خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت 20 سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne). این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی قضاوت

پارس لبخند میزنه و به دستیارش میگه فکر کنم کارمون تموم شده رضوان و بهشون میگه میتونینی برین! پارس به شدت عصبانی میشه. ظفر اسلحه را پشت چینار میزاره و بهش میگه برو، چینار میگه اول باهم حرف بزنیم، من اگه کاری کرده بودم که ولم نمی کردن! ظفر میگه من میدونم کار خودت بوده بابات آزادت کرده! و همان موقع تلفنش زنگ میخوره و ظفر بهش میگه گوشیو همینجا بزار بریم. جیلین و ارن به اتاق ایلگاز میرن و میگن حالا باید چیکار کنیم تا همه چیز به طرف انگین کشیده بشه؟ جیلین میگه باید سرنخی پیدا کنیم تا خود پارس پیگیر انگین بشه. ظفر با تهدید چینار را سوار ماشین میکنه و به طرف قبرستان میبرد. ظفر او را بالاسر قبر اینجی میبره و بهش میگه نگاه کن! دختر من اینجاست! تو فرستادیش اینجا! چینار گریه اش میگیره و میگه کار من نبوده، من حتی دستمم بهش نخورد! من دوستش داشتم ای کاش اونشب پیشش بودم تا این اتفاق نمی افتاد! ظفر کتکش میزنه و میگه اسم دختر منو به زبونت نیار! سپس بهش میگه زانو بزن و ازش معذرت خواهی کن! چینار میگه وقتی کاری نکردم چرا باید این کارو بکنم؟ ظفر به زور اونو به خاک میزنه و مدام سرشو به خاک میکوبد و بهش میگه معذرت خواهی کن! چینار معذرت خواهی میکنه که ظفر مدام او را به زمین می کوبد چینار میبینه که زخمش سر باز کرده و داره خونریزی میکنه او را به زمین میزند و از اونجا فرار میکنه سپس سوار اتوبوس میشه که ظفر میبینتش و به دنبالش میره سپس کنارش میشینه و اسلحه میگیره و میگه اگه کار اشتباهی کنی همینجا میشه محل مرگت! پارس به اتاق ایلگاز میره که میبینه جیلین هم اونجاست و بهشون میگه یخورده حرف بزنیم؟ سپس ازشون میپرسه چیشد که یهو تصمیم به ازدواج گرفتین؟

قسمت ۲۰ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز یادش میاد که شب گذشته وقتی درباره دروغ گفتن یا نگفتم جر و بحث میکردن ایلگاز به جیلین میگه بیا بریم داخل تا باهمدیگه راه حل دیگه ای پیدا کنیم، جیلین میگه راه حل جلوته! سپس به داخل میرن. اونجا ایلگاز بهش میگه یه راه دیگه ام هست ازدواج کنیم! جیلین ابتدا جا میخوره اما بعد از کمی فکر کردن میگه باشه اینجوری از حق کناره گیری علیه بازجویی خانواده درجه یک استفاده میکنی! ولی خوب چی بگیم به خانواده مون! ایلگاز میگه قرار نیست اصلا توضیحی بدیم! میگیم فقط ما ازدواج کردیم! ایلگاز میگه یه راه دیگه ام هست که من میرم حقیقت هرچی هست واسشون تعریف قمیکنم! جیلین میگه باشه اونو امتحان میکنیم سپس ازش اجازه میگیره تا بره دوش بگیره! پارس لبخند میزنه و میگه این چه کاری بود؟ فکر کردین من این اداهاتون با این رفتارهاتونو قبول و باور میکنم؟ کی بهتون خبر داده بود که حکم بازجوییتون اومده که سریع رفتین ازدواج کردین؟ تو الان فکر میکنی که اینا دروغ محسوب نمیشه؟ ایلگاز بهش میگه ببین دادستان این که چه فکری میکنی و دنبال چی میگردی به ما ربطی نداره! ما ازدواج کردیم تموم! آیلین به خانه میره که گل بهش میگه تو کجا رفته بودی؟ آیلین خرید ماست را بهونه میکنه که گل میگه من تازه ماست درست کرده بودم! سپس گل بهش میگه داری از من و این خونه فرار میکنی آره؟ آیلین نمیدونه چی بگه که همان موقع صدای زنگ موبایل را میشنود سپس آیلین بهش میگه بابا رفت! گل با خونسردی میگه خوب رفت که رفت! برمیگرده شب ! آیلین میگه این دفعه خیلی طولانیه گفت فقط از خودتون محافظت کنین! گل عصبی میشه و میگه تو این وضعیت؟ تو این حال گذاشت رفت؟ البته اون عادت داره! ظفر چینار را داخل یه ساختمان متروکه میبره. سپس به طرفش اسلحه میگیره و میگه این واسه بلاییه که سرمون آوردی! جونمو ازم گرفتی!

و میخواد شلیک کنه که جینار باهاش درگیر میشه و سعی میکنه اسلحه را ازش بگیره. تو این وضعیت که ظفر روی چینار افتاده و سعی میکنه اسلحه را بچرخونه تا به طرف چینار برسه تیری این وسط در میره! یکتا برای انگین شاهد و صحنه سازی درست میکنه تو بیمارستان و بهش میگه تو این اتاق بمون خوب به جزئیاتش نگاه کن که موقع بازجویی آشنایی کامل داشته باشی و ادامه میده چند دقیقه دیگه پرستاری که اون شب بهت سرم زد میاد تا چهره اش را به خوبی به خاطر بسپاری!. جیلین با تکه کاغذی به دست به طرف اتاق پارس میره که همزمان او از اتاق بیرون میاد و بهش میگه از تو توقع نداشتم جیلین! واقعا ناراحتم کردی! جیلین به حرفهایش اعتنایی نمیکنه و میگه لیست خانه دوستای اینجی را تو اون محل درآوردم اما متاسفانه هیچ دوستی اونجا نیست! دوستاش یا خانه و زندگیشون تو محل زندگی خودمونه یا یه محله دیگه که اصلا ربطی به اینجا نداره! فقط یه نفر خونه اش به اونجا نزدیکه که مطمئنم کار اون نیست! پارس میگه کی؟ جیلین مخالفت میکنه که طبیعی جلوه کنه اما پارس پافشاری میکنه که جیلین آدرس را میده و میره. بعد از رفتن جیلین پارس به رضوان میگه که پرونده را پنهانی جلو ببر. ایلگاز به اتاق نوا میره. او با دیدنش خوشحال میشه و میگه قهوه بخوریم؟ ایلگاز میگه نه باشه واسه بعد اومدم یه چیزی بگم! نوا قاب عکس نقاشی را بهش نشون میده و میگه اینو یادته؟ بعد از کمی صحبت کردن یکدفعه ایلگاز میگه من و جیلین باهم ازدواج کردیم! نوا جا میخوره و میگه چی؟ ایلگاز میگه تا چند دقیقه همه جا پر میشه خواستم از خودم بشنوی! سپس از اونجا میره که نوا از شدت شوکی که بهش دست داده بالا میاره و حالش بد میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار