گزارش اختصاصی صفحه اقتصاد از وضعیت مدیریت درویش:
سرخها جا ماندند؛ اشتباهاتی که قهرمانی را کُشت | پشت صحنهی یک سقوط آرام، مدیریت درویش پرسپولیس را هول داد | از عرش به فرش پرسپولیس با رضا درویش!
پرسپولیس بهعنوان پرافتخارترین تیم لیگ برتر ایران در سالهای اخیر، در فصل ۱۴۰۳–۱۴۰۴ با چالشهای جدی مدیریتی و فنی مواجه شد.

تیمی که در فصل قبل قهرمان لیگ شد، حالا در شرایطی قرار دارد که شانس قهرمانیاش به کمترین میزان ممکن رسیده و حذف از لیگ نخبگان آسیا و جام حذفی هم بر عمق بحران افزوده است. در مرکز این بحران، نام رضا درویش بهعنوان مدیرعامل باشگاه مطرح است؛ مدیری که قریب به سه سال و سه ماه سکاندار باشگاه بوده و حالا بیش از هر زمان دیگری تحت فشار افکار عمومی قرار دارد.
انتخاب دیرهنگام و از دست دادن اوسمار ویرا
درویش در فصل گذشته با انتخاب اوسمار ویرا، یک مربی نوگرا و فنی از برزیل، توانست پس از ماهها بحران، پرسپولیس را به ثبات برساند و جام قهرمانی را به هواداران هدیه دهد. اما اشتباه بزرگ از همین نقطه آغاز شد. برخلاف انتظارات، مدیریت باشگاه برای تمدید قرارداد اوسمار تعلل کرد و این تعلل موجب شد تا مربی موفق قرمزها به تیم بوریرام تایلند بپیوندد. این جدایی، شوک اولیه را به ساختار تیم وارد کرد و آغازگر بیثباتی در کادرفنی شد.
نقلوانتقالات پرحاشیه؛ از ناکامی تابستان تا بیتأثیری زمستان
درویش در تابستان، نهتنها نتوانست بازیکن جدید موثری جذب کند، بلکه در جذب گزینههایی مثل یحیی عطیهالله نیز زمان و انرژی تیم را بینتیجه تلف کرد. در زمستان نیز برخلاف فصل قبل که با جذب نفراتی مثل اورونوف تحول خوبی ایجاد شد، این بار تنها خرید شاخص تیم سردار دورسون بود که او نیز بهتنهایی قادر به جبران ضعفهای فنی نبود. خروج لوکاس ژوآئو نیز که با هیاهو جذب شده بود، نماد دیگری از ناکامی نقلوانتقالاتی بود.
تأخیر در جذب کارتال؛ وقتکُشی بیثمر
پس از گاریدو، تیم برای هفتهها بدون سرمربی ثابت پیش رفت. نامهای زیادی مطرح شدند؛ مذاکره با گزینههای خارجی یکی پس از دیگری شکست خورد. درویش اصرار داشت که کریم باقری هدایت موقت را برعهده بگیرد، در حالیکه او بهصراحت اعلام کرده بود سرمربیگری را نمیپذیرد.
این بلاتکلیفی تا زمانی ادامه داشت که تیم در سوپرجام شکست خورد، در آسیا حذف شد و نهایتاً اسماعیل کارتال روی نیمکت نشست. اما برای تیمی که باید در کورس قهرمانی باقی میماند، این انتخاب دیرهنگام، بیش از حد دیر بود.
در خروج بازیکنان کلیدی؛ اشتباهی که جبران نشد
یکی دیگر از نقاط تاریک عملکرد درویش، عدم توانایی در نگه داشتن ستارهها بود. علیرضا بیرانوند، مهدی ترابی و دانیال اسماعیلیفر، سه چهره کلیدی که در تیم فصل گذشته درخشان ظاهر شدند، همگی با پرسپولیس خداحافظی کردند و جالبتر اینکه مقصد نهایی هر سه نفر، تیم رقیب تراکتور بود.
درویش دلیل این جداییها را رعایت «سقف قرارداد» عنوان کرد. اما آنچه بیش از همه ذهن هواداران را درگیر کرد، عدم انعطاف مدیریت پرسپولیس در شرایطی بود که رقبا بدون توجه به همین قانون، ستارهها را جذب کردند. از همه بدتر، پروندهی پیچیده علیرضا بیرانوند و گنجاندن یک الحاقیه عجیب در قرارداد او بود که اجازه جدایی راحت را به دروازهبان ملیپوش داد. این مسئله نه تنها فشار رسانهای به باشگاه وارد کرد، بلکه پروندهای حقوقی نیز به جریان انداخت که هنوز بسته نشده است.
شرط بندی روی آقای بازنده
در غیاب اوسمار ویرا، درویش بهجای انتخاب یک گزینه مطمئن و باثبات، روی خوان کارلوس گاریدو سرمایهگذاری کرد؛ مربیای که سالها بود از سطح اول فوتبال دور مانده بود و آخرین عملکرد موفقیتآمیزش به سالها قبل بازمیگشت. خیلی زود، گاریدو با بازیکنان دچار اختلاف شد و فضای تیم پر از حاشیههای پنهان و آشکار شد. نتیجهاش؟ اخراج زودهنگام از تیم، هزینه مالی مضاعف، و از دست رفتن بخش مهمی از فصل.
مشاورانی که از فوتبال امروز فاصله دارند
درویش در تصمیمگیریهای کلیدی، از مشاورههای غیرتخصصی بهره میبرد. تکیه بیش از حد او بر پیشکسوتانی که سالهاست از فضای فنی دور شدهاند، و حتی ورود هوادار متمول به دایره مشاوران، زمینهساز اتخاذ تصمیماتی احساسی و غیرفنی شده است. مشورت با برخی بازیکنان قدیمی نیز ممکن است در برخی مواقع مفید باشد، اما تکرار چنین روندی میتواند استقلال تصمیمگیری را از مدیریت باشگاه سلب کند.
پاسخهای تدافعی؛ دوری از مسئولیتپذیری
اظهارنظر اخیر درویش در گفتوگو با رسانهها، که در آن گفته: «هواداران توقع دارند من گل بزنم؟»، بازتاب منفی گستردهای در فضای مجازی داشت. هواداران پرسپولیس نه از او انتظار گلزنی دارند و نه دفع توپ؛ آنها توقع دارند یک مدیر ورزشی در سطح باشگاه پرسپولیس، ساختاری بسازد که موفقیتها در آن تداوم داشته باشند، نه اینکه هر فصل نیاز به «آواربرداری» از تصمیمات قبلی باشد.
درویش، مدیری که فرصت طلایی را از دست داد
کارنامه رضا درویش در فصل جاری، از دیدگاه بسیاری از کارشناسان و هواداران، قابل دفاع نیست. مدیری که با یک مربی موفق و تیمی قهرمان فصل را آغاز کرد، اکنون تیمی را تحویل میدهد که در آستانه ناکامی در هر سه جام است.
در چنین شرایطی، اگر اصلاحات جدی و ساختاری در نحوه مدیریت و تصمیمگیری باشگاه رخ ندهد، ادامه حضور درویش نهتنها بحران را حل نخواهد کرد، بلکه میتواند بر زخمهای فعلی بیفزاید. فوتبال امروز، بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریت علمی، حرفهای و آیندهنگر است؛ چیزی که در این فصل، در پرسپولیس دیده نشد.
نظر شما