در گفتگوی صفحه اقتصاد با پیمان مولوی، اقتصاددان مطرح شد؛

کاهش تورم ۴۳ درصدی فعلی به ۷ درصدی برنامه ششم توسعه

در گفتگوی اختصاصی «صفحه اقتصاد» با پیمان مولوی (کارشناس اقتصادی)، ضرورت کاهش تورم به 7 درصد و

کاهش تورم 43 درصدی فعلی به 7 درصدی برنامه ششم توسعه

صفحه اقتصاد - برنامه پنج ساله ششم توسعه که در سال 1395 توسط مجلس به تصویب رسید باید از اول سال 1396 تا پایان سال 1400 اجرایی می شد. در چارچوب این قانون، نرخ تورم کشور ما باید به 7 درصد در سال 1400 می رسید و بنابراین، باید تک رقمی می شد.

نرخ تورم سال 1400 بر مبنای آمار بانک مرکزی 46 درصد و بر مبنای آمار مرکز آمار ایران 40.2 درصد بوده است. در آذر 1401 نرخ تورم بر اساس اعلام مرکز آمار ایران 43.4 درصد بوده که فاصله زیادی با نرخ 7 درصدی هدفگذاری شده قانون برنامه ششم توسعه دارد و البته دولت فعلی هم می خواهد قانون برنامه ششم توسعه، برای سال 1402 تمدید شود.

در یک تفسیر کلی، نرخ تورم را مالیات افراد فقیر و کم درآمد، به اقشار ثروتمند دانسته اند. در همین ارتباط، در گفتگوی اختصاصی « صفحه اقتصاد » با پیمان مولوی (کارشناس اقتصادی)، ضرورت کاهش تورم به 7 درصد و راهکار تحقق این هدفگذاری در جهت جلوگیری از افزایش فقر افراد جامعه، مورد بحث قرار گرفته است.

*****

*دولت، لایحه بودجه سال 1402 را به مجلس تقدیم کرده و آقای رئیسی تاکید کرد که دولت نگران تورم بوده و می خواهد نرخ تورم را کاهش بدهد. به هر حال، در قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه (1400- 1396)، هدفگذاری هایی مطرح شده از جمله این که نرخ رشد نقدینگی به 17 درصد و نرخ تورم در سال 1400 به 7 درصد برسد.

آیا نرخ تورم، یک شاخص اقتصادی کلیدی بوده و دولت باید برای محقق کردن و کاهش تورم تلاش کند، یا این که احتمالاً می شود کاهش نرخ تورم در اولویت نباشد و مسائل دیگر در اولویت قرار بگیرد؟

-در مورد محقق شدن نرخ تورم هدفگذاری شده در برنامه ششم توسعه و این که آیا می شود کاهش نرخ تورم، در اولویت قرار بگیرد یا نه، باید بگویم که امکان تک رقمی شدن نرخ تورم وجود دارد و کاهش نرخ تورم، باید در اولویت برنامه های دولت قرار بگیرد، اما متاسفانه در اقتصاد ایران، شاهد یک رویکرد ذی نفعانه در اقتصاد هستیم.

بنده از این دید، به این قضیه نگاه می کنم. در کشور ما اقتصادی ایجاد شده که این اقتصاد، اجازه استفاده از ابزارهای مشخص و معین، برای کنترل نرخ بهره یا استفاده از ابزارهای مشخص و معینی مثل نرخ بهره برای کنترل نرخ تورم را نمی دهد.

اگر این طور، به این قضیه نگاه کنیم، می شود در مورد آن صحبت کرد، اما اگر برگردیم به آن روشی که دولت های مختلف در سال های زیادی در مورد آن صحبت کرده اند، اوضاع فرق می کند. برای مثال، برخی افراد مشاور مقامات ارشد دولت بوده یا تئوریسین بوده اند ولی الان، همگی منتقد هستند.

این افراد، فرضاً می گویند وقتی کسری بودجه اتفاق بیفتد، فلان اتفاق خواهد افتاد. در حالی که به نظر من، اقتصاد ایران یک اقتصاد ذی نفعانه شده. اقتصاد ذی نفعانه، یعنی این که گروه ها و طیف های مختلف از جمله صادر کنندگان، وارد کنندگان، افرادی که می توانند به سپرده های بانکی دسترسی داشته باشند و گروه های ذی نفع که می توانند در مجوزها برای واردات یا عدم واردات دخل و تصرف کنند، از وضعیت فعلی اقتصاد منفعت می برند.

اقتصاد ما، اقتصاد ذی نفعانه شده و اتفاقی که می افتد این است که این افراد، اجازه بروز و ظهور اجرای یک سیاست پولی کارآمد را نمی دهند، یعنی زورشان می چربد بر حقوق اکثریت مردمی که چهار یا پنج سال متوالی است که تورم بالای 30 درصد و سه سال متوالی تورم بالای 40 درصد و در مدت 20 سال گذشته، متوسط نرخ تورم بالای 22 درصد را تحمل می کنند.

اگر بخواهیم آن را واکاوی کنیم، بحث از اینجا شروع می شود که اقتصاد ایران، ذاتاً به تورم، عادت کرده و اعتیاد پیدا کرده است. البته اقتصاد نباید به تورم عادت کند چون تورم، مشکلات زیادی برای شرکت ها و کسب و کارهای کوچک و کلان، ایجاد می کند.

از سال 1390، اقتصاد ایران در معرض تحریم های شدیدی قرار گرفته و این تحریم ها، باعث شده اقتصاد ایران از حدود 630 میلیارد دلار، به حدود 200 تا 210 میلیارد دلار کنونی، کاهش پیدا کند، یعنی اقتصاد ایران یک سوم شده.

در اقتصادی که یک سوم شده و تحریم هم وجود دارد، رقبا با هم در رقابت سنگین هستند. در این رقابت سنگین افرادی که می توانند به منابع، دسترسی پیدا کنند، بَرنده بازی هستند. اقتصاد ایران، نمی تواند به صورت درون زا، رشد کند و نیازمند یک رشد برون زا بوده و باید با دنیا تعامل کند، اما این تعامل هم، محدود شده. بر این اساس، یک اکوسیستم گلخانه ای اقتصادی در کشور ما ایجاد شده. در این اکوسیستم اقتصادی گلخانه ای، یک عامل مثل نرخ بهره حقیقی، خیلی تاثیرگذار است.

تورم

تورم

*در قانون برنامه ششم توسعه، تاکید بر این است که نرخ تورم تک رقمی شده و 7 درصد شود. در سال های 1395 و 1396 نرخ تورم، تک رقمی شد و به حد 9 درصد رسید. در عمل، تجربه ما نشان داده که امکان تک رقمی کردن نرخ تورم در کشور وجود دارد و نرخ تورم به مدت دو سال کمتر از 10 درصد بود.

البته همان موقع، انتقاد می شد که سیاست انقباضی اجرا شده و در نتیجه تورم کنترل شده. آقای رئیسی هم در سال گذشته و زمان انتخابات، گفت که می شود تورم را به نصف برسانیم و بعداً تک رقمی کنیم.

در عمل، الان آقای رئیسی می گوید «نگران تورم هستیم». با این حال، این تورم قدرت خرید مردم را از بین بُرده و نارضایتی ایجاد می کند. آیا همان ذی نفعان، نباید یک مقدار به بلند مدت فکر کنند و آیا وضع می تواند به صورت دائم و مطلوب ادامه پیدا کند؟

-ذی نفعان هم، یک اکوسیستم هستند و بنابراین، محدود به یک نفر یا چند نفر خاص نیستند. به هر حال، یک اکوسیستم ذی نفعان ایجاد شده و خیلی پیچیده است. در این اقتصاد مبتنی بر نرخ بهره حقیقی منفی که الان در آن قرار داریم، نرخ بهره حداکثر 25 درصد و نرخ تورم حدود 45 درصد است. این نرخ بهره حقیقی منفی 20 درصد، ذی نفعان گسترده ای دارد.

در سال 1393 یعنی در دولت اول آقای روحانی، یک سیاست انقباضی اِعمال شد و 4 سال نرخ تورم پایین داشتیم. با این حال، بعداً دوباره به نرخ های تورم بالا برگشتیم. این اقتصاد گلخانه ای، توان رقابت ندارد و ما در حوزه رقابت پذیری بنگاه ها و کسب و کارها، خیلی ضعیف شده ایم.

