بانکداری اسلامی؛ راه حل مشکلات اقتصادی!
حلال، حرام؛ کلماتی است که امروز به ندرت شنیده می شوند. حتی متاسفانه برخی از نوجوانان و جوانان امروزی نمی دانند که این دو کلمه با "ح" جیمی یا "هـ" دو چشم نوشته می شوند.
ما دهه پنجاهی ها این دوکلمه را زیاد می شنیدیم، در خانه سر سفره، در کوچه و خیابان، در مدرسه و بازار زیاد می شنیدیم. پدر به فرزندانش، مادر به دخترانش، معلم و استادکار به شاگردانشان، همیشه حلال و حرام را گوشزد می کردند تا راه را از بی راهه تشخیص دهیم.
امروز؛ چه اتفاقی افتاده؟! مردم همان مردمند، ما از همان نسلیم، پس چرا به اینجا رسیدیم؟! چرا در جامعه امروز حلال و حرام کمرنگ شده؟! آیا بر اثر ترویج فرهنگ نادرست استعماری نیست؟ آیا به دلیل چرخه غلط و نادرست اقتصادی نیست؟
در نگرش دین اسلام، هر جامعهاى که فعّالیتهاى اقتصادى و معیشتى خود را بر پایه ربا سامان دهد، بی شک به سوى تهی شدن و نابودى گام برمىدارد و از رستگارى و شکوفایى واقعى باز مىماند و فساد در آن رواج مىیابد و در این مسیر، تودههاى مردم از نعمتهاى گوارا و لذّت بخش زندگى محروم مىشوند.
همچنین در آیات قرآنی آمده است که بدترین، پلیدترین و خطرناکترین شیوه کسب درآمد و تأمین زندگى، آن است که اشخاص از طریق درآمد حاصل از ربا، توان و رشد اقتصادى خود را افزایش دهند و روز به روز مال و ثروت خود را افزایش دهند؛ از این رو به مؤمنان یادآور مىشود که از رباخوارى و ترویج فرهنگ ربا، و ساماندهى اقتصاد جامعه بر اساس آن به شدّت بپرهیزند، و به تقوا و حاکمیّت ارزشهاى دینى در جامعه روى آورند و با دلیل تراشىها و توجیهات گوناگون، خود و جامعه را به این دشمن پنهانى و فریبنده نیالایند.
اسلام مبادله اموال را، با شرایط خاصی که به نحوی در روند معاملات اجتماعی و اقتصادی مؤثر باشد را پذیرفته است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموال خود را در بین خود به باطل نخورید، مگر آن که تجارتی باشد ناشی از رضایت شما" این نص صریح قرآن کریم است.
بنابراین، اسلام معاملاتی را که جامعه را به فساد و هلاکت می کشاند، مانند ربا، قمار و معاملات حرام دیگر را باطل میشمارد، لذا حتی در مبادلات پایاپای نیز قیودی که نشان دهنده رشد فردی یا اجتماعی است باید ملحوظ شود.
حبس پول و عدم مشارکت در معاملات "یعنی همان چیزی که بانک های امروز مردم را به آن تشویق می کنند" نیز از نظر برخی متفکران و صاحبنظران موجب لطمه به مصالح اجتماعی خواهد شد.
شایان ذکر است که منع حبس پول به معنی منع مالکیت آن نیست، بلکه جلوگیری از انجماد آن و در نتیجه رونق فعالیتهای مشروع اقتصادی است.
بنابراین، اسلام با پسانداز پول مشکلی ندارد، زیرا اسلام مالکیت اشخاص را محدود نکرده و حتی اگر شخصی به میزان زیادی ثروت داشته باشد ولی آن را حبس نکند بلکه آن را در معرض داد و ستد و فعالیتهای اقتصادی مشروع قرار دهد تا هم مالک آن و هم سایر افراد جامعه از آن بهره مند خواهند شد.
عامل اصلی بحران در تمرکز ثروت است که ابتدا منجر به توزیع نابرابر آن و سپس اختلال در نظام مالی میشود و در نتیجه بحران اقتصادی را دامن میزند.
در بینش اسلام، اقتصاد ربوى، عامل گرایش به سودپرستى و فراموشى کمکهاى انسان دوستانه به دیگران است، که این امر به مرور زمان منجر به ایجاد شکاف در زندگىها و شکلگیرى فاصله طبقاتى و ثروتهاى افسانهاى نزد گروهى از افراد مىانجامد و اسباب تباهى انسانها را فراهم مىآورد، و اشخاص بسیارى را به تحمّل ستمى فرساینده و جانکاه وامى دارد؛ ستمى که جسم و روان آدمى را مىآزارد، و او را از مسیر تکامل و تعالى و زندگى درست و سازنده باز مىدارد.
توفیق علائی نویسنده و روزنامه نگار
نظر شما