قبض و بست های یک خبرنگار

کار یک خبرنگار نوشتن است گفتن و گاهی فریاد زدن و اگر این وظیفه ذاتی را از آن بگیری، سکوت او عدم اوست جدای از حمایت ها و تعصب های مالکانه برای سرزمین ت و نشر اخبار گاهی هر جور بنویسید به لاقبای یک نفر، یک سازمان، یک گروه ... برخواهد خورد و هزینه های مادی و معنوی در پی خواهد داشت یادداشت: ✔️علیرضا معراجی روزنامه‌ نگار

قبض و بست های یک خبرنگار
صفحه اقتصاد -

سالها پیش با یادداشت؛

کارکرد پنهانی که آشکار شد از من شکایت شد و یک عکس که من سعی می کردم خندان جلوه بدهم و  عکاس سعی می نمود قیافه ای مجرمانه داشته باشم به پرونده ام پیوست گردید 

هر چند تبرئه شدم اما این موضوع مربوط به دورانی بود که صدای دموکراسی و روشنفکری آقایان عالم را در نوردیده بود، از هیچکس شاکی نشدم، مسیر را خودم انتخاب کرده بودم و ناهمواری‌های راه را باید به جان خرید 

در سال جاری هم با شورش شادی و هابیل آرام گرفت و ....

عده ای بشدت انتقاد کردند و تخریب !!!

گاهی هر کسی از ظن خود تو را قضاوت می کند

یکی دگم می خواندت، دیگری متحجر و آن یکی دولتی و فلانی هم خود باخته و ... !!!

اما هیچکس به این نمی اندیشد تو در مسیر اندیشیدنی و درمسیر حرکت

هر چند خیلی وقتا برای رضایت گرفتن برای همکاران رسانه ایم قدم هایی برداشته ام

و اصلا اعتقادی به شکایت علیه رسانه ندارم 

ولی یک رسانه هم باید عرق ملی و تعصب مالکانه به مملکتش داشته باشد

و پا را از دایره حرفه ای گری اخلاقی فراتر نگذارد 

گاهی بر تو می تازند و گاهی هم تشویق ت می کنند (هر چند از نظر بنده هر دو زیباست )

 اما تمام اینها دست به دست هم می دهند که محافظه کارانه بنویسید که ازدرون حرف هایت حرفی درنیاورند

 که یه وقت نکند به مدیران، روسا و شخصیت های حقوقی و حقیقی که در مملکت ما کم نیستند بربخورد 

اما تمام جوانب را که رعایت کردید و مطمئن شدی که در طول یادداشتت صاف آمدی و صاف رفتی و گربه شاخ ت نمی زند گاهی وقتا هم از جایی بر تو می تازند که فکرش هم نمی کنید 

ساعت از دو شب می گذرد و معمولا شب فرصتی است برای بهتر اندیشیدن و به تبع 

آن بهتر نوشتن

یادداشتی را تهیه و برای چندمین بار ویرایش می کنید، که مبادا پس از  انتشار به کسی بربخورد که باز در فضای درندشت مجازی و دنیای پر دردسر واقعی برای خودت و خانواده‌ ات ماجرا نشود

در این نوشته حواست به همه هست به همه آدمای حقیقی و حقوقی غیر از خانواده ی خودت 

که گاهی آنها هم بر تو می شورند و می تازند که ساعت از دو شب گذشته‌ اما تو همچنان ....

حاصل این خبرنگاری، خبر نویسی و یادداشت نوشتن درپایگاه خبری، کانال و سایت ها هزینه های مادی و معنوی زیادی همراه داردکه حقیقتا حتی یک درصد آن ها جبران نمی شود که مسئولین حقوقی باید یادبگیرند که برای توجه به رسانه در بودجه‌ ی سازمان مربوطه ردیف ایجاد کنند نه از سر لطف هدیه ای ناچیز حواله کنند!!!

و بدانند رسانه ها ذینفعان و شرکای اجتماعی آنها هستند

بگذریم ...

هزینه دادن همراه و همزاد عشق است و ما هم عشقِ نوشتن داریم

برای هر کسی و هر چیزی که حال دلمان و حال دل جامعه را خوب کند 

می گویند عاشقان دیوانه اند

و ما از میان این همه عشق، عاشق نوشتن، 

عاشق خبرنگاری شدیم 

نمی دانم ولی خیلی سخت است

چون طرف ما یک موجود اجتماعی است سرشار از احساس 

و جامعه لبریز از تعارض‌ منافع

و نوشتن هزینه ای سنگین

با این وجود

به نظر شما ما عاقلیم !!!؟؟؟

روز خبرنگار با دو روز تاخیر مبارک

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه