خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۱۰۷ سریال ترکی قضاوت

در اتاق بازجویی پارس نشسته و ایلگاز روبروش نشسته و میگه گوش میدم دادستان ارشد بفرمایید. پارس میگه وقتی نوا با جنید رفته بود تعطیلات از اونجا بهم زنگ زد ( نوا کنار ساحل نشسته و در حال گریه کردنه). پارس تو رستوران با دریا نشسته که نوا بهش زنگ میزنه، پارس با شنیدن صداش میگه چیشده؟ حالت خوبه؟ نوا میگه بهت میگم ولی قول بده که عصبی نشی!

جنید از شرکت یکتا پول برداشته خیلی زیاد انگاری سهمشو برداشته بعد نمیدونسته کجا بزاره آورده خونه من گذاشته پارس ازش میخواد تو اولین پرواز با جنید برگرده و پولو برداره از خونه ات بعدشم از زندگین گم بشه بره! نوا میگه من نمیتونم داداش نمیخوام جنیدواز دست بدم! پارس میگه اگه این کارو نکنی دیگه منو نمیبینی! نوا تلفنو قطع میکنه، یه پسر از دور اونو زیر نظر داره، همان موقع جنید با یه نفر دیگه دعواش میشه که نوا به طرف صدا میره.

پارس برای ایلگاز تعریف میکنه که بعد از اونم من بارها بهش زنگ زدم ولی جواب نداد! از اون به بعد دیگه معلوم نیست کجا رفته چیکار کرده معلوم نیست! ( نوا سر قرار با یکتا میره و یکتا بهش میگه خوب چه کاری از من بر میاد! همانجا تولگا نیز هست) پارس به ایلگاز و ارن میگه چیز دیگه هست که از من مخفی کرده باشین! ایلگاز کمی دست دست میکنه و میگه چاقویی که از تو چاه پیدا شده اثر انگشت نوا روش بوده و از دی ان ای که روش پیدا شده یکی از جسدها با اون چاقو کشته شده!

پارس احساس خلجی میکنه و کراواتش را شل میکنه و گریه اش میگیره و کتش را در میاره سپس به حالت تهدید بهشون میگه اگه یکبار دیگه چیزیو ازم مخفی کنین اخراجتون میکنم! سپس با عصبانیت از اونجا میره. ارن به ایلگاز میگه با این تهدید باید بهش بگیم! ایلگاز میگه نمیبینی حالش چقدر بده! الان اصلا منطق و عقلش کار نمیکنه! اولین کاری که میکنه جیلینو احضار میکنه بعدشم اونو میفرسته جلو! ارن ازش میخواد تا پارس را درک کنه و او را هم از نوشته ای که واسش گذاشتن در میون بزاره اما ایلگاز میگه جیلین زن منه و حفاظت ازش وظیفمه، این عملیاتو خودمون انجام میدیم سپس میره.

یکتا حسابی حمام کرده و در حال سشوار زدن موهایش هست. او از حمام بیرون میاد و لباساشو میپوشه اما وقتی جیلین و لاجین میبینن در قفله در میزنن و ازش میخوان تا از اونجا زودتر بیرون بیاد اما یکتا الکی میگه هنوز لباسام تنم نیست صبر کنین و در این فاصله اتاق لاجین را میگرده و یه کلید برمیداره. جیلین بهش میگه اگه تا ۳ دقیقه دیگه بیرون نیای دقیقه ۴ به پلیس زنگ زدم! یکتا از خانه لاجین بالاخره بیرون میره و جیلین بهش میگه دفعه آخرت باشه چون سری بعدی به پلیس زنگ میزنیم و برای جلوگیری حکم فاصله هم واست میگیریم! یکتا با خوشحالی از اونجا میره.

قسمت ۱۰۷ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۱۰۷ سریال ترکی قضاوت

پارس در رفتن به دادگاه به دریا میگه که هر اتفاقی تو پرونده افتاد بهش بگه چون ایلگاز و ارن چیزی بهش نمیگن دریا میخواد تا ماشینو نگه دارن و با دلخوری میره که پارس جلوشو میگیره و دلیلشو میپرسه دریا میگه مثل جاسوسام به نظرت؟ چه رسمی چه غیررسمی همچین کاری نمیکنم! پارس میگه چه دستوری؟ به عنوان دوست دخترم میخوام کنارم باشی! دریا میگه به نظر من که فقط وقت گذروندیم چون به خاطر خواهرت با منم قهر کردی حتی از منم فاصله میگیری از وقتیکه دادستان ارشد شدی فکر نکن نفهمیدم! و از اونجا میره.گوکسو آزمایش میکنه برگه را ولی میبینه هیچ اثر انگشتی روی کاغذ نیست، او این خبرو به ارن میده. رئیس جدید اداره پلیس برگه را تو آزمایشگاه میبینه و ازش عکس میگیره.

رفیق سردار ازگل تو مسیر یکتارو گیر میاره و به دیوار میچسباندش و میگه خوب ازم کار کشیدی بعدشم گذاشتی رفتی! سپس بعد از کمی حرف زدن بهش میگه که باید دوبرابر اون چیزی که بهم گفته بودی بهم بدی! یکتا میگه من هیچی ندارم همه رو زن سابقم بالا کشید، او میگه من حالیم نمیشه از یه جا گیر بیار! و از اونجا میره. دادگاه جیلین درباره محصولات تاریخ گذشته یه فروشگاه بود شروع میشه جیلین با اسناد دادگاه را میبرد.

طبق دستور ایلگاز تک تیراندازها در محل اعزام شدن و تمام مسافران اتاق های اطراف و نزدیک اتاق مدنظر خالی شده و مامورهای پلیس ساکن شدن. رئیس اداره پلیس پیش پارس میره و عکسی که از برگه گرفته بود را بهش نشون میده،. ارن عصبی شده و به طرف اتاق ارن راهی میشه. به دستور ایلگاز یه نفر از ماموران پلیس میاد تا نقش جیلین را تو عملیات ایفا کنه. متین سر خاک همسرش رفته و باهاش درد و دل میکنه سپس به سرخاک اینجی و ظفر میره و شروع میکنه به گل کاری روی قبرشون سپس از اونجا میره گل که از دور متین را میدید با رفتن او به اونجا میره و با عصبانیت میگه دست از سرمون بردار!

چرا ولمون نمیکنی! و تمام گل هایی که کاشته بود را می کند، متین میگه ای بابا بیلچه و وسایلم جا مونده سپس برمیگرده تا برداره که گل را میبینه که داره گلارو میکنه آنها باهم کمی حرف میزنن و متین با کلافگی از اونجا میره. پارس به اتاق ارن میره و میگه که نباید ازم مخفی میکردین سپس شروع میکنه به سرزنش و گلگی کردن در آخر میگه که کار خوبی نیست به جای جیلین یه فرد دیگه که اصلا شبیه جیلین هم نیست را بفرستیم! و وقتی میبینه ایلگاز قبول نمیکنه از اونجا میره و ارن را صدا میزنه و بهش میگه به دوستت بگو که الان اصلا من لازم نیست او را راضی کنم در جریانی که! سپس با کلافگی میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان