متن روضه حضرت زهرا مهدی رسولی به زبان ترکی و فارسی
روضه حضرت زهرا یکی از جانسوزترین روضه ها می باشد که حاج مهدی رسولی به زیبایی آنرا اجرا کرده است. با متن این روضه در این مطلب آشنا خواهید شد.
ایام فاطمیه از دهه های مهم در تقویم شیعیان محسوب می شود و معمولا دهه دوم نسبت به اول و سوم، به تاریخ شهادت ایشان نزدیک تر است. متن جانسوز روضه حضرت زهرا از مهدی رسولی با زبان فارسی و ترکی مخصوص ایام فاطمیه در شب شهادت این بانوی بزرگوار در این مطلب آمده است.
متن روضه حضرت زهرا مهدی رسولی
ای مادر زینبین! برگرد
بی تو چه کند حسین؟ برگرد
صِدام میلرزه، تکون بده دستتو
دست و پام میلرزه
ببین تنِ تمومِ بچه هام میلرزه
صِدام میلرزه
پَرِت شکسته
مگه چه جوری زدنت سرت شکسته
قرار بود که عُمری قرارم باشی
که بیقرارِ همو غمگسارم باشی
می بارم مثه آسمون برات
میکُشی منو با اشکِ بی صدات
علیِ نشسته بالای سرت، کَلِّمینی
بگو تو کوچه چی اومد سرت، کَلِّمینی
شبای فاطمیه از غربتت
صورتم کبودِ مثلِ صورتت
*تو خونه ی علی هر کی یه گوشه ای زانو بغل گرفته، صدای ضجه ها و ناله ها بلندِ: وای مادرم… :“أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوء” مادرم بِره ما بیچاره میشیم، خدایا! به غربتِ بابام رحم کن… اما یکی یه جور دیگه حرف میزنه…*
نشد تو کوچه دستشو بگیرم
شدتِ ضربه اش رو بگیرم
* شبِ آخرِ، وصیت هاش رو میکنه: علی جانم! بگو بچه هام رو از خونه بیرون ببرن، دست زینب و اُم کلثوم رو فضه گرفته، بچه ها بریم بیرون، حسن و حسین از حجره رفتن بیرون، صدا زد: پسر عمو! بشین کار دارم باهات… علی نشست، سر رو گذاشت تو بغلِ علی، جانم خانوم! چی میخوای بگی؟ یه چی گفت، بندِ دلِ علی پاره شد، یه نگاه به صورت علی کرد گفت: علی جان! دیگه دارم میمیرم، اما علی!… “یا اَبَالحَسَن! اِبْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ بِطَفِّ الْعِرَاق “…*
قتلگاهت نگو که غوغا بود
سَرِ پیراهنِ تو دعوا بود
کاش مادر نبود در گودال
از بدِ روزگار اما بود
هر چه میخواهی تو با جانم بکن
مادرم اینجاست عُریانم نکن
همه بلند صدا بزنن: حسین!…
نیمه شبها دردها انگار درد آورتر است
حال و روز زخمیِ تب دار درد آورتر است
لا به لای گریه هایِ بچه هایِ داغ دار
ناله های مادر بیمار درد آورتر است
هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد
باید از کشتی تو راهنمایی برسد
نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی
بی تو جبریل محال است به جایی برسد
نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم
به روی چشم اگر از تو بلایی برسد
رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد
این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد
*حسین جان!…*
گریه کُن های تو همسایه ی زهرا هستند
بگذارید فقط روز جزایی برسد
#شاعر علی اکبر لطیفیان
*شب جمعه است، ان شالله مادرش زهرا مارو کربلا دعا کنه…*
در کنگره ی گوشه نشینانِ محبت
حرفِ در و دیوار بُوَد هر شبِ جمعه
دوباره شب شد و سر درد دارد
بمیرم مادرم باز درد دارد
پس از فصلی پُر از غم یک سخن گفت
عزیزم زخم بستر درد دارد
شنیدم در قنوت وتر میگفت
خدایا مرگ کمتر درد دارد
ز اشک باغبان پرسیدم و گفت
نگاهِ یاس پر پر درد دارد
الهی کم نشه سایه ات از سرم
الهی برات بسازم یه حرم
با کبوترا به دورش بپرم
شبای فاطمیه از غربتت
صورتم کبودِ مثل صورتت
شب روضه ات شبِ معراجِ مَنه
بانی روضه حسین و حَسنِ
جبرئیل به سینه و سر میزنه
حسن تب دارد و در خواب گوید
نزن سیلی ستمگر درد دارد
متن روضه حضرت زهرا
امشب بریم خونه ی علی ببینیم چه خبره؟امشب بریم بگیم مادر اومدیم عیادت مادر…روز که میشد بی بی اصلا به روی خودشم نمی آورد…الا این روزای آخر که دیگه بی بی نمیتونست…اما شب که میشد،همه میخوابیدن،تازه درد مادر شروع میشد….شب این جوری میگذشت…
❋ ❋ ❋ ❋ ❋
یا علی می گوید و پهلو به پهلو می شود
ظاهراً اینبار از هر بار درد آورتر است
در قبال زخم های جنگجویان اُحد
حمزه می داند چرا مسمار دردآورتر است
حرف ها دارد در این بغض گلوگیرش ولی
با جراحات لبش گفتار دردآور تر است
از زمین خوردن همیشه زن خجالت میکشد
گر ببیند شوهرش، بسیار درد آورتر است
پشت در افتاده باشد یا میان کوچه ها
در دو حالت ضربه ی دیوار درد آورتر است
ای وای این درِ خونه ی امامِ
پس چرا پشتش ازدحامِ
اینجا چرا پر از غلامِ
ای وای تا شعله ی آتیش به پاشد
ضرب لگد مشکل گشا شد
❋ ❋ ❋ ❋ ❋
گوش بده یه چی بگم…دیدی یه بار دعوا تو بیرون از خونه میشه…یکی میاد میگه بچه ها بیاید بریم تو خونه…نگاه نکنید…اما یه بار هست دعوا میاد تو خونه…یه هو زینب صدا زد بابا در رو وا کردند… بمیرم برا علی…بمیرم برا علی….جلو چشمای زهرا دستاشو بستن…. آی دستای آقا رو بستن…چهل تا مرد دارن میکِشن علی رو…بُدو بُدو آمد جلو…دست انداخت تو کمر علی…نمیذارم ببریدش…هر چی کشیدن دیدن نه! بی بی دستو رها نمیکنه…….نانجیب صدا زد دست زهرا رو جدا کنید از علی…..
متن ترکی سوزناک روضه حضرت زهرا
زمانده فخر ال دال دالاندام
در زندگی ام با افتخار پشتم گرم بوده
سایهی چادر شبیمه همیشه
به سایه چادر نماز شب شما همیشه
حسی دیلم بیر عمریدو اورکد سنین محبتین ایدیبدی ریشه
و حس میکنم محبت شما در دلم ریشه کرده است
او مادرانه باخیشین سببدی
نگاه مادرانه ی شما سبب شده است
مردوم ایچینده اگر عزتیم وار
که بین مردم عزت داشته باشم
خدا بی لیر که من اوشاخلیقیمنان
خدا میداند که من از بچگی
سنه بیر آیری جور ایرادتیم وار
اردات خاصی به شما دارم
نور وجودیمه دنیای دیل خوشام
به نور وجود شما در این دنیا دل خوش کردم
هی ایلرم ایفتخار سن سن منیم آنام
و به این افتخار میکنم که شما مادر من هستید
لطفه زیندیگیم سامان تاپوپ خانوم
با لطف شما زندگیم سامان گرفته است
مهری مداویمه قوربان اولاً جانوم
و امید دارم با مهر و محبت شما جانم فدا شود
سسلرمم هر لحظه خانوم اوین آباد
و دائماً این را با خودم می گویم که خانهات آباد
قره عین مصطفی اوین آباد
ای نور چشم مصطفی (ص) خانهات آباد
نظر شما