خلاصه داستان قسمت ۸۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۸۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۸۹ سریال ترکی قضاوت

ارن پیش پارس میره و میگه ما تا الان فکر میکردیم ۲تا گلوله بوده ولی انگار ۳تا بوده! پارس ازش گلگی میکنه که دوباره یه معمای دیگه جلوی روش گذاشته سپس ارن بهش عملی احتمال را نشون میده و میگه با این اوصاف چینار قاتل نیست بلکه یه نفر سومی هست که اون قاتله کسی که دوتا به سینه اش شلیک کرده!

سردار تو قسمت استخر هتل در حال خوش گذرونی. جنید پیش یکتا میره و میگه سردار آزاد شد الانم تو هتل در حال خوش گذرونیه یکتا میگه خوبه بزار یخورده حال کنه بقیه اش را بسپار دست من. بعد از رفتن اینجی موکل جدید جیلین، ایلگاز بهش زنگ میزنه و بهش میگه اگه دفتری پس نزدیکی بیا درباره یه پرونده حرف بزنیم، درباره اولین پرونده ای که باهم شروع به کار کردیم!

پارس از این همه احتمال ذهنش بهم میریزه و به ارن میگه بیا بریم پیش ایلگاز یخورده اونم درباره این موضوع فکراشو بریزه رو میز باید از طوفان فکری کمک بگیریم. آنها به اتاق ایلگاز میرن و او بهشون میگه خوب چیشده؟ کدومتون اول شروع میکنه؟ ارن میگه ما اشتباه میکردیم به جای یه گلوله رد سه تا گلوله رو لباس ظفر بوده! ایلگاز جلوشو میگیره و میگه بسه دیگه نمیخواد چیزی بگی!

آنها دلیلشو میپرسن که ایلگاز میگه به جیلین قول دادم که بی طرف باشم و اصلا دخالت نکنم ارن میگه آخه داداشم این احتمال هست که، ایلگاز جلوی حرفشو میگیره و میگه میدونم ولی تو این ماجرا بهتره بی طرف باشم سپس بهشون میگه جیلین تو راه اینجاست اگه بیاد مارو ببینه فکر میکنه که باز داریم بهم اطلاعات میدیم ارن میگه یعنی بریم؟ ایلگاز میگه عصبیه و بیاد هرچیزی امکان داره بگه و فکرش بهم ریخته ست. همان موقع در اتاق باز میشه و جیلین به اونجا میاد و میگه به به دوباره دور هم جمعین که! باز دارین یواشکی چیکار میکنین؟

چیشده که دارین تبادل اطلاعات میکنین؟ ایلگاز میگه اونجوری که فکر میکنی نیست اومده بودن اطلاعات بدن گفتم نمیخوام دخالت کنم و چیزی نگفتن. ارن میگه راست میگه باور کن جیلین! حقیقتو گفت! جیلین میگه چرا نمیتونم باور کنم؟ به نظرت به خاطر دروغایی که بهم گفتینه؟ پارس با کلافگی به ارن میگه بیا ما از اینجا بریم که داره بحث به جاهای باریک میکشه! ارن قبل از رفتنش میگه حق داری ولی ای کاش تو دل شکستن زیاده روی نکنی!

قسمت ۸۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۸۹ سریال ترکی قضاوت

بعد از رفتن آنها ایلگاز میگه دیگه راستم میگم باور نمیکنی! سپس جیلین ازش میپرسه که واسه چی گفته بوده بیاد آنها باهمدیگه درباره پرونده و احتمال ربطش به پرونده قاضی کمال میگه. متین پشت در اتاق دفنه میره و منت کشی میکنه که در را باز کنه و باهم حرف بزنن اما دفنه گریه میکنه و در را باز نمیکنه. مردان به متین میگه بیا بریم یخورده پدر و پسری حرف بزنیم.

مردان به متین میگه یه خورده بهش زمان بده هم بچه ست هم دختره دلش شکسته باید بهش زمان بدی تا با خودش کنار بیاد هضم کنه ترسیده بوده! متین با کنایه میگه منم وقتی بچه بودم دلم شکست بهش حق میدم و کاملا درکش میکنم سپس درباره این موضوع کمی با مردان حرف میزنه. جیلین به اتاق پارس میره و برگه ای را بهش میده و با طعنه باهاش حرف میزنه پارس ازش میخواد تا کارشو بگه جیلین برگه را میده و میگه ببخشید اگه یخورده بدخطه همین الان تو راهرو نوشتم واسه اونه پارس میگه خودت توضیح میدی یا بخونم؟

جیلین میگه توضیح میدم به خاطر سرپوش گذاشتن رو جرم یکی دیگه و انداختنش به گردن یکی دیگه و ارتکاب به خودکشی برای جلوگیری از اعمال قانون درخواست حبس متین کایا حین بررسی به پرونده را دارم. پارس میگه این زیاده روی نیست جیلین؟ آخه قاضی این حکمو رد کرد! جیلین حرف خودشو میزنه و ازش میپرسه که چیز جدیدی هست درباره پرونده که بخوای بگی؟ پارس میگه درباره شخص شاهد اون ماجرا مطمئنیم و حدس میزنم که اون با شخصی که تورو به اونجا برده ربط داره! شکمم به یکتا تیلمنه! فقط نمیدونم چرا داری ازش محافظت میکنی؟!

جیلین میگه بمیرمم ازش محافظت میکنم پارس ازش میخواد تا بگه که بفهمه یکتا کجای این ماجراست، جیلین بهش میگه بهم کمک میکنی؟ قول میدی؟ پارس تایید میکنه که جیلین میگه نباید بزاریم بفمهه که دنبالش افتادیم وگرنه دوباره در میره. گل و آیلین به خانه پیش متین میرن. گل شروع میکنه به تحقیر کردنش و میگه ما بهت اعتماد کرده بودیم چطور تونستین؟ با اینکه شوهر منو زیر خاک دفن کردی بهم امید بدی که پیداش میکنی؟

مردان ازش میخواد تا اونجا حساب پس نگیره چون دفنه تو اتاقشه و میشنوه اما گل کوتاه نمیاد و میگه خوب بشنوه شوهر منم زیر خاک تو قبرستونه! آنها به طرف خانه شان برمیگردن که جیلین به اونجا میره و میگه چرا رفته بودین اونجا؟ آیلین میگه چرا نمیرفتیم؟ به جای اینکه حرفمون تو دلمون بمونه رفتیم کوبیدم تو صورتشون و میره تو خانه. سردار تو استخر عکس میگیره و میزاره تو اینستاگرام که توچه میبینه و به جمره و پارلا نشون میده.

پارس به ارن زنگ میزنه و میگه کجاست ارن میگه اومدیم محل قتل تا بگردیم ببینیم چیزی پیدا میکنیم یا نه پارس میگه خوبه منم الان میام اونجا. مامورها یه پوکه فشنگ روی دیوار پیدا میکنن و به ارن نشون میدن وقتی پارس میاد بهش تمام ماجرارو میگه و پارس میگه فردا حکمشو مینویسم که چینار بیارین اینجا برای بازسازی صحنه جرم ازن قبول میکنه و میگه جیلین چی؟ پارس میگه راست میگی به اونم میگیم بیاد چاره ای نیست……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان