خلاصه داستان قسمت ۱۵۷ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت 157 سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت 157 سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت 157 سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت 157 سریال ترکی قضاوت

بعد از رفتن ایلگاز از اتاق بازجویی ارن عکس چتین را بهشون نشون میده تا ببینه اونا میشناسنش یا نه که داماد میگه نه من اصلا این آدمو نمیشناسم اصلا آنها متوجه میشن که چتین نه از طرف فامیل های عروسه نه داماد ایلگاز به جیلین میگه که فکر کنم دیگه باید به آیلین بگیم بیاد ازش سوال کنیم.

یکتا میگه اگه با ما کار ندارین میتونیم بریم؟ ارن میگه بعد از من مامور میاد شمارو به یه اتاق دیگه میبره. جیلین به آیلین زنگ میزنه و میگه سریع بیا دادگاه باید درباره اون دکتری که دکتر نبود یه سوالاتی بپرسیم چون احتمال داره مرتکب جرم شده باشه آیلین شوکه میشه عثمان با دیدن حال او میگه چیشده آیلین؟ و باهمدیگه به طرف دادگاه میرن.

مستخدم سالن عروسی به اسم نور خانم به کلانتری میره و میگه کمیسر ارن ازم خواسته بود بیام اینجا تا ازم سوال هایی بپرسه. ارن و ایلگاز باهاش حرف میزنن و میپرسن که اون شب چیز مشکوکی موقع تمیز کردن سالن ندیدین؟ نور میگه نه فقط یه چیزی بود مثل استفراغ که پاکش کردم ارن و ایلگاز با تعجب بهم نگاه میکنن. آیلین و عثمان به کلانتری میرسن که آیلین با استرس به جیلین میگه چیشده؟ چرا گفتی بیام اینجا؟

چتین چیکار کرده؟ جیلین اونو به اتاق ارن میبرن و آنها ازش میخوان تا هرچیزی درباره اش میدونه بگه. ایلگاز میپرسه کارش چیه؟ آیلین میگه اول که گفت دکتر و فهمیدم که دکتر نیست واسم تعریف کرد که چرا بهم دروغ گفته بود ایلگاز میپرسه خوب چی گفت؟ آیلین میگه نمیتونم بگم جیلین میگه تو معلوم هست از کی داری محافظت میکنی؟

اون آدم امکان داره قاتل باشه میفهمی؟ و با عصبانیت باهاش رفتار میکنه که ایلگاز ازش میخواد کمی آروم باشه و به بیرون بره یه هوایی بخوره. عثمان از جیلین میپرسه چرا آیلین حالش انقدر بده؟ نکنه اون مرتیکه رو دوست داره آره؟ جیلین سکوت میکنه که عثمان ناراحت میشه و چشماش پر از اشک میشه.

قسمت 157 سریال ترکی قضاوت

قسمت 157 سریال ترکی قضاوت

گروهی از مامورین به خانه داماد میرن و اونجا را میگردن تا ببینن چیزی پیدا میشه یا نه و لباس های داماد را ضبط میکنن و به پزشکی قانونی میفرستن. ایلگاز و ارن در نبود جیلین به آیلین میگن ببین آیلین این مرد حتی اسم واقعیشو بهت نگفته معلوم نیست چیکاره ست چیکار میکنه به احتمال زیاد با این پرونده قتل و بمب گذاری مربوطه باید بهمون کمک کنی تا بتونیم پیداش کنیم و باهاش حرف بزنیم ببینیم چی به چیه!

آیلین تایید میکنه که ایلگاز ازش میخواد بهش زنگ بزنه و باهاش قرار بزاره آیلین میگه سیم کارت نداره از یه برنامه باهم در ارتباطیم ایلگاز میگه باشه از همونجا باهاش قرار بزاره بکشوننش بیرون آیلین بهش پیام میده که حالم خوب نیست کی ببینمت؟! چتین تو پارم با یه دختر دیگه به نام سخنان در حال بگو بخند و حرف زدن درباره سگ هاشونن و باهمدیگه حرف میزنن.

وقتی تنها میشه پیام آیلین را گوش میده که او بهش میگه امروز خیلی سرم شلوغه فردا میام دفتر دنبالت تا بریم صبحانه بخوریم. ایلگاز ازش تشکر میکنه که باهاش همکاری کرده. بیرون از کلانتری آیلین به جیلین میگه میخوام یه چیزی بگم ولی قول بده ناراحت و عصبی نشی جیلین با کلافگی میگه باز چی قایم کردی؟ آیلین ماجرای فروش خونه و دادن پولش به چتین میگه که جیلین از کوره در میره و میگه چطور تونستی همچین کاری کنی؟

مگه عقل نداری؟ پولو دادی به به کلاهبردار؟ سپس از اونجا میخواد بره که آیلین میگه نمیخوای دعوایی چیزی بکنی؟ جیلین میگه نه خودت بشین فک کن به عثمان چی بگی! سپس سوئیچ ماشینی که در ازای پول به آیلین داره را میگیره و به طرف اون میره.

شب جیلین با ایلگاز، ارن، پارس و دریا به رستوران رفتن برای صرف شام. جیلین پشت سر دریا به سرویس میره و منتظر میمونه تا از دستشویی بیرون بیاد سپس درباره تصمیمیش و اینکه میخواد بچه را سقط کنه حرف میزن جیلین میگه دیوونه نشو دختر! این احتمال ها و اتفاق ها یه چیز عادیه که واسه هرکسی امکان داره رخ بده انقدر بزرگش نکن!

سپس ازش میخواد تا به پارس بگه و این حق انتخاب از اون نگیره اما دریا میگه این بچه خودمه و تصمیمیش هم پای خودمه و با ناراحتی از اونجا میره سر میز شام که جیلین با یکدنده ای میره سر میز و میگه چند وقت مونده تا ازدواج؟ پارس میگه ۱۰ روز دیگه جیلین میگه خوبه تا اونموقع شکمتجلو نمیاد دریا؟ اونا که تعجب کردن پارس میگه نه بابا هیچی نمیخوره!

جیلین به پارس میگه پدر شدن خیلی بهت میاد مبارک باشه آنها شوکه میشن و دریا با عصبانیت از اونجا میره که پارس به دنبالش راه می افتد. ایلگاز به جیلین میگه کار اصلا قشنگی نکردی جیلین میگه میخواست یواشکی سقطش کنه ایلگاز میگه بازم اینجوری یه یی اینجا خوب نبود ارن تایید میکنه.

پارس پیش دریا میره و ازش میپرسه میخواد چیکار کنه چرا ناراحته دریا میگه نمیخوام اون اتفاق‌های قدیم دوباره واسم بیوفته من خیلی میترسم. سپس میگه من تصمیممو گرفتم میخوام سقطش کنم پارس جا میخوره وبه راننده اش زنگ میزنه تا ماشینو دم ساحل بیاره دریا میگه چیزی نمیخوای بگی؟ پارس میگه نه تو تصمیمتو گرفتی دیگه و از اونجا میره.

عثمان نشسته و در حال نوشیدنی خوردنه و با خودش حرف میزنه و گریه میکنه که آیلین به خاطر یه مرد دیگه بهم ریخته آیلین پیشش میره و باهاش گرم حرف زدن میشه و در خوردن نوشیدنی همراهیش میکنه و میگه به تیم کسایی که نادیده گرفته شدن خوش اومدی……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان