چرا اسرائیل باید با ایران توافق کند؟ + پشت پرده ماجرا!
چرا اسرائیل باید به جای جنگ با ایران توافق کند؟ تحلیلها نشان میدهد که درگیری مجدد میتواند به یک جنگ فرسایشی و طولانی تبدیل شود، در حالی که توافق تنها راه مؤثر برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب است.

فعالشدن مکانیسم ماشه و شکست مذاکرات ایران و کشورهای غربی، شرایط پیچیدهای را به وجود آورده است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، ادعا کرده که مقامات رژیم اسرائیل به او گفتهاند تمایلی به ورود به درگیری جدید با ایران ندارند. اما به نظر میرسد که در غیاب چشماندازی برای دیپلماسی و توافق، سایه تهدید جنگ همچنان پابرجاست.
اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی به این موضوع پرداخته و تأکید کرده است که توافق، نه جنگ، تنها راهکار منطقی برای مقابله اسرائیل با ایران است. در ادامه بخشهایی از این گزارش را مرور خواهیم کرد.
پیروزی ادعایی اسرائیل پس از جنگ دوازدهروزهپس از پایان جنگ دوازدهروزه در ماه ژوئن بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده، رهبران اسرائیل به جشن گرفتن موفقیتی ادعایی علیه تهران پرداختند. مقامات امنیتی ارشد اسرائیلی ادعا کردند که ایران دیگر یک کشور «در آستانه هستهای» نیست و توانایی تولید سلاح هستهای را از دست داده است. آنها همچنین هشدار دادند که هر گونه تلاش ایران برای احیای برنامه هستهای با حمله جدید اسرائیل مواجه خواهد شد.
بر اساس همین فرض، اسرائیل سیاستی را اتخاذ کرد که مخالفت با هر نوع توافق دیپلماتیک با تهران را شامل میشود.
آنها در این مسیر به گروه موسوم به E۳ (بریتانیا، فرانسه و آلمان) فشار آوردند تا برای فعالسازی «مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها» (SnapBack) اقدام کنند و همچنین از دولت دونالد ترامپ درخواست کردند که در برابر هر گونه ابتکار دیپلماتیک در قبال ایران مقاومت کند.
اسرائیل حتی تهدید به آسیبرساندن مستقیم به رهبر عالی ایران، آیتالله علی خامنهای، در صورت احیای فعالیتهای هستهای کرده است. به طور خلاصه، همان استراتژی فشار حداکثری ایران که پیش از جنگ انجام میشد، همچنان ادامه دارد.
موضع متفاوت اسرائیل با ایالات متحده و کشورهای اروپاییاین موضع اسرائیل با سیاست آمریکا و کشورهای اروپایی E۳ تفاوت دارد. آمریکا و اروپا خواهان بازگشت به مسیر مذاکرات دیپلماتیک هستند، اما شروطی را مطرح میکنند که از نظر رهبران ایران فعلاً غیرقابلقبول است؛ شروطی همچون دست کشیدن از حق غنیسازی در خاک ایران یا محدود کردن برد موشکها.
نتیجه این اختلاف در نبود توافق هستهای، میتواند به تجدید جنگی منجر شود که این بار ممکن است به یک درگیری فرسایشی طولانی تبدیل شده، فشارهای اقتصادی بر اسرائیل را تشدید کند و هر فرصتی برای بهبود موقعیت استراتژیک این کشور را به خطر اندازد.
همچنین میتوان گفت که این وضعیت ممکن است ایران را به دنبال دستیابی به سلاح هستهای سوق دهد؛ چراکه برخی از مقامات ایرانی بر این باورند که «تنها راه تضمین بقای ایران ساخت بمب است.»
تناقض در دستاوردهای اسرائیلبا وجود ادعاهای اسرائیل پس از جنگ، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) همچنان گزارش میدهد که ایران بخشی از مواد غنیشده ۶۰ درصدی خود را حفظ کرده است. این مواد، در کنار ظرفیتهای غنیسازی که از طریق سانتریفیوژهای آسیبدیده باقی ماندهاند، میتوانند از نظر تئوریک ایران را به غنای ۹۰ درصدی برسانند.
تنها راه اطمینان از اینکه ایران این مواد را به سمت ساخت سلاح هدایت نمیکند، بازگرداندن نظارت مؤثر آژانس انرژی اتمی است؛ اما این نظارت در غیاب توافق و بازگشت بازرسان امکانپذیر نیست.
علاوه بر این، ایران بازسازی ظرفیت موشکهای خود را آغاز کرده و آزمایشهای موشکی جدیدی انجام داده است که هدف آن تقویت توانایی برای مواجهه با هرگونه حمله احتمالی اسرائیل در آینده است.
جنگ جدید؛ شرایط سختتر برای اسرائیلاسرائیل اگر وارد درگیری جدیدی شود، این بار با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد بود. ایران از تجربیات جنگ گذشته بهره گرفته و سامانههای دفاع هوایی و توان موشکی خود را تقویت کرده است.
همچنین احتمال اینکه ایالات متحده همان سطح حمایتی از اسرائیل را در جنگ بعدی ارائه دهد، محدود است. هزینههای بالای دفاع موشکی در جنگ گذشته انتقاد بسیاری از سیاستمداران آمریکایی را برانگیخته است.
از طرفی، اسرائیل به دلیل ادامه جنگ در غزه و فشارهای حقوق بشری، با بحران در صحنه جهانی روبهرو شده و حمایت بینالمللی از آن کاهش یافته است.
حتی برخی کشورهای عرب منطقه نیز اسرائیل را خطر بزرگتری نسبت به ایران برای امنیت خود میدانند. این چالشها نتیجه حملات بیرویه اسرائیل به پایگاههای حماس است.
توافق، مسیری مطمئنتر برای جلوگیری از ناامنیبر پایه تمام این موارد، اسرائیل باید سیاست حمایت از توافقی دیپلماتیک با ایران را پیش گیرد؛ توافقی که راههای ایران به سمت ساخت بمب را مسدود کند و مانع از احیای ظرفیت غنیسازی در آینده شود.
اگرچه لغو تحریمها ممکن است به تقویت حکومت ایران بیانجامد، اما این غیرواقعبینانه است که فشار اقتصادی ادامهدار را راهکاری برای فروپاشی حکومت ایران دانست. حکومت ایران ثابت کرده که میتواند با اتکای به شرکای اقتصادی مانند چین به فعالیت خود ادامه دهد.
بنابراین، در مقایسه با حمله نظامی، رویکرد دیپلماتیک و توافق، میتواند به نفع امنیت و منافع بلندمدت اسرائیل باشد. جنگی دیگر، با توجه به آمادگی ایران، میتواند بسیار پرهزینه و بیپایان باشد.
اگر هدف اصلی و واقعی اسرائیل جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، توافق تنها راه مطمئن برای تحقق این هدف محسوب میشود؛ حتی اگر به قیمت تقویت نسبی حکومت در ایران تمام شود.
نظر شما