*از نظر شما، افزایش تورم در سال های بعد از 1396، دقیقاً به دلیل تحریم ها بود و به همین دلیل نرخ تورم، دو رقمی شد؟

-تورم در اقتصاد ایران، دو بُعد دارد. یک بُعد آن ساختاری بوده و برمی گردد به این که ما یک سیستم داریم که در آن کسری بودجه وجود دارد. این نگاه، همان نگاه استانداردی است که در همه دنیا وجود دارد. در این چارچوب هر یک میلیارد تومان کسری بودجه، باعث می شود تا 8 میلیارد تومان رشد نقدینگی داشته باشیم.

از آن طرف، آن عاملی که باعث می شود این رشد نقدینگی به تورم بالا تبدیل شود، عدم رشد اقتصادی است. در مدت 10 سال گذشته، کشور ما رشد اقتصادی در حد صفر درصد داشته و البته تحریم ها نیز، در این زمینه تاثیرگذار بوده است. در این زمینه، فقط یک عامل وجود ندارد و عوامل مختلفی، تاثیر منفی می گذارند. سیاست گذاری کلان هم، در عدم تحقق رشد اقتصادی، تاثیر دارد.

البته در زمان پایداری تحریم، یک عده ذی نفع به وجود می آیند و از تحریم، نفع می برند. برای مثال، این عده می گویند جنس خارجی وارد نشود. به همین دلیل، اگر کسی بخواهد یک خودرو بخرد، باید یک خودروی چینی مونتاژی که قیمت واقعی آن 600 میلیون تومان است، با قیمت یک میلیارد و 800 میلیون تومان، بخرد. اتخاذ یک سیاست پولی درست در ایران، با وجود یک قوه واجد شرایط از نظر علمی، قدرت عمل و غیر ذی نفعانه، می تواند به کاهش تورم کمک کند و نرخ تورم، تک رقمی شود. با اجرای این سیاست، نرخ تورم تک رقمی، شدنی است.

*در سال های 1395 و 1396 چگونه تورم به زیر 10 درصد رفت و به 9 درصد رسید؟

-به خاطر این که ما در آن زمان توانستیم یک سیاست پولی درست را اجرا کنیم، یعنی توانستیم یک سیاست پولی درست را به نفع عموم مردم اجرا کنیم. من به عنوان کسی که در بخش تولید حضور داشتم و به صورت اجرایی کار کردم، می دیدیم که شرکت ها و بنگاه ها در چه وضعیت اسفناکی هستند.

در آن زمان، این شرکت ها و بنگاه ها، بدهی زیادی ایجاد کرده و غیر کارا بودند. خیلی از آن شرکت ها توان ادامه کار نداشتند و خیلی از آنها انتقاد کرده و می گفتند نرخ بهره باید پایین بیاید و کنترل شود. در آن سال ها، نرخ بهره در سطح بالایی بود.

*نرخ بهره در آن سال ها به دنیال کاهش نرخ تورم و تک رقمی شدن تورم، یک دفعه و به شدت پایین نیامد. آیا دولت آقای روحانی، مطمئن نبود که می تواند نرخ تورم را در حد زیر 10 درصد کنترل کند؟

-دولت مطمئن بود ولی تغییرات و تحولات شدیدی در وزارت اقتصاد دولت آقای روحانی ایجاد شد. در آن زمان، آقای طیب نیا از وزارت اقتصاد رفت و ما دوباره به مدار قبل برگشتیم.

بنده نمی گویم که دولت ها تاثیر ندارند چرا که دولت ها ذاتاً خیلی می توانند تاثیر گذار باشند ولی اقتصاد ذی نفعانه، اقتصادی است که در تار و پود اقتصاد کشور رسوخ می کند.دوم این که اقتصاد ذی نفعانه، یک اکوسیستم بوده و افراد آن، فقط به فکر این هستند که امروز را بگذرانند و چندان به موضوعات بلند مدت، فکر نمی کنند.

*بالاخره اگر موضوعات بلند مدت اهمیت دارد، باید نسبت به آثار و تبعات منفی تورم فکر کرد چون موضوع بقای همان افراد هم، قاعدتاً برای خودشان مهم است.

-بله؛ در عین حال، ما در این موارد، تجربه کشورهای دیگر را داریم و آن چیزی که باید جمع کننده تمام این موارد باشد، این است که نحوه بازی کردن در جامعه، باید به نحوی باشد که منافع بلند مدت جامعه، مورد توجه قرار بگیرد. در مسیر رقابتی که در اقتصاد کشور و بین گروه های ذی نفع ایجاد می شود اتفاق اصلی تحقق رشد اقتصادی و پایین آمدن تورم و فضایی است که رقبا بتوانند فعالیت کنند.

