خلاصه داستان قسمت ۴۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۴۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۴۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۴۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne). این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۴۱ سریال ترکی قضاوت

جیلین وسط جنگل سرگردان است و با ترس می دود. ۶ ساعت قبل: پارس به نیروها تو بیمارستان میگه که همه جارو بررسی کنن ارن میاد و میگه از پنجره سرویس فرار کرده. ایلگاز سراغ جیلین را از ارن میگیره که بهش میگه رفته بوده جواب آزمایش خواهرزاده اش را بگیره. ایلگاز به جیلین زنگ میزنه ولی میبینه گوشیش خاموشه و با نگرانی میگه جیلین! پارس میگه حتما رفته خونه ایلگاز میگه گوشیش خاموشه! پارس میگه حتما شارژش تموم شده نگران نباش سپس باهمدیگه به طرف اتاق دوربین ها میرن و فیلم ها را چک میکنند. اونجا متوجه میشن که تعدادی از دوربین ها کار نمیکرده و فیلمی ثبت نشده پارس بازخواستشون میکنه و میگه اینو باید بهم جواب بدین که چرا درستشون نکردین! ایلگاز میره به پارکینگ تا ببینه ردی چیزی میبینه یا نه اما اثری پیدا نمیکنه. پارس دستور میده که اطلاعات مالک تمام ماشین هایی که از پارکینگ خارج میشن را دربیارن و بهش بدن سپس میگه من برم دادگاه از اون مادر و پدر بازجویی کنم که چجوری بچه شونو فراری دادن. ارن و ایلگاز هم با فیلم های دوربین به کلانتری میرن تا بیشتر جستجو کنند. یکتا وارد اتاق پارس میشه و او ازس میپرسه چجوری تونستی پسرتو فراری بدی؟ یکتا میگه من این کارو نکردم! پارس میگه چطور میشه که بعد از ملاقات وکیلش و شما یکدفعه غیبش میزنه؟ اما یکتا حرف خودشو میزنه و میگه من تو این ماجرا دستی ندارم. بعد از رفتن یکتا، او با لاجین وارد اتاق میشه که پارس بهش میگه با شما دیگه کاری نداریم میتونین بیرون منتظر باشین! اما یکتا میگه به عنوان وکیل همسرم میتونم باشم پارس با کلافگی قبول میکنه.

قسمت ۴۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۴۱ سریال ترکی قضاوت

ارن به ایلگاز و سپس به پارس خبر میده که اطلاعاتو درآوردیم صاحب یکی از ماشین هایی که از پارکینگ بیمارستان خارج شده متعلق به انگین تیلمن بوده. پارس با شنیدن این خبر میگه جالب شد سپس بعد از قطع تماس میگه خوب لاجین خانم چجوری انگینو فراری دادین؟ لاجین که از چیزی خبر نداره حسابی شوکه شده و میگه من از چیزی خبر ندارم! پارس میپرسه شما گفتین ماشینتون تعمیرگاهه؟ لاجین میگه آره امروز با ماشین قدیمی انگین اومدم پارس میگه چه جالب واقعا چه تصادفی! چجوری سوییچو بهش دادی؟ لاجین فقط انکار میکنه سپس یکتا او را از آنجا بیرون میخواد ببره که پارس بهش میگه به خاطر تهدیدی که کرده بود فراریش دادی؟ من هم اون پسرتو گیر میندازم هم راز تورو میفهمم! سدا وقتی میفهمه انگین فرار کرده پیش پارس میاد تا بپرسه ماجرا از چه قراره پارس او را هم متهم میداند که سدا میگه جالبه همه چیزو به من شک دارین چطور هم مسمومش کردم هم فراریش دادم؟ پارس میگه اگه از دید من نگاه کنی بهش مشکلی نیست که با دز کم اول مسمومش کردین که به بیمارستان برسه بعد از اونجا فرار کنه بره! سدا کلافه میشه. زنگ در خانه مادر آیلین میخوره و آیلین میره تا ببینه کیه وقتی در را باز میکنه با پلیس روبرو میشه که ازش سراغ جیلین را میگیرن اما آیلین میگه ما هم ازش خبری نداریم اتفاقی افتاده؟ مامورها میگن نه دادستان میخواستن ببینتشون ولی پیداشون نکردن عثمان از راه میرسه و میگه منم رفتم دفترو دیدم اونجا هم نبود سپس ازشون میخواد تا اگه خبری ازش گرفتن به مرکز اطلاع بدن. آیلین از عثمان میپرسه تو چرا رفتی دفتر؟ عثمان میگه رفتم ببینم اون مواد از کجا اومده بوده کی دست پارلا داده بوده؟ من باید بفهمم! آیلین میگه باشه بزار حالش که خوب شد خودت برو ازش بپرس.

ایلگاز تو اداره روی نقشه جاهایی که امکان داره انگین رفته باشه را علامت میزنه ارن از ایلگاز میپرسه حالا چرا جیلین چیزی نگفت به ما حداقل میگفت داره میره دنبال انگین ایلگاز میگه جیلینه دیگه همیشه تخته گاز میره. یه گل فروش در حال خریدن گل است که به سمت قبرستون برای فروش بره که عکس ظفر را روی آگهی میبینه و به شماره زنگ میزنه که میره رو پیغام گیر و میگه من این آقارو تو قبرستون دیدم با یه پسر جوون حدودا ۲۰ ساله که باهمدیگه انگار دعوا داشتن یجوری بودن. پارس به کلانتری میره که بهشون خبر میدن املاک تیلمن را بررسی کردیم همشون اجاره دادن جز یه خانه تو شیله آنها سریعا از جاشون بلند میشن و به طرف آدرس میرن. متین وقتی به خانه میرسه به مقبوله میگه که اون نیومده هنوز؟ مقبوله میگه منظورت بابامونه؟ نه نیومده! متین به اتاق پدرش میره و وسایلشو جمع میکنه تا از اونجا بره اما مقبوله میکه دیگه ساکت نمیشینم که دوباره پدرمو ازم بگیری اگه تو بیرونش کنی میبرمش طبقه پایین خونه خودم. وقتی چینار و مردان به خانه میان متین به مردان میگه که بعد از غذا خوردن برو وسایلتو طبق قرارمون جمع کن و برو مردان به اتاقش میره که جینار به متین میگه برن تو اتاقش حرف بزنن سپس ازش میخواد تا مردان را جایی نفرستد و بهش میگه که اون نجاتش داده تا دوباره به زندان نیوفته متین به اتاق مردان میره و میگه مسموم کردن انگین پس کار تو بوده! مردان میگه که اینو همیشه یادت باشه من کاریو نصفه نیمه انجام نمیدم! منین میگه فعلا همینجا بمون تا بعدا بری. همگی به طرف شیله در حرکت هستند که یه نفر گزارش میده به دختر جوان که زخمی شده‌ تو جاده جنگلی در حال راه رفتنه که یکسری از ماشین ها به اونجا میرن. ایلگاز جیلین را تو جاده میبینه که میره سمتش اما جیلین با ترس میره عقب و اصلا حرفی هم نمیزنه ایلگاز به بقیه میگن که جلو نیان سپس آروم آروم اونو سوار ماشین میکنه. ارن و بقیه پخش میشن تا اطراف را بگردن. ارن به طرف خانه تیلمن میره که ماسین انگین را اونجا میبینه و گوشی جیلین را هم کنارش پیدا میکنه وس بعد بیسیم میزنه و خبر میده. ارن به طرف خانه میره تا با چراغ قوه ببینه اونجا کسی هست یا نه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان