صفحه اقتصاد گزارش می دهد:
رلزله در کمپ استقلال: ساپینتو اولتیماتوم آتشین داد؟! | مدیریت بیبرنامه، فصل آبیها را پیش از آغاز به پرتگاه میکشاند؟! | طوفان در دروازه آبیها
از زلزله در کمپ استقلال و ساپینتو و اولتیماتوم آتشین را در این گزارش صفحه اقتصاد بخوانید.

نیمکت استقلال تهران این روزها نه بر پایه آرامش، که بر آتشی زیرخاکستر میلرزد. بازگشت ریکاردو ساپینتو به حریم آبیپوشان پایتخت، با وعدههای تازه و برنامهای بلندپروازانه برای بازپسگیری اقتدار گمشده همراه بود، اما گذشت هفتهها از گشایش پنجره نقلوانتقالات تابستانی، نه تنها بوی تحقق را به مشام نمیرساند، که زمزمههای نگران کننده نارضایتی عمیق سرمربی پرتغالی را به فریادی رسا تبدیل کرده است؛ فریادی که طنین آن میتواند شیشههای شکننده ثبات استقلال در آستانه فصل جدید را به لرزه درآورد. ساپینتو، مردی که بار سنگین انتظارات میلیونها هوادار پرشور را بر دوش میکشد، اینک با چهرهای درهم و نگاهی منتقد، عملکرد مدیران باشگاه در جذب بازیکنان مورد نظر خود را زیر سوال برده و هشدار داده است: زمان به سرعت میگذرد و فرصتها در حال تبخیر شدن هستند.
به گزارش صفحه اقتصاد، این تنها یک گلایه سطحی نیست؛ این زنگ خطری است که از عمق یک شکاف خطرناک میان خواستههای فنی و توان یا اراده اجرایی مدیریت باشگاه حکایت دارد. ساپینتو، با دقتی برنامهریز و چشمی تیزبین به ضعفهای تیم پس از تجربه گذشته، فهرستی هدفمند و از پیش طراحی شده را شامل ترکیبی از بازیکنان داخلی باکیفیت و عناصر خارجی تاثیرگذار، پیش از آغاز حتی اولین جلسه تمرین پیشفصل، تقدیم مدیران استقلال کرده بود. انتظار او بر این بود که موتور نقلوانتقالات باشگاه با سرعتی بالا و کارایی مثالزدنی روشن شود تا تیم فرصت کافی برای هماهنگی، انسجام و رسیدن به اوج آمادگی در آستانه لیگ برتر را داشته باشد. اما واقعیت میدان، تصویری به مراتب تاریکتر و ناامیدکنندهتر را پیش روی او نهاده است. روند جذب، به جای حرکت بر ریل سرعت و دقت، در باتلاق مسائل پیچیده مالی، چانهزنیهای بیحاصل بر سر جزئیات قراردادها و مهمتر از همه، فقدان برنامهریزی استراتژیک و مدیریت زمان، گرفتار آمده است. هر روز تاخیر، نه تنها یک فرصت از دست رفته برای تقویت ترکیب است، بلکه گامی به عقب در مسیر آمادهسازی تیمی است که باید برای بازگرداندن جام قهرمانی برنامهریزی کند.
کانون بحران: دروازهبانی که گم شد!
در قلب این طوفان نارضایتی، یک نقطه کانونی وجود دارد که بیش از هر جای دیگر، صبر سرمربی پرتغالی را لبریز کرده است: معضل دروازهبان خارجی. ساپینتو، با تجربه سالها هدایت تیمهای مختلف، به خوبی میداند که یک دروازهبان مطمئن، باتجربه و در سطح بالای خارجی، نه یک تجمل، که ستون فقرات دفاعی هر تیم بلندپروازی است. او بارها و بارها، در جلسات داخلی و به صورت عمومی، بر این نیاز حیاتی تاکید کرده و آن را شرط لازم برای ایجاد امنیت پشت خط دفاعی و بستری برای بازی تهاجمیتر دانسته است. با این حال، گویا صدای هشدار او به دیوارهای مدیریتی کری خوان میخورد. باشگاه استقلال، علیرغم گذشت زمان قابل توجه، هنوز نتوانسته است در این زمینه حیاتی به یک جمعبندی نهایی، قاطع و عملیاتی دست یابد. این کندی غیرقابل توجیه، برای ساپینتو تنها نشانهای از بیتوجهی آشکار به خواستههای فنی او و نادیده گرفته شدن نقش و تخصصش در تقویت تیم است. این بیاقدامی در پست کلیدی دروازهبانی، به مثابه چراغ قرمزی است که سایر مذاکرات انتقالاتی را نیز زیر سایه تردید میبرد. ساپینتو به وضوح احساس میکند که صدای فنی او در هیاهوی ناکارآمدی اداری گم شده است.
سایه سنگین فرصتسوزی و آیندهای مبهم
نگرانی ساپینتو تنها به بازیکنان جذب نشده امروز محدود نمیشود؛ ترس عمیقتر او، آیندهای است که این تعللها و تاخیرها میسازد. سرمربی استقلال به خوبی آگاه است که پنجره نقلوانتقالات دریچهای محدود و گذراست. تاخیر در جذب بازیکنان کلیدی مورد نظر او، به معنای از دست دادن بهترین گزینههای موجود در بازار است. بازیکنان به تیمهای دیگر میپیوندند، فرصتها از دست میروند و استقلال ممکن است مجبور به انتخابهای دست چندم یا عجولانه در دقایق پایانی پنجره شود. پیامد این تاخیر، اما بسیار فراتر از از دست دادن یک نام خاص است؛ تاثیر مستقیم و ویرانگر آن بر آمادگی تیمی است. بازیکنان جدید نیاز به زمان دارند تا با تاکتیکهای ساپینتو، همتیمیهای جدید و روحیه تیم خو بگیرند. هر روز تاخیر در جذب، روزی از برنامههای فشرده تمرینی و بازیهای تدارکاتی را هدر میدهد، روزی که در آن میتوانستند به تدریج در سیستم تیم ذوب شوند. نتیجه؟ تیمی ناهماهنگ، ناآماده و فاقد انسجام کافی در آستانه شروع لیگ برتر؛ سناریویی که میتواند استقلال را از همان خط شروع، در مسابقه قهرمانی عقب بیندازد و فشار غیرقابل تصوری را بر سرمربی وارد کند. ساپینتو مصرانه خواستار تسریع فوری در روند مذاکرات، خصوصاً برای بازیکنان خارجی، و نهاییسازی هرچه سریعتر قراردادهاست. او میداند که هر لحظه تاخیر، حکم سم برای اهداف بلندپروازانه فصل است.
پیشبینی طوفان: اخطار قرمز و سناریوهای خطرناک
شواهد و گزارشهای موثق از داخل کمپ استقلال حاکی از آن است که صبر ریکاردو ساپینتو در حال به پایان رسیدن است. اگر روند فعلی انتقالات با همان کندی، بیبرنامگی و عدم تحقق خواستههای فنی ادامه یابد، این سرمربی جسور و صریحاللهجه پرتغالی، به احتمال قریب به یقین موضعی به مراتب تندتر و قاطعانهتر در قبال مدیریت باشگاه اتخاذ خواهد کرد. این میتواند به معنای اعلام عمومی نارضایتی شدید، طرح صریح مطالبات برآورده نشده در رسانهها، یا حتی اعلام اولتیماتوم باشد. چنین اقدامی، در آستانه شروع فصل جدید لیگ برتر، دقیقاً همان چیزی است که استقلال نیازی به آن ندارد: یک بحران مدیریتی تمامعیار. این بحران میتواند تمرکز تیم را برهم زند، جو اردو را مسموم کند، و مهمتر از همه، اعتماد هواداران را که با بازگشت ساپینتو تا حدی جلب شده بود، دوباره به شدت خدشهدار کند. تبدیل شدن نام استقلال به نماد بیبرنامگی و ناتوانی در مدیریت سادهترین امور جذب بازیکن، لطمات غیرقابل جبرانی به برند این باشگاه تاریخی وارد میکند و دستیابی به اهداف بزرگ ورزشی را در هالهای از تردید و تشویش فرو میبرد. مدیریت باشگاه در نقطهای حیاتی و خطرناک ایستاده است: یا باید فوراً تغییر جهت داده، تمام انرژی و توان خود را بر جلب رضایت سرمربی و تامین فوری خواستههای فنی او متمرکز کند، یا خود را برای رویارویی با یک طوفان تمامعیار که کماکان ساپینتو در مرکز آن است، آماده سازد. انتخاب با آنهاست، اما زمان برای تصمیمگیری رو به پایان است.
اپلآخر: استقلال در گرداب سهلانگاری؛ سکوت مدیریت، فریاد ساپینتو را خفه نخواهد کرد!
واقعیت تلخ این است که ریکاردو ساپینتو فقط یک مربی عصبانی نیست؛ او آیینهای است که ناکارآمدی سیستم مدیریت نقلوانتقالات استقلال را با بیرحمی تمام منعکس میکند. وعدههای تحققنیافته، فهرست بازیکنان گمشده در پیچوخم مذاکرات، و کندی مرگبار در تامین نیازهای فوری تیم، حکایت از یک بیبرنامگی ساختاری دارد که ریشه در نگاه کوتاهمدت و فقدان استراتژی کلان در باشگاه استقلال دارد. ساپینتو، با تمام تاکیداتش بر نیاز به دروازهبان خارجی، تنها سمبل یک خواسته بر زمین مانده نیست؛ او نشانهای هشداردهنده از عمق فاجعهای است که در صورت تداوم این روند، استقلال را در لیگ برتر پیشرو تهدید میکند. تاخیرهای فعلی، تنها بازیکنان را جذب نکرده است، بلکه اعتماد سرمربی را فرسوده، انگیزه تیم را تضعیف و چشمانداز فصل را تیره کرده است. اگر مدیریت استقلال تصور میکند سکوت یا وعدههای توخالی میتواند فریاد هشدار ساپینتو را خاموش کند، سخت در اشتباه است. این فریاد، فریاد میلیونها هواداری است که انتظار دارند باشگاهشان نه بر پایه شعار و وعده، که بر اساس برنامهریزی، سرعت عمل و تامین نیازهای فوری سرمربی کارکشتهاش حرکت کند. ادامه روند کنونی، نه تنها ساپینتو را بر لبه پرتگاه جدایی قرار میدهد، بلکه استقلال را به ورطه تکرار فجایع انتقالاتی گذشته سوق میدهد؛ جایی که فرصتهای طلایی در گرداب سهلانگاری غرق میشوند و فصل، پیش از آغاز، در باتلاق ناکامی فرو میرود. ساعت برای استقلال به شدت و با بیرحمی در حال تیک زدن است. تصمیمگیران باشگاه باید انتخاب کنند: یا با چابکی و عزمی راسخ به سوی جبران زمان از دست رفته و تامین خواستههای ساپینتو حرکت کنند، یا خود را برای پیامدهای یک زمستان پرتلاطم و احتمالاً خالی از حضور مرد شماره یک نیمکت آبیها آماده سازند. آینده استقلال در این ترازوی تصمیمگیری لحظهای قرار دارد.
نظر شما