به همراه دوست و یار شفیقش ابومهدی مهندس افتخاری برای مردم ایران و عراق بود.
هر کسی لیاقت تشییع جنازهای همچون سردار سلیمانی را ندارد.
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد
نتیجه گیری
خون سردار در رگ هر ایرانی جاری است. هر دشمنی که جسارت به خاک وطن نماید هر یک از این جوانان سرداری خواهند شد و به مقابله با آن خواهند پرداخت. این خاک خاک ایران است و سالهاست سرداران رشید همچون سلیمانی را تقدیم کرده است.
نظر شما