علت فوت رضا داودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون چه بود؟
رضا داودنژاد بازیگر مطرح سینما و تلویزیون کشورمان ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفت.
رضا داودنژاد بازیگر سینمای ایران که از چندماه پیش درگیر عفونت خونی شد و در بیمارستان بستری بود، در سن ۴۴ سالگی درگذشت.
رضا داوودنژاد پسر علیرضا داودنژاد کارگردان با سابقه سینمای ایران است، او در سال 1391 عمل پیوند کبد انجام داده بود.
مدیر روابط عمومی بیمارستان پیوند اعضا شیراز با بیان اینکه رضا داودنژاد، بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان ساعت ۲۲ روز ۱۳ فروردین در این بیمارستان فوت کردند، جزئیاتی در این رابطه را بیان کرد.
محمدرضا حیدری در گفتوگویی با اعلام فوت این بازیگر کشورمان گفت: آن مرحوم طی سالهای اخیر به دلیل نارسایی کبدی دو مرتبه در شیراز عمل پیوند کبد داشتند که شرایط خوبی هم داشتند اما در یک ماه گذشته با یکسری بهمریختگیهای آنزیمهای کبدی مواجه شدند.
وی افزود: مرحوم داودنژاد با این شرایط طی یک ماه گذشته به بیمارستان پیوند اعضا مراجعه کرده و بستری شدند اما در طی روند درمان دیگر بدنشان پاسخگو نبود در نهایت به دلیل این بهمریختگیهای آنزیمهای کبدی و عفونت خون به رحمت خدا رفتهاند.
حیدری در خصوص جزئیات انتقال پیکر آن مرحوم به تهران نیز گفت: خانواده ایشان پیگیر کارهای انتقال پیکر مرحوم داودنژاد هستند اما از نظر بیمارستان موردی برای انتقال پیکر وجود ندارد.
مدیر روابط عمومی بیمارستان پیوند اعضا شیراز تصریح کرد: خانواده آن مرحوم در حال برنامهریزی برای انتقال پیکر و مراسم تشییع پیکر ایشان هستند که جزئیات آن را متعاقباً به صورت رسمی اعلام خواهند کرد.
رضا داوودنژاد فعالیتش در سینما را از دوران کودکی و با فیلم «بی پناه» شروع کرد طی سال های فعالیتش در فیلم های مطرحی چون «مصائب شیرین»، «مرهم»، «خیابان های آرام»، «هوو»، «لامینور»، «بی رویا» و … بازی کرد.
او در سریال های خاطره انگیزی چون ««پشت کنکوری ها»، «باغچه مینو»، «زندگی به شرط خنده» و «متهم گریخت» هم جلوی دوربین رفته بود.
او در خاطرات خود گفته بود: «پس از ۳۷ سال از ساخت فیلم «بیپناه» ساخته پدرم علیرضا داودنژاد با خانم فرجامی دوباره همبازی شدم و این همکاری مرا برد به پنج سالگیام. یادم میآید روزهایی که با فریماه فرجامی همبازی بودم روزهای خاصی بود، چون ایشان به شدت مورد علاقه مردم بودند و حضورشان باعث ازدحام جمعیت میشد.
ما در شمال کشور فیلمبرداری میکردیم و همیشه سر صحنه مأموران کمیته و بسیج سر صحنه برای همکاری حاضر میشدند تا جلوی ازدحام طرفداران ایشان را بگیرند. جمعیت را کنترل میکردند تا خانم فرجامی سر صحنه بیایند. من این خاطرات را خیلی محو در ذهن دارم.»
روحش شاد و یادش گرامی.
نظر شما