وقتی اقتصاد یک کشور، رشد کند این گروه های ذی نفع، منفعت می برند و ملت هم از این رقابتی که ایجاد شده و رشد اقتصادی که محقق شده، منفعت می برند. در حالی که از سال 1390 به بعد، برعکس این مسیر رفته ایم. در نتیجه، اقتصاد کمشور ما، رشد پیدا نکرده و سیاست های پولی هم برای کنترل تورم و پایین آمدن نبوده است.

*در حال حاضر، دولت آقای رئیسی از مجلس تقاضا دارد که قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، برای یک سال دیگر تمدید شود. بر اساس برنامه ششم توسعه (1400- 1396)، نرخ تورم سال 1400 باید حدود 7 درصد شود. در عمل، نرخ تورم سال 1400 بالای 40 درصد بوده و چند برابر هدفگذاری 7 درصدی قانون برنامه ششم توسعه بود. آقای رئیسی، به طور مکرر می گویند نرخ تورم 59 درصد بوده و الان 19 درصد کم شده.

آقای رئیسی، فقط بر نرخ تورم نقطه به نقطه تاکید می کند ولی در دنیا، به نرخ تورمی که استناد می شود فقط تورم یک ساله هست و مثلاً نرخ تورم آمریکا در ماه های قبل به 9 درصد رسید و الان به 6.5 درصد کاهش پیدا کرده است.

در ایران، نرخ تورم یکساله تیر 1400 یعنی در دولت آقای روحانی و قبل از استقرار دولت آقای رئیسی 44 درصد بود. در آذر 1401 نرخ تورم طبق اعلام مرکز آمار ایران 43.4 درصد شده. چرا دولت، دست روی نرخ تورم نقطه به نقطه می گذارد و کاهش آن نرخ را برجسته می کند؟

-به موضوع تمدید قانون برنامه ششم توسعه اشاره کردید ولی به نظرم، ما احتیاج به برنامه ششم توسعه، یا تمدید آن نداریم. به نظرم، ما احتیاج داریم در تمام برنامه ریزی هایی که قبلاً انجام داده ایم، تجدید نظر کنیم. ما الان در شرایط برنامه ریزی برای توسعه نیستیم و باید برنامه ای داشته باشیم برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی، یعنی از فروپاشی اقتصادی، جلوگیری کنیم.

ما الان به سمت اَبَرتورم نمی رویم ولی اگر چندین سال، این تورم های بالا ادامه پیدا کند، اَبَر تورم، دور از ذهن نیست. پس برنامه ریزی ما، باید برای متوقف کردن روند فعلی باشد. از چندین سال قبل، یعنی قبل از این دولت آقای رئیسی، تورم های بالا شروع شده است.

در مورد اعداد و ارقام مطرح شده هم، باید بگویم که در دولت آقای روحانی، همین طور بود و در دولت آقای رئیسی هم، همین طور است. واقعیت این است که از اعداد و ارقام، استفاده ابزاری می شود. در کشور ما استفاده ابزاری از اعداد و ارقام، طبیعی شده.

پیمان مولوی، اقتصاددان

پیمان مولوی، اقتصاددان

*به هر حال، برنامه ششم توسعه تاکید بر تحقق نرخ تورم 7 درصدی داشته و شاخص نرخ تورم سالیانه در نظر گرفته شده بود و نه نرخ تورم نقطه به نقطه.

-ما بدون سیاسیت پولی درست و منسجم و بدون رشد اقتصادی، محال است به نرخ تورم 7 درصدی و هر عددی کمتر از 10 درصد برسیم و امکان ندارد. کشور عراق، یک کشور جنگ زده است. میانگین 10 ساله نرخ تورم عراق 2.5 درصد است، نرخ بهره آن نزدیک 2 درصد است و رشد اقتصادی آن در 10 سال گذشته 6 برابر شده، یعنی نرخ رشد اقتصادی آن 600 درصد رشد داشته است.

در عراق، شاهد این هستیم که ارزش پول کشورشان در 5 سال گذشته، به صورت واقعی تثبیت پیدا کرده و این طور نبوده که به طور دستوری، ارزش پول عراق تثبیت شود. ما از عراق، کمتر نیستیم ولی در عراق، اقتصاد به اولویت تبدیل شده ولی ما در ایران، هنوز به این مرحله نرسیده ایم.

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان