یادداشتی از محمدامین امین زاده

نگاهی به معیشت معلمان

تمامی آنچه که در این مقاله صرف شد تلنگری شهودی و کارشناسانه بود نسبت به تدوین کارشناسانی که خود سال های سال در حوزه خانواری دبیران زندگی کرده اند و مشکلات بی شمار را از نزدیک لمس کرده اند.

نگاهی به معیشت معلمان
صفحه اقتصاد -

《 بنام آنکه فرمود : اقرا باسم ربک الذی خلق ؛ بخوان با نام من که من تو را آفریده ام

 جدیت در بررسی و رسیدگی به مهترین مشکلات اقشار فرهنگی جامعه ؛ ( فرهنگیان و دبیران ؛ کارکنان رسمی سازمانهای آموزش و پرورش و وزارتخانه علوم و سازمانهای وابسته ذیربط ... 》 .

قرنها از حیات بشری به روی کره خاکی می گذرد و در تمامی این قرنها عده ای از توده بیشمار انسانها بعنوان مرسلان ، مدبران و تعلیم دهندگانی بودند که در جهت ارتقای سطح شعائر انسانی تمامی عمر و طول حیات زندگی خود را وقف انجام صحیح این مهم نمودند .

به تاریخ که بازگردیم و پیشینه فرهنگی و علمی سرزمین کهن ایران را که ورق بزنیم در هر صفحه ای از اوراق ارزشمند این دیار بی شمارند انسانهای والایی که از تاریخ هفت هزار ساله این کشور تا به کنون معلمان و مروجانی دینی و علمی بودند که برای نشاندن بذرهای دانش در این سرزمین بسیار زحمات بی شائبه ای را صرف کرده اند .

و اگر دردهکده وسیع جهانی و در عصر علمی مدرنیته ایران دارای جایگاهی ویژه در ابعاد مختلف علمی جهان است این قطعا مرهون و مدیون زحمات همان والا مقامانی ست که در جایگاه یک معلم با جان و دل برای رشد عقلی و علمی فرزندان این آب و خاک با تمام کمبودها و کاستی ها سعی در اجرای بهترین عملکرد بهینه خود داشته اند .

لیک جدا از حیث علمی در ابعاد تاریخ کهن این سرزمین با شروع حیات دوران علمی دوران اسلامی شاهد اهمیت دوچندان سخصیت هایی بوده ایم که وظیفه خطیر تعلیم و تربیت و پرورش روحی و علمی دیگران را به عهده داشته اند .

اهمیت بخصوص یک تعلیم دهنده علمی که امروزه ما بعنوان یک دبیر و یا یک معلم یا استاد دانشگاهی از آن یاد می کنیم در نزد بزرگان دینی این سرزمین که خود همگی دارای مراتب علمی و فقهی ویژه ای بعنوان یک مفسر و محلل علمی بوده اند آنقدر مهم است که در نقطه به نقطه مراتب وصیتی این بزرگان تاکید ویژه بر حفظ احترام و سپاس از معلمان یک قشر نه تنها بعنوان یک امر علمی بلکه بعنوان یک فریضه واجب مذهبی توصیه گردیده لست .

یکی از مهمترین نقاط سفارشی و تاکیدی در فرهنگ علمی - مذهبی ما در ادای احترام به مقام شامخ معلمان می توان به موارد بسیار مهم و تامل برانگیز زیر برای روشن سازی کامل این مهم اشاره نمود ... :

《 اللهم اغفر للمعلمین و اطل اعمارهم و بارک لهم فی کسبهم - بارالها معلمان را بیامرز و عمر طولانی به آنها عطا فرما و کسب و کارشان را پربرکت گردان 》.

نبی اکرم ص /کشف الخطا ج ۱ / ص ۴۸ .

《 من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا  -  کسی که به من تنها یک حرف بیاموزد مرا بنده خود کرده است 》 .

امیر مومنان علی ع /جامع السعادات / ج ۳ / ص ۱۱۲ .

بسیار خوب ؛ تمامی مبانی و نکاتی که تا به اینجا به آنها اشاره و پرداخته شد همگی به خوبی و با صراحت تمام بر اهمیت اقشاری که در اجتماعات انسانی مشغول به شغل تعلیم و تربیت انسانها هستند اشاره نمود ،

شغلی که در نزد خداوند آنقدری قابل احترام است که بهترین بندگان خود و رسولان خود را در چنین مهمی برای ارشاد علمی و انسانی مردمان کره زمین در قرنهای متمادی گماشته است .

کاملا مشخص و مبرهن است که امروزه در جهانی گسترده جامعه ای دارای انسانهایی نیک اندیش خواهند بود که طیف آموزشی و پرورشی آنها در تمامی راندمان سیستماتیک خود از معلم و دبیران در تمامی سطوح گرفته تا کارکنان سایر قسمتها بتوانند دست در دست یکدیگر برای بارورسازی دانش وجودی آنها با بالاترین سطح کیفی عمل نمایند .

انجام این مهم مستلزم حمایتهای همه جانبه و مخصوص از قشری ست که مهمترین وظایف اجتماعی را عهده دار هستند .

براستی که هیچ چیز برای رشد و تعالی آرمان خواهانه یک جامعه مدنی انسانی به اندازه انجام درست وظایف معلمان ؛ دبیران و اساتید دانشگاهی مهم نخواهد بود ؛ زیرا با انتقال مفاهیم درست علمی درست با یک روحیه داوطلبانه وظیفه طلب سطح کیفی آنچه که بعنوان داده های آموزشی تعلیمی از یک معلم بعنوان منتقل کننده به یک دانشجو که گیرنده است به بالاترین نقطه اوج خواهد رسید و این ارمغانش همان سلامت علمی جامعه هم طراز با سطح جهانی خواهد بود .

برای آنکه که بتوانیم جایگاه کیفیتی معلمان و کارکنان بخش های سیستم آموزشی را ارتقا دهیم چاره ای نیست جز آنکه نخست شرایط شخصی و خصوصی خود آنها را به بهترین نحو مرفه کرده و مشکلات بی شماری را که این قشر با آنها روبرو هستند مرتفع سازیم تا آنها بت یک ذهنیت آرام و جسم و روحی تامین شده و راضی از وضعیت و جایگاه اجتماعی خود بتوانند به بهترین وجه وظایف خود را انجام دهند .

تقابل دولت / ملت ؛ این همان نزاعی ست که دولت می بایست طبق وظایف و اختیارات خود به عنوان قوه مجریه در کشور به بررسی و حل قطعی مشکلات قشر آموزشی کشور عمل کند.

علیهذا بدون هیچگونه تعارف و مبالغه ای بایست گفت که دولت در بخش انجام وظایف خود در بخش آموزشی و علمی کشور تا حدود بسیار بالایی ضعیف عمل نموده است.

عدم رضایت همیشگی توده فرهنگیان آموزشی در بیشتر سطوح نهادهای آموزشی این کشور بزرگترین تلنگر خطر است ؛ جامعه ای که مهمترین قشر آن مدام از وضعیت معیشتی خود اعلام نارضایتی کند قطعا با ذهنیت و روحیه ای تضعیف شده نخواهد توانست در عصری که علم و دانش در دنیا حرف اول و آخر را میزند حرفی برای رقابت داشته باشد .

قشری از اجتماع که ما تحت العنوان فرهنگیان و توده آموزشی کشور می شناسیم همان خط مقدمی هستند که همواره در طول سال های متمادی برای حفظ و زنده نگه داشتن ارزشهای والای اسلامی - انقلابی از همه چیز خود گذشته اند و همیشه در صحنه نبرد حق بر علیه باطل در صفوف اولیه مبارزان انقلابی قرار داشته اند .

حال اگر نتوانیم نسبت به رفع نیازهای اساسی این قشر موفق باشیم نه تنها از لحاظ راندمان آموزشی و علمی در اکثر سطوح دچار افتی شدید خواهیم شد و از دنیای علمی عقب می افتیم بلکه فرصتی نیز به اجانب و بیگانگانی خواهیم داد که خوب می دانند چگونه از چنین منافذ باز مانده ای برای تسریع ورود به دیواره های این کشور و این حکومت رخنه کنند و با تشییع سازی و پخش بحران در بین این قشر فهیم مسائلی بسیار مهم و خطرناک را بر علیه خودمان استفاده کنند.

همانگونه هم که در سال های اخیر بارها و بارها از گویش متفکران و محللان داخل به خصوص منوط بر فرمایشات بی شمار رهبر عظمای انقلاب اسلامی مبنی بر هوشیاری در کنترل جنگ نرم دشمن و بسته کردن منافذ ورودی فرهنگی مشخص می شود که حل مشکلات و راضی نمودن سطح علمی و آموزشی فرهنگیان چقدر اهمیت فوری خواهد داشت.

نکاتی که در ابعاد مهم نیازمند اتخاذ تصمیم ویژه و سریع می باشد:

۱ . با توجه به رکود مدام در وضعیت اقتصاد داخلی و افزایش بی رویه نرخ ها و مصوبات قیمتی بر کالاهای مصرفی خانوار و با توجه به حقوق نه چندان رضایت بخش قشر فرهنگیان باز هم نسبت به افزایش چشمگیر چندین درصدی حقوق آنها اقدام اساسی گردد.

۲ . در اکثر اوقات با توجه به وجود کمبود بودجه در کابینه مالی دولت ماهها معوقات مالی و حقوقی کارکنان آموزشی به تعویق می افتد و با توجه به همان حقوق اندک نبود آن هم فاجعه غیر قابل کنترل بر ذهن و روحیه آنها خواهد گذشت.

کنترل این نکته هم بسیار اهمیت خواهد داشت.

۳ . تخصیص ساپورتهای دیگر مانند وام های کمک هزینه ای برای مشکلات درون خانواری اعم از ازدواج ، مسکن ، تجهیز منزل و غیره ...؛ و نیز تخصیص بن های اعتباری بیشتر با ویژگی های متعدد و گوناگون هم می تواند تا حدود زیادی به رفع مشکلات معیشتی قشر فرهنگی - آموزشی کمک ویژه نماید.

۴ . بازگشایی مراکز خرید بیشتر که صرفا مختص دبیران و معلمان بوده و با مرکز اعتباری سایر کارکنان آموزشی متفاوت باشد نیز تسهیل بیشتر مایحتاج روزمره کارمندان بخش دولت در آموزش را کاهش خواهد داد.

اینها تنها چند نکته از نکات بی شماری بود که نسبت به فضای گنجایش تحلیل در یک مقاله می توانستیم به آن اشاره نماییم .

بسیار طبیعی و مشخص است که با وجود یک طیف چند میلیونی عظیم در سیستم آموزشی این کشور به خصوص در حیطه دبیران و معلمان مشکلات پیش رو بسیار زیاد خواهد بود و راه حل های پیشنهادی هم بسیار متعدد تر خواهد بود.

اما اگر نسبت به انجام فوری و سریع و درست همین نکات هم جدیت و همیتی ملی مصروف شود باز هم شاهد رفع حجمه ای بزرگ از مشکلات عمومی؛ خصوصی و معیشتی قشر فرهنگیان کشور خواهیم بود.

و انجام این مهمات می تواند در پیشبرد اهداف ملی آموزش این کشور مهم واقف شده و سطح کلان علمی را در برد جهانی و در افقی پیش رو به جلو به مثبت حرکت دهد.

تمامی آنچه که در این مقاله صرف شد تلنگری شهودی و کارشناسانه بود نسبت به تدوین کارشناسانی که خود سال های سال در حوزه خانواری دبیران زندگی کرده اند و مشکلات بی شمار را از نزدیک لمس کرده اند.

و نه یک مقاله گزارشی از یک شخص که هیچ شهود و درکی منطبق با هر آنچه که احراز شده درک نکرده باشد.

باشد که انشالله در پناه خداوند باری تعالی و در سایه لطف مدام حضرت مهدی ارواحنا فدا آن یار غایب ولی همیشه حاضر دلسوز بتوانیم با تسریع در حل مشکلات قشر آموزشی - فرهنگی این کشور؛ پرچم ملی این مرز و بوم را با افتخاری بیشتر از گذشته بر فراز قله های علم جهان برافراشته بداریم.

و من الله التوفیق ...

 

*کارشناس مسائل اجتماعی

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

  • ناشناس

    مشکلات را همه می دانند خود وزیر هم خوب می داند اما چرا برای معیشت ورفاه معلم کاری نمی کنند فقط شعار و وعده های توخالی

  • ناشناس

    با سلام
    من ۲۹ سالمه.
    سال۱۳۹۲با رتبه زیر هزار کنکور سراسری وارد تربیت معلم یا همان دانشگاه فرهنگیان شدم.
    رشته دبیری زبان و ادبیات فارسی.
    سال ۱۳۹۶ رسما وارد مدارس شدیم.
    سال ۱۳۹۸ با کسب رتبه‌ی ۱۳ کنکور کارشناسی ارشد در رشته‌ی خودم وارد مقطع ارشد شدم.
    سال ۱۴۰۰ ازدواج کردم و با کسب رتبه ۱۲۰ وارد مقطع دکتری تخخصی رشته خودم در دانشگاه دولتی شدم.
    از روز اولی که وارد دانشگاه فرهنگیان شدم پر از شور و شوق یادگیری و یاددهی بود. کتاب می‌خریدم و می‌خوندم. مقاله دانلود می‌کردم و می‌خوندم. سمینار می‌رفتم. همایش می‌رفتم. برای آینده رویا پردازی می‌کردم. جز ادامه تحصیل و رشد و تعالی در شغلی که با جان و دل انتخاب کرده بودم فکر دیگه‌ای نمی‌کردم. می‌خواستم بهترین معلم بشم.
    نه می‌دونستم مستاجری چیه.
    نه می‌دونستم گوشت و برنج و نخود و لوبیا کیلویی چند است. نه فیش آب و برق و گاز به چشم دیده بودم. نه می‌دونستم وسط ماه تمام شدن حقوق یعنی چه...
    خلاصه این دوسالی که متاهل و پدر شدم و همزمان دانشجو و مستاجر هم بودم و هستم، زندگی اون روی خودشو بهم نشون داد. زن و بچه خیلی تحمل کردن... کاستی‌ها رو کمبودها رو... خانواده‌ها خیلی حمایت کردن... اما چه باید کرد که هر چیزی ظرفیتی دارد و حدی.
    اخیرا هم حمایت خانواده هاکم رنگ و بعضا بی رنگ شده است و هم طاقت و تحمل زن و بچه و از شما چه پنهان خودم. آرزوهایم. فانتزی‌هایم. لباس‌هایی که دوست دارم برای خودم بخرم و نمی‌تونم، کتاب‌هایی که دوست دارم بخرم و نمی‌تونم، سفرها، غذاها، میهمانی‌ها و...
    تا امروز تمام تلاشم را کرده بودم که خودمو از تک و تا نندازم و ارزش و جایگاه خودمو حفظ کنم. الگو باشم. یک شخصیت علمی و فرهنگی باقی بمونم. وارد برخی بازارها و مشاغل آزاد نشم و با خیلی ها نشت و برخاست نکنم و خلق و خوی دلالی و ... نگیرم. ارزش علم بهتر است یا ثروت رو به خیلی ها ثابت کنم. به عموم که بنگاه داره و با ریشخند بهم میگه امروز دیگه فقط پول مهمه نه درس و دانشگاه. خیلی تلاش کردم که بهش ثابت کنم که اینجور نیست...
    اما چه کنم که کم آورده‌ام...
    دیگه نمی‌رسم...
    به هچی، به خرید اسباب بازی و لباس برای بچه به خرج دندان پزشکی‌مان به خرج خوراک و پوشاک‌مان، مسکن که اصلا صحبتش را نکنیم بهتر است...
    در حال حاضر هفته‌ای سه روز مدرسه می‌روم.
    سه روز سر ساختمان یکی از دوستان قدیمی کارگری می‌کنم. البته نه در شهر خودم. در شهری که با محل زندگی‌ام دو ساعت فاصله دارد و از چشم دانش آموزان و آشنایان به دور است.
    یک روز هم روی رساله‌ام کار می‌کنم. ان‌شاءالله از عید به بعد و به خصوص تابستان بیشتر برای رساله وقت خواهم گذاشت.
    پوزش، طولانی شدش. چه کنیم؟‌!نشخوار آدمی‌زاده حرف است...
    در صدد بودم که حال کنونی‌ام را در دفترچه یادداشتم بنویسم. فرصت نشد. اینجا نوشتم.
    همه ساله پیروز باشید و شاد/سرتان پر ز دانش دلتان پر ز داد

اخبار ویژه