خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت 48 سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی قضاوت

لاجین با سدا صحبت میکنه و ازش میخواد تا پیشش بمونه و نره و بهش کمک کنه از دست یکتا خلاص بشه سدا بهش میگه باشه میمونم تا مراسم انگین لاجین خوشحال میشه و همدیگرو در آغوش میگیرن که یکتا میاد و میگه اوه اوه چیشده؟ باهمدیگه خوب شدین دوباره! شبانه ارن و ایلگاز به محل جنایت میرن و با چراغ قوه اونجارو میبین. ایلگاز رد کفشی پیدا میکنه و به ارن نشون میده ارن میگه باریکلا داداش صبح گروه تحقیق چیزی پیدا نکردن تو چجوری پیدا کردی؟ فردا صبح به حساب همشون میرسم! ایلگاز بهش میگه عکس نمونه را بیار چک کنیم و میبینن که طرح کفشا باهم یکیه ایلگاز خوشحال میشه و میگه رد همون کفشیه که رو کت جیلین بود! همین الان باید یه گروه بفرستی تا این نمونه را بردارن ارن سریعا به کلانتری زنگ میزنه تا بیان.

فردای آن روز ایلگاز و ارن باهم تو کافه قرار میزارن و درباره مدارک باهم صحبت میکنن و منتظر جواب آزمایشن. ایلگاز به ارن میگه فقط ازت یه کار میخوام واسم انجام بدی من کارتمو تحویل دادم دیگه نمیتونم برم ملاقات جیلین تو به جای من برو و بهش این خبرو بده تا امیدش بره بالا بهش بگو مدرک داره پیدا میشه برای اینکه نفر سومی هم اونجا بوده! از استعفا منم چیزی بهش نگو ذهنش درگیر نشه اومد بیرون خودم بهش میگم. ارن قبول میکنه و به طرف زندان میره ایلگاز هم برای انجام بقیه کارهای اداره میره به دادگستری.مردان در قهوه خانه حقوق کارمندانش میخواد بده که همه را جمع میکنه. چینار بهش میگه بابابزرگ چرا تو حساب بانکیشون واریز نمیکنین و تو سال ۱۴۵۰ موندین؟ مردان بهش بی اعتنایی میکنه و آدمش پاکت های پول را به کارکنان مردان میده.

قسمت ۴۸ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۴۸ سریال ترکی قضاوت

وقتی چینار دستمزد خودشو میبینه جا میخوره و مردان صداش میزنه و میگه بعد از من اینجا مال توعه باید تو بگردونی باید یاد بگیری که چجوری باید کار کنی! چینار به خودش میگه اینجوری که بوش میاد خوب پیش نمیره! مردان میگه چی گفتی؟ چینار اعتراض میکنه به پول کمی که بهش داده مردان میگه تو با اینایی که اینجا کار میکنن هیچ فرقی نداری! اینا هم همشون این روزهارو گذروندن تو هنوز داری کار یاد میگیری نباید حقوقت مثل اونا باشه! امید تو کلانتری پیش متین میره و بهش میگه که هنوز دی ان ای جدیدی تو محل جنایت پیدا نشده متین میگه که به جستجوشون ادامه بدن. جیلین تو زندان در حال صحبت کردن با هم سلولی هایش هست که دیگه باهم رفیق شدن و برای اونا در حال دادخواست نوشتن است تا بهشون کمک کنه. سپس یکی یکی پیشش میرن و ماجرایی که واسشون پیش اومده را واسش تعریف میکنن و جیلین درباره مشکلشون دادخواست تعبیه میکنه.

چینار به سردار زنگ میزنه. سردار بهش میگه به به چینار خان از اینورا؟ چینار بهش میگه کاری که گفتی ریسک داره؟ سردار خوشحال میشه و میگه اصلا! چینار بهش میگه باشه پس منم هستم باهاتون سردار با خوشحالی میگه باشه پس خبر میدم بهت. دوست سردار میپرسه چیشده؟ چی میگفت؟ سردار میگه فقط اینو بدون که پرقدرت به صحنه برگشته. ارن به زندان میرسه و با جیلین صحبت میکنه او خوشحال میشه و میگه اصلا به نفر سومی فکر نکرده بودم! چقدر امید خوبه با سنیدن این خبرها خیلی حالم خوب شد! سپس میپرسه چرا خود ایلگاز نیومد؟ ارن میگه رفت دنبال کارها و میزنه تو فاز مسخره و خنده که دلت واسه شوهرت تنگ شده یا دادستان؟ جیلین اعتراف میکنه که دلش واسه شوهرش تنگ شده. بعد از کمی صحبت کردن جیلین به سلول برمیگرده که میبینه همه ی هم سلولی هاش به طرفش میرن و ازش میخوان تا به مشکل اونا هم رسیدگی کنه جیلین قبول میکنه.

یکتا با سدا و راننده اش پیش پارس میرن برای ثبت اظهارات راننده. وقتی از اتاق خارج میشن جنید از راه میرسه و میگه یه چیزی پیدا کردم یه پرونده قتل دیگه که از همین سم استفاده شده بوده ولی وکیلش جیلین و انگین بودن و اونا به این پرونده رسیدگی میکردن یکتا خوشحال میشه و میگه خیلی خوبه که و سدا سریعا میره تا این مدرکو هم به پارس بده اما او بهش میگه من کارمندت نیستم بده بره مکاتبه تا نوبت بشه بعد بیا سدا قبول میکنه و منتظر میشه. ایلگاز برای درخواست آزادی مشروط برای جیلین کارهای اداریشو طی میکنه. وقت استراحت کارمندان هست که رضوان از دور حواسش به اوزگه دختری که ازش خوشش میاد هست که از حرفاشون میفهمه ایلگاز داره تلاششو واسه آزادی مشروط جیلین میکنه و قاضیشم نواست او سریعا پیش پارس میره و این خبرو میده. ایلگاز پیش نوا میره که همان موقع پارس وارد میشه و میخواد اونم مدارک جدیدی تحویل بده.

ایلگاز میگه جیلین یه آدم حقوقی هستش یه وکیل که جایگاهش مشخصه و زندانی شدن طولانیه واسه کارشم خوب نیست و حرفه اش را به خطر میندازه و به خاطر پیدا شدن رد کفشی که تو سه جای مختلف پیدا شده خواستار آزادی مشروط جیلینه اما پارس میگه من مدارک جدیدی میخوام ارائه بدم. اولش مدرک تیراندازی جیلینو نشون میده و میگه این یعنی کار با اسلحه را خیلی حرفه ای بلد بوده دومین مدرک، سدا وکیل یکتا اومده بود و میخواست از جیلین شکایت کنه چون تهدیدش کرده بود و من و آقا ایلگازم شاهد بودیم ایلگاز میگه نکن پارس اون فقط یه عصبانیت لحظه ای بود یه چیزی گفت! پارس میگه مادر جیلین خانم هم لاجین خانمو تهدید کرده و رفته تو صورتش کفن زده و گفته به زودی پسرشو دفن میکنه و در آخر پرونده ای پیدا شده که جیلین و انگین بهش رسیدگی میکردن درباره قتلی بوده با همون سمی که انگین مسموم شده بوده! قاضی نوا میگه مثل اینکه حرفاتون تموم شده حالا برین بیرون باید فکر کنم پارس میخواد حرف بزنه که اجازه نمیده و میگه بیرون…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار