خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne). این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی قضاوت

پارس پیش دادستان کل میره و درباره مرگ انگین باهاش حرف میزنه او میپرسه مضنون کسی هست؟ پارس میگه بله جیلین اردوعان! دادستان کل جا میخوره و ناراحت میشه و میگه ایلگاز میدونه؟ پارس میگه البته. پارس بهش میگه انقدر اتفاقا بهم پیچیده شده خواستم این پرونده را به همکارم بدم اما دادستان کل قبول نمیکنه. سدا پیش پارس میره و میگه این که من انگینو مسموم نکردم را باور نکردین منم رفتم از دوربین های مغازه های اونجا این فیلمو درآوردم و مشخصه که از قبل نقشه اش کشیده شده بوده و به فراری دادنش از بیمارستان هم ربط داشته پارس میگه بررسی میکنیم اگه قابل قبول بود اسمتون خط میخوره سپس خبر پیدا شدن جسد انگین را بهش میگه که تو جنگل های شیله پیدا شده و با تیر کشته شده سدا حسابی شوکه میشه. عثمان نیش دخترش میره و اول باهاش کمی صحبت میکنه و از حسش بهش میگه و در آخر ازش میخواد تا کسی که اون مواد را بهش داده بگه تا بفهمه کی داره با جان بچه ها بازی میکنه! آیلین پیشش میره و میگه الان وقتش نیست، زنگ خانه به صدا درمیاد که با باز کردن در با متین کایا روبرو میشن. گل میگه از ظفر خبری شده؟ متین میگه نه درباره جیلینه آنها میترسن و میگن چیشده؟ سپس گل تعارف میکنه تا به داخل بیاد. متین وقتی به داخل میره ماجرای فرار کردن انگین و در آخر پیدا شدن جسدش را بهش میگه گل میگه کارهای خدا بی حکمت نیست ولی این چه ربطی به جیلین داره؟ متین میگه مضنون به قتل انگین و فعلا بازداشته اونا همگی شوکه میشن. آیلین میگه امکان نداره اگه این حقیقت داشته باشه اسم منم آیلین نیست! عثمان میگه شاید واقعا از کوره در رفته مگه ندیدی وقتی ماجرای پارلا را فهمید دیوونه شد؟ آیلین چپ چپ بهش نگاه میکنه که عثمان میگه باشه فقط یه فرضیه شو گفتم.

قسمت ۴۳ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۴۳ سریال ترکی قضاوت

پارلا میگه به من چه ربطی داره؟ عثمان میگه اون گل و کارتو انگین واست فرستاده بود پارلا جا میخوره و میگه وایسین منم حاضر بشم باهاتون بیام. سدا پیش یکتا میره و با عصبانیت بهش میگه چیشد؟ چجوری مرد؟ دوباره توافقتون بهم خورده بود تو هم زدی کشتیش؟ یکتا میگه اگه من کشتمش پس چرا جیلینو دستگیر کردن؟ سدا جا میخوره و میگه چی؟ یکتا میگه یعنی همین انتقامشو گرفت! سدا میگه امکان نداره! یکتا میگه چطور یه پدر ممکنه قاتل پسرش بشه ولی جیلین نه؟ سدا با کلافگی میگه من دیگه هیچی نمیدون یکتا بهش میگه برو پیش خواهرت که حالش اصلا خوب نیست و کسیو هم نداره. ایلگاز و ارن جیلین را به اتاق دادستان پارس میبرن پارس از ایلگاز میخواد تا بیرون بره اما او میگه جیلین وکیل نداره بدون وکیل نمیتونی ازش بازجویی کنی! من به عنوان همسرش کنارش وایسادم و جایی هم نمیرم پارس کلافه میشه و ارن را صدا میزنه و میگه ایلگازو بیرون ببره اما ارن بهش میگه آخه دادستان، پارس نمیزاره حرفش تموم بشه و بهش میگه همینی که گفتم تو بازجوی هیچکسی جزء وکیلش نمیتونه کنارش باشه! ایلگاز به جیلین میگه نگران نباش من جلوی در منتظرتم همینجام و میره. پارس بهش میگه جیلین دیروز چه اتفاقی افتاد؟ مگه ما دیروز تو اتاق جمع نشدیم تا بفهمیم که کی میخواسته انگینو بکشه؟ رفتی چیشد یهو؟ جیلین میگه چیزی یادم نیست پارس میگه هیچی؟ جیلین میگه رفتم بیمارستان که انگین داشت صوت میزد. پارس میگه خیلی عالیه داره یادت میاد بعدش چیشد؟ جیلین میگه چیزی یادم نمیاد فقط یه جای تنگ تو ماشین بودم که یهو شنیدم داره آهنگ میخونه سپس با کلافگی میگه چیزی یادم نمیاد! پارس میگه مطمئنی؟ جسد تو جنگل های شیله پیدا شده ساعت مچیتم کنار جسد بوده چیزی یادت نمیاد؟ کمکی نمیکنه؟ جیلین با کمی فکر کردن میگه نه.

