بحران معیشت بازنشستگان؛ از فقر مطلق تا اجرای اشتباه همسان سازی | تأثیر همسان سازی غلط بر زندگی بازنشستگان
سیاستهای اشتباه صندوق بازنشستگی؛ عامل اصلی نارضایتی و مشکلات معیشتی بازنشستگان است. چرا بازنشستگان معترضند؟

عبدالرضا جهانمردی» مدرس سابق دانشگاه و فعال صنفی بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی، با بیان اینکه مدیریت غلط صندوقهای بازنشستگی به خصوص صندوق کشوری، زندگی و آتیهی بازنشستگان را دچار مشکلات اساسی کرده است؛ تصریح کرد: چند دهه پیش صندوقهای بازنشستگی، نهادهایی سر پا، مطمئن و سرشار از ثروت بودند، چه شد که به این حال و روز افتادند؟
این فعال صنفی ادامه میدهد: سیاستهای غلط اقتصادی صندوق بازنشستگی کشوری به ویژه فقدان برنامهریزی بهروز و ناکارآمدی مدیریت، زخمهای عمیقی بر پیکر نحیف و ناتوان بازنشستگان کشوری وارد نموده است و متاسفانه این رویه غلط همچنان با قدرت بسیار ادامه دارد.
جهانمردی به چند نمونه از این سیاستهای غلط و اثرات مخرب آنها بر موجودیت صندوق بازنشستگی کشوری میپردازد: عدم واریز وجوه حاصل از فروش سهام آلومینیوم جنوب به صندوق کشوری، یکی از معضلات اساسیست؛ بنا بر اظهارات بیگدلی، نماینده خدابنده در مجلس دوازدهم، مقرر بوده ۹ همت همسانسازی سال۱۴۰۱و معوقات و مطالبات بازنشستگان کشوری از جمله معوقات۲۰ ماهه مربوط به ۱۵ درصد احکام ترمیمی ۲۰۰ هزار بازنشسته وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی کشور، با تاخیر۴ ساله از این محل تامین تامین و پرداخت شود اما متاسفانه تا امروز این اتفاق نیفتاده؛ چرا وجه حاصل از فروش سهام آلومینیوم جنوب به صندوق بازنشستگی کشوری پرداخت نشد؟ این وجوه کجا رفت و به جیب چه کسانی سرازیر شد؟!
به گفته این پژوهشگر بازنشسته، سیاستهای غلط صندوق موجب نارضایتی شدید بازنشستگان شده و به عوارض مخربی انجامیده؛ از جمله، عدم صدور احکام طبقهبندیِ ۲۸سال خدمت بازنشستگان وزارت بهداشت با تاخیر۴ ساله، یکی از مشکلات اساسی ناشی از سوءمدیریت است.
این بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی ادامه میدهد: عدم پیگیری و پرداخت معوقات یک گروه بازنشستگان قبل از سال۹۶ از جمله حق ایثارگری، یکی دیگر از نشانههای این بحران عمیق است؛ در پرداخت مطالبات این بازنشستگان یک تاخیر بیش از ۴ ساله اتفاق افتاده است.
جهانمردی «درمان» را یکی دیگر از مشکلات اساسی بازنشستگان کشوری میداند و در این رابطه میگوید: انعقاد قرارداد بیمه تکمیلی با شرکتی که با بررسی دقیق خبرگان بازنشسته بیش از۲۲۰۰ شکایت داشته، آنهم قراردادی با سقف تعرفهی بسیار پایین و خدمات ناکارآمد و فرانشیز هزینهزا، موجب افول سطح خدمات درمانی بازنشستگان شده؛ این قراردادهای ناکارآمد ماده ۸۵ بیمه تکمیلی بازنشستگان را به محاق برده و به دست فراموشی سپرده است. به اینها باید پرداخت خسارات بیمه تکمیلی با تاخیر۱ساله در سال۱۴۰۴ را افزود.
به گفته این مدرس سابق دانشگاه، در زمینه افزایش حقوقها و اجرای همسانسازی نیز اجحاف در حق بازنشستگان شده است: عدم پرداخت معوقات ۸ ماهه اجرای مرحله اول همسانسازی سال۱۴۰۳ تاکنون و مخالفت مدیریت صندوق با نظرات خبرگان بازنشسته مبنی بر لزوم بازنگری در شیوهنامه غلط محاسبه همسانسازی که موجب یک ضرر و زیان حداقل ۱تا ۲ میلیون تومانی برای بازنشستگان کشوری شده، نشانههایی از این اجحاف سنگین است.
این فعال صنفی بازنشستگان کشوری اضافه میکند: در عین حال، عدم توجه به خواستهی به حق بازنشستگان کشوری مبنی بر افزایش دایم حقوق سالانه متناسب با نرخ تورم، منجر به بروز یک بحران معیشت عمیق شده است؛ امسال افزایش حقوق بازنشستگان کشوری از جمله بازنشستگان دانشگاههای علوم پزشکی کشور فقط ۲۰ درصد بوده است، این ۲۰ درصد در مقابل تورم ۱۰۰ درصدی یا حتی بیشتر اقلام اساسی زندگی چیزی شبیه هیچ است و بحران معیشت را عمیقتر میکند.
به اعتقاد جهانمردی، اوضاع به گونهای پیش رفته که کارمندی که زمان اشتغال با حقوق پایان ماه میتوانست زندگی خود و خانوادهاش را به راحتی اداره کند حالا پانزده یا بیست سال بعد از بازنشستگی، در مخمصهی معیشت گیر کرده و با حقوقی که به عنوان مستمری بازنشستگی میگیرد، نمیتواند هزینههای دو هفته از هر ماه را تامین کند.
او تاکید میکند که «بسیاری از این کارمندان، نیروهای متخصص و تحصیلکردهی قدیمی هستند که زمانی متعلق به طبقه متوسط کشور بودند و زندگی راحتی داشتند اما حالا به زیر خط فقر سقوط کردهاند، در واقع آنچه با سیاستهای غلط دولت و صندوقهای بازنشستگی اتفاق افتاده، حذف طبقه متوسط کشور است؛ امروز چیزی به نام طبقه متوسط نداریم؛ مزدبگیران از مزدبگیران ساده گرفته تا تحصیلکردگان و نیروهای مجرب، همه به درهی فقر مطلق سقوط کردهاند و طناب نجات برای خروج از این درهی عمیق ندارند».
به گفته این فعال صنفی، نه تنها میزان تطابق حقوقها با هزینههای زندگی به پایینترین سطح ممکن رسیده بلکه سطح خدمات رفاهی بازنشستگان نیز تقلیل یافته است.
جهانمردی در این رابطه توضیح میدهد: برنامهریزی برای امور رفاهی بازنشستگان بسیار ناکارآمد است؛ بازنشسته برای یک سفر زیارتی به مشهد یا یک سفر سیاحتی به کیش، باید ماهها و ماهها انتظار بکشد؛ این انتظار طولانی و بی برنامگی، حق بازنشستگان نیست.
او در پایان میگوید: در نتیجه میخواهم بگویم در حال حاضر، یک بحران اقتصادی برای یک میلیون و ۶۰۰ هزار بازنشسته کشوریِ زیر خط فقر اتفاق افتاده است؛ مدیران باید پاسخگو باشند، از مدیران فعلی و گذشتهی صندوق بازنشستگی گرفته تا دولت و شخص رئیس جمهور؛ اما نه تنها پاسخی در کار نیست بلکه آنچه به بوتهی فراموشی سپرده شده، معیشت و آسایش بازنشسته است. بازنشستگان جزو اولویتهای مسئولان کشور نیستند.
نظر شما