یادداشت اختصاصی از مرتضی مومیوند
اصول مذاکره در گذرگاه فقه سیاسی
جاى معطل ماندن براى گشایش هاى بیرونى و چشم دوختن به دستان بیگانگان یا فروکش کردن دشمنى دشمنان خارجى، عقلانیت سیاسى حکم مى کند که کشورها و ملتها با اتکا به ظرفیت هاى داخلى خود مسیر پیشرفت و استقلال را طى کنند. تکیه بر داشته هاى ملى - اعم از ثروت هاى مادى، ظرفیت هاى انسانى، فرهنک بومى و سرمایه هاى معنوى - مهم ترین تضمین براى عزت و اقتدار پایدار یک ملت است،

در ادبیات علمی و عملی سیاست، مذاکره ابزاری برای تأمین منافع مشروع، حل اختلافات و دستیابی به توافقات پایدار است. با این حال، تجربههای تاریخی و آموزههای نظری نشان میدهد که گفتوگو و مذاکره زمانی مؤثر و مفید خواهد بود که در فضایی محترمانه، متقابل و بر پایه اصول عزت، احترام و منطق صورت گیرد.
گفتوگو با طرفهایی که منطق را کنار گذاشته و بر پایه زورگویی، تحمیل خواستههای یکجانبه و نادیدهگرفتن اصول حقوقی و انسانی رفتار میکنند، نهتنها بیفایده است بلکه در بسیاری از موارد، منجر به تضعیف جایگاه طرف مقابل و تضییع حقوق مشروع او خواهد شد. این اصل مهم، تنها محدود به قواعد علم سیاست نیست؛ بلکه در آموزههای دینی و فقه سیاسی اسلام نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسلام، بهصراحت تعامل و اعتماد به افراد بدعهد، بدقول و خائن را نهی کردهاند. و توصیه فرموده اند که مسلمانان نباید سرمایه هاى خود را در مسیر اعتماد به کسانى هزینه کنند که پیشینه اى آشکار در پیمان شکنى و بدعهدى دارند.
از همین رو، به جاى معطل ماندن براى گشایش هاى بیرونى و چشم دوختن به دستان بیگانگان یا فروکش کردن دشمنى دشمنان خارجى، عقلانیت سیاسى حکم مى کند که کشورها و ملتها با اتکا به ظرفیت هاى داخلى خود مسیر پیشرفت و استقلال را طى کنند. تکیه بر داشته هاى ملى - اعم از ثروت هاى مادى، ظرفیت هاى انسانى، فرهنک بومى و سرمایه هاى معنوى - مهم ترین تضمین براى عزت و اقتدار پایدار یک ملت است،
نکته حائز اهمیت آن است که اثر یک توافق سیاسى یا حقوقى مى تواند دهها سال بر سرنوشت یک ملت سایه بیندازد. چنین توافق هایى نه تنها سرنوشت اقتصادى و سیاسی و اجتماعی کشورها را رقم مى زنند، بلکه به عنوان بخشى از حافظه تاریخى ملتها باقى خواهند ماند.
توافقى که عزتمندانه رافع موانع پیشرفت کشور، بهبود وضعیت اجتماعی و روابط خارجی باشد، حقا موجب غرور ملى و مقویّ وحدت اجتماعى است، و به عنوان دستاوردی تاریخی ثبت خواهد شد و در مقابل توافقى که از سر ترس، ضعف، مصلحت اندیشى هاى مقطعى وتحت فشار و تهدید و تحقیر صورت گیرد، ننگ و خسارت هاى آن تا ابد در حافظه تاریخى ملت ثبت مى شود و سرنوشت آیندگان را نیز به تاراج خواهد کشاند.
تاریخ مملو از نمونه هایى است که در آن حکومتها به دلیل کوتاه آمدن در برابر زورگویی ها، آثار زیانبارى بر پیکره ی هویت ملى و استقلال کشورشان وارد کرده اند.
از این رو، در رویکردهاى اصولى علم سیاست، «عزت، حکمت و اقتدار» سه رکن کلیدى در مذاکره به شمار مى آیند که هرکاه یکى از این ارکان مخدوش شود، ادامه مذاکره فاقد وجاهت علمى، دینى و عملى خواهد بود.
بنابراین، ایستادگی منطقى، قدرت نمایى متوازن و حفظ چهارچوب هاى اخلاقى وحقوقى، پیش شرط هرگونه مذاکره مؤثر و پایدار است. همچنان که در منظومه فکرى اسلام وفقه سیاسى شیعه، اصل مقابله با ظلم وتحکیم عزت ملى جایگاهى اساسى دارد.
امیر المؤمنین على (ع) در نهج البلاغه مى فرمایند:
«العِزّ یَمنَعُ الضَّیمَ»
(عزّت، مانع ظلم پذیری است)
(نهج البلاغه, حکمت {V)
همچنین در نامه به مالک اشتر، تأکید مى کنند:
«وَ إِیَّاکَ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْقُدْرَةِ... فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ سُنَن الْجُهَّالِ»
(برتو باد که دراوج قدرت, از تساهل بیجا بپرهیزى... که این شیوه نادانان است.)
این فرمایشات نشان مى دهد که در منطق فقه سیاسى علوى، عزتمندى، قدرت نمایى مشروع و دفاع قاطع از حقوق امت اسلامى، اساس سیاست ورزى صحیح است.
هرگونه عقب نشینى از مواضع عزتمندانه، زمینه ساز سلطه بیگانگان و فروپاشى استقلال ملى خواهد بود.
در عصر معاصر نیز، مقام معظم رهبرى (مدظله العالى) بارها با استناد به همین تعالیم نورانى اهل البیت (ع)، تأکید فرموده اند که:
«مذاکره با آمریکا مشکلى از ما حل نمى کند، چون سیاست آمریکا بر سلطه و زورگویی است. تجربه نشان داده که هرجا عقب نشینى کردیم، دشمن جلو آمده است.»
(بیانات در دیدار مردم قم - ١٩ دى ١٣٩٧)
ایشان به پشتوانه سال ها تجربه سیاسى در عرصه ی بین المللى و بهره گیری عمیق از منابع قرآنى و روایى، همواره بر این نکته تأکید دارند که عزت, حکمت و اقتدار سه رکن اساسى سیاست ورزى در جمهورى اسلامى است و نباید اجازه داد که دشمن با فشار و تهدید، ملت ایران را پاى میز مذاکره اى بکشاند که نتیجه اش خسران، تحقیر و زیان هاى تاریخى است.
اکنون و در شرایطی که جبهه غرب، بهویژه دولت ایالات متحده آمریکا، در موضوعاتی نظیر بحران اوکراین، بار دیگر چهره واقعی خود را در عرصه بینالملل آشکار کرده و با رفتاری مملو از زورگویی، بیمنطقی، عدم پایبندی به تعهدات، و بیاعتنایی آشکار به اصول اخلاقی، سیاسی و حقوق بینالملل، نشان داده است که هرگز شریکی قابل اعتماد در هیچ سطحی نخواهد بود، تردیدی باقی نمیماند که هرگونه دلبستن به مذاکره و توافق با چنین جریاناتی، سرابی بیش نیست.
در مقابل، غیرت دینی و ملی ملت ایران، علم سیاست، آموزههای متعالی اهلبیت علیهمالسلام، شریعت اسلامی و تأکیدات مکرر رهبر حکیم و شجاع انقلاب اسلامی، همگی بر این نکته متفقالقول هستند که اتکا به دشمنان و نشستن بر سر میز کسانی که خود مصداق کامل ظلم و فسادند، امری مردود و خسارتبار است.
فقه امامیه در عرصه ی سیاست در چنین فضایی، تنها راه معقول، عزتمندانه و راهبردی پیش روی را صبر استراتژیک، استقامت هوشمندانه، تمرکز بر ظرفیتهای داخلی، رفع مشکلات معیشتی و اجتماعی مردم و قطع وابستگی به قدرتهای خارجی می داند. چرا که این مسیر نهتنها موجب تقویت بنیه داخلی کشور خواهد شد، بلکه با استمرار آن، جمهوری اسلامی ایران در جایگاه یک قدرت اثرگذار و بینالمللی تثبیت خواهد شد.
این نظریه بیانگر همان مسیر روشن و ماندگاری است که هم تاریخ از آن به نیکی یاد خواهد کرد و هم نسلهای آینده از دستاوردهای آن بهرهمند خواهند شد؛ چراکه عزت، اقتدار و استقلال، همزاد ایستادگی بر اصول الهی، انسانی و عقلانی است.
*دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی و پژوهشگر علوم انسانی
نظر شما