پارس میگه میدونی که ۴روز تو بازداشت فقط میمونی یعنی ۴روز وقت داری یادت بیاد وگرنه دادگاه تشکیل میشه و حکم بریده میشه! آنها وقتی از اتاق بیرون میان جیلین خانواده اش را میبینه که سریعا میره تو بغل مادرش و بهش دلگرمی میدن که میدونیم کار تو نیست همه چیز درست میشه. شب متین به کافه مردان میره که چینار با دیدنش جا میخوره سپس پیش مردان میره و باهمدیگه به اتاقی میرن تا باهمدیگه صحبت کنند. متین به مردان میگه پسره انگین مرده! تو کی هستی؟ مردان میگه من بزرگ خانواده کایا هستم اما متین میگه تو هیچکی ما نیستی! تو کشتیش بعدشم انداختی گردن اون دختر؟ مردان میگه اگه انقدر مطمئنی بیا دستبند بزن! آنها باهم کل کل میکنن و منین میگه میوفتم دنبالت و کوچکترین مدرکی علیهت پیدا کنم برام مهم نیست که بابامی میبرمت اتاق بازجویی و تا چیزی نگی عقب نمیکشم! و میره. یکتا تمام وکلای دفترشو جمع کرده تا قاتل پسرش مجازات بشه. متین به بازداشتگاه میره که میبینه ایلگاز اونجاست کنار جیلین. او بهش میگه نمیخوای بری خونه استراحت کنی؟ ایلگاز میگه هیچجا نمیرم. ارن پیش ایلگاز میره که او بهش میگه چیشده؟ ارن با ناراحتی میگه خبر بدی دارم یه پوکه پیدا شده که با اسلحه ای که اثر انگشت جیلین روش بوده مطابقت داره! یکتا جلوی خبرنگارها درباره قاتل بودن جیلین حرف میزنه و احساس تاسف میخوره که او یکی از همکاراشه! جیلین با ترس به ایلگاز میگه اگه کار من باشه چی؟ یادته که! تو دفتر میخواستم همین کارو بکنم! سپس باهاش حرف میزنه و میگه که امکان داره کار من باشه! ایلگاز اونو آروم میکنه و میگه کار تو نیست جیلین من میدونم بهت باور دارم همونقد که به خودم باور دارم به تو هم دارم. دادگاه شروع میشه و پارس میگه تمام شواهد علیه جیلین اردوعانه و خواستار زندانی شدنشان قاضی از جیلین میپرسه که شما انگینو کشتین؟ جیلین سکوت میکنه و یادش میاد که اسلحه را به طرف انگین گرفته بود و انگین التماس میکرد که نه منو نکش! سپس صدای شلیک گلوله تو سرش اکو میشه. قاضی به خاطر سکوتش حکم زندانی شدن حین محاکمه را میده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان