صفحه اقتصاد بررسی کرد؛
مونتاژ مرسدس در ایران | سرنوشت عجیب سامانه جانبازان
در این گزارش از صفحه اقتصاد به رازهای پنهان و حاشیههای مونتاژ مرسدس بنز در ایران پرداخته شده است.
مرسدس بنز، نماد کیفیت و اصالت در صنعت خودروسازی جهان، زمانی وارد ایران شد که امید به تحول صنعت خودروسازی کشور در اوج بود. اما این رویا به واسطه سیاستها، مشکلات اجرایی، و شرایط پیچیده بینالمللی، به داستانی پر از شکست و ناکامی بدل شد که تأملی بر آن میتواند زوایای مهمی از چالشهای اقتصادی و صنعتی ایران را آشکار کند.
ورود مرسدس بنز به ایران، رؤیایی بزرگ
تقریباً دو دهه پیش، در میانههای دهه ۸۰ خورشیدی، مرسدس بنز تصمیم گرفت مستقیماً وارد بازار ایران شود و با تأسیس دفتر «دایملر کرایسلر» در تهران، برنامهای جاهطلبانه برای تولید و مونتاژ خودروهای این برند در ایران آغاز کرد.
این پروژه با همکاری شرکت ایرانخودرو و در قالب یک جوینت ونچر با نام «تاپ خودرو» آغاز به کار کرد. نخستین مدل تولیدی، مرسدس بنز کلاس E بود که تولید آن با تأخیر و در سال ۱۳۸۵ آغاز شد. خطوط مونتاژ این خودروها با استانداردهای سختگیرانه آلمانی و نظارت ۱۳ بازرس آلمانی راهاندازی شد. تعداد ۱۵۰ متخصص ایرانی نیز در این فرآیند مشغول به کار شدند و تولید روزانه تا ۸۳ دستگاه برنامهریزی شده بود.
چالشها و محدودیتهای تولید
مدلهایی که در ایران تولید میشد شامل E۳۵۰، E۲۰۰ کمپرسور و E۲۸۰ بود. اما سیاستهای داخلی، نظیر اصرار دولت بر استفاده از سوخت CNG، منجر به تولید مدلهایی همچون E۲۰۰ دوگانهسوز شد که انتقادات فراوانی را به همراه داشت. حتی قطعات این خودروها نیز کاملاً وارداتی بود و هیچ مشارکتی از صنعت داخلی در تولید آنها وجود نداشت.
در این میان، مرسدس بنز برنامههایی فراتر از تولید برای ایران در سر داشت. طبق اظهارات مدیران وقت، هدف نهایی تبدیل ایران به یک پایگاه منطقهای برای صادرات خودرو به کشورهای همسایه بود. برای سال اول، تولید ۲ تا ۳ هزار دستگاه برنامهریزی شده بود و در سالهای بعدی نیز قرار بود این تعداد به ۵ هزار دستگاه افزایش یابد. اما این برنامهها با تغییرات ناگهانی در روابط بینالمللی به سرانجام نرسید.
سیاست و تحریم؛ سد راه رؤیاها
سال ۱۳۸۶، همزمان با آغاز کاهش روابط ایران و آلمان، پروژههای تولیدی مرسدس بنز نیز با چالشهای جدی مواجه شدند. تحریمها و مشکلات اجرایی باعث شدند که تولید خودروهای کلاس E تنها به ۸۰۰ دستگاه محدود شود. با معرفی نسل جدید مرسدس بنز کلاس E (مدل W212)، تولید مدل قبلی طبق سیاستهای دایملر در ایران متوقف شد.
این توقف به معنی پایان کار دایملر کرایسلر در ایران بود. دفتر این شرکت در تهران تخلیه شد و مدیران آلمانی برای همیشه ایران را ترک کردند. همزمان، سهام این شرکت در ایدم تبریز نیز فروخته شد و فعالیتهای مرتبط با محصولات سنگین مرسدس بنز، نظیر کامیونها و کشندههای نسل دوم اکتروس، در ایران کاهش یافت.
بازگشت کوتاهمدت با برجام
با امضای توافقنامه برجام در سال ۱۳۹۴، بار دیگر مرسدس بنز به ایران بازگشت. در سال ۱۳۹۶، مدیرعامل وقت شرکت ستاره ایران اعلام کرد که تولید مرسدس بنز کلاس E مجدداً آغاز خواهد شد. از سوی دیگر، تولید کشنده اکسور نیز در ایرانخودرو دیزل از سر گرفته شد.
همچنین، قراردادی میان مرسدس بنز و شرکت گواه برای توسعه خدمات پس از فروش امضا شد. اما این بار نیز عمر کوتاه برجام و بازگشت تحریمها مانع از تحقق این برنامهها شد. در نهایت، تولید مرسدس بنز در ایران برای دومین بار به حالت تعلیق درآمد.
مقایسهای تلخ با گذشته
مرور تاریخ حضور مرسدس بنز در ایران، بهویژه در دهه ۸۰ خورشیدی، نشاندهنده فرصتهای از دسترفته صنعت خودروسازی کشور است. زمانی که برندهایی همچون مرسدس بنز و رنو وارد ایران شدند، امید به توسعه این صنعت وجود داشت. اما امروز، وضعیت صنعت خودروسازی ایران با وابستگی شدید به برندهای ناشناخته چینی قابل مقایسه با آن دوران نیست.
محصولاتی که روزگاری با استانداردهای بینالمللی تولید میشدند، امروز جای خود را به خودروهایی با کیفیت پایین و قیمتهای بالا دادهاند. این مسئله نهتنها نشاندهنده افول کیفی این صنعت است، بلکه به نمادی از ناکارآمدی و مدیریت ضعیف در سطح کلان تبدیل شده است.
راهکارها و آینده صنعت خودروسازی ایران
اگرچه بارها راهکارهای منطقی و عملی برای نجات صنعت خودروسازی ایران مطرح شده، اما نبود اراده برای اجرای این پیشنهادها، باعث شده است که این صنعت همچنان در وضعیت بحرانی باقی بماند.
برای نجات این صنعت، نیاز به تغییرات اساسی در سیاستگذاریهای کلان و تمرکز بر تولید محصولات باکیفیت وجود دارد. جذب سرمایهگذاری خارجی، ارتقای فناوری، و ایجاد شفافیت در فرآیندهای تولید و توزیع، از جمله اقداماتی است که میتواند این صنعت بیمار را به مسیر رشد بازگرداند.
رؤیاهایی که تحقق نیافتند
داستان حضور مرسدس بنز در ایران، نمونهای از فرصتهای از دسترفتهای است که میتوانستند صنعت خودروسازی کشور را متحول کنند. اما به دلیل مشکلات اجرایی، سیاستهای نادرست، و تحریمها، این فرصتها به کابوسی تلخ بدل شدند. اکنون، با گذشت سالها از این رویدادها، صنعت خودروسازی ایران در وضعیتی قرار دارد که بیش از هر زمان دیگری به اصلاحات اساسی نیازمند است.
نظر شما