قسمت ۱۴۱ سریال ترکی خواهران و برادران + عکس

سریال دوست داشتنی خواهران و برادران Kardeşlerim در دو فصل به کارگردانی سرکان بیرینچی و نویسندگی گول ابوس سرمچی ساخته شده است. این سریال ترکی در ژانر درام، عاشقانه و خانوادگی تولید شده و از شبکه atv منتشر می‌شود. دوبله فارسی آن نیز جمعه تا چهارشنبه ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم تی وی به نمایش در می‌آید.

قسمت 141 سریال خواهران و برادران

یک هفته گذشته و حال آسیه بهتر شده و هنوز با عمر سر سنگینه و نتوانسته ببخشتش و خیلی خشک باهاش حرف میزنه. عمر از این وضعیت ناراحته سوزان که تبرئه شده به همراه هاریکا و آکیف به رستوران رفتند و در حال خوردن صبحانه هستند. برک تمام مدت در اتاقش هست او نه حرف میزنه و نه گریه می کند آیلا به خاطر این وضعیت برک نگرانه و نمیدونه باید چیکار کنه.

نباهت به خانه آیلا رفته نباهت درباره پرونده مرگ رسول ازش میپرسه، او بهش میگه طبق تحقیق ها انگاری خودش پایش سر خورده و خورده زمین با ضربه‌ای که به سرش خورده مرده اما من حس خوبی به این ندارم و احساس می کنم یه چیزی این وسط کمه اما بلاخره همه چیز برملا میشه و واقعیت رو میشه نباهت تایید میکنه و یاد صحنه دعوا کردن آکیف با رسول می‌افتد و دلشوره میگیره.

در مدرسه عمر با سوسن در کافه نشستن عمر بهش میگه آسیه هنوز منو نبخشیده و باهام حرف نمیزنه و رو برمی گرداند سوسن که از قضیه آنها خبر نداره ازش میپرسه که چی شده عمر میگه قبول دارم که مقصر بودم و تقصیر من بود اما نمی خوام درباره اش حرف بزنم سوسن قبول میکنه. بعد از چند دقیقه دورا به اونجا میاد و درباره ی مشکل درسیش از عمر میپرسه بعد از رفتن دورا سوسن میگه این دختر هم هیچ فرصتی را برای نزدیک شدن به تو از دست نمیده انگار آدم توی مدرسه کمه فقط میاد سراغ تو!

عمر میگه تورو خدا بس کن سوسن من وقتی دوست دختر داشته باشم خطایی نمیکنم سوسن از حرفش جا میخوره و خوشحال میشه و میگه یعنی میخوای بگی الان من و تو وارد رابطه شدیم؟ عمر تایید میکنه سوسن از خوشحالی او را در آغوش میگیره. وقتی کان با تولگا وارد مدرسه میشه دوروک بهش میگه هنوز نفهمیدم که چه هنرنمایی کردی که اکیف از خونه پرتت کرده بیرون کان میگه نمیخواد هم که بفهمی دوروک در جواب میگه مشتاق هم نیستم که بخوام بفهمم تولگا جلو میره و به دوروک طعنه میزنه که تو برای همه برادری می کنی اما برای برادر خودت نه!

قسمت 141 سریال خواهران و برادران

سپس از اونجا میره. کان بهش میگه اگه تولگا یه حرف درست حسابی زده باشه اونم همین حرفش بود دوروک ناراحت میشه. گونور خانوم به نانوایی می رود و از اورهان نان میخره سپس او را دعوت می‌کند به رستورانش تا از غذای روزش بخوره و نظرشو بگه اورهان قبول می کنه. مدیر مدرسه به آسیه و دوروک میگه قراره یک رادیو خصوصی برای مدرسه ترتیب بدیم و آنها را مسئول این کار میکنه.

دوروک با خودش آسیه را به انبار میبره و در را به رویش قفل میکنه و میگه تا منو نبخشی از اینجا نمیریم سپس ۵۱ کارت دستش میگیره و میگه روی هر کدام شان یه دلیل نوشتم که تو باید منو ببخشی آسیه خنده اش میگیره و در آخر با دوروک آشتی میکنه. آسیه و آیبیکه به اتاق رادیو می روند آیبیکه میخواد درباره عمر با آسیه حرف بزنه آسیه شروع میکنه تمام ماجرارو برای آیبیکه تعریف کردن و از دلخوریش میگه.

اوگولجان با عجله به آنجا میاد و تمام سیم های دستگاه را میکشه و بهشون میگه هر چی گفتین همه بچه ها شنیدن نه تنها بچه ها بلکه هرکی که تو مدرسه بود آنها حسابی جا میخورن و سریعاً به طرف عمر میرن. تولگا در کافه به عمر طعنه میزنه و دوروک جلوی عمر را می‌گیرد تا باهاش دعوا نکنه. عمر وسایلش را برمی دارد که از مدرسه بره همان موقع آسیه میاد و میگه من از قصد این حرفارو نزدم و معذرت خواهی میکنه و ازش میخواد تا بمونه و با هم حرف بزنند عمر میگه نه راست میگی حرف حقو گفتی من لیاقت نگهداری از شمارو ندارم و از اونجا میره.

آیبیکه برک را از اتاقش بیرون کشانده و او را به یک محله دور افتاده میبره آنها به طرف یک خانه داغون میرن برک دلیل رفتنشان را می پرسه که آیبیکه میگه هر عصبانیتی که داری بگو و با این پتک دیوار را خراب کن اول خودش این کارو میکنه و سپس پتک را به عمر میده عمر دلخوریشو از پدرش میگه و باعث میشه عصبانیتش را خالی کنه و بالاخره گریه اش بگیرد ‏آیبیکه آرومش میکنه. شب اورهان موقع رفتن به خانه احمد را میبیند و بعد از کمی حرف زدن باهاش متوجه میشه که شنگول هم از ماجرای کار عمر خبر داشته و به او چیزی نگفته، و با عصبانیت به خانه میره و با شنگول دعوا میکنه سپس از خانه بیرون میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه تمام قسمت های سریال خواهران و برادران + عکس