خلاصه داستان سریال کنکل قسمت دوم + دانلود قسمت ۲ سریال کنکل

در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد خلاصه ای از قسمت دوم سریال کنکل به همراه لینک دانلود آن را برایتان آورده ایم سریال کنکل در روزهای پنجشنبه منتشر می شود.

خلاصه داستان سریال کنکل قسمت دوم + دانلود قسمت ۲ سریال کنکل
صفحه اقتصاد -

اولین قسمت سریال نمایش خانگی «کنکل» به نویسندگی و کارگردانی رامتین لوافی و تهیه‌کنندگی محمد مسعود پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ساعت ۸ صبح به صورت اختصاصی از پلتفرم نمایش خانگی استارنت منتشر شد و پخش آن به صورت هفتگی در این پلتفرم ادامه می‌یابد. سریال «کنکل» یک سریال درام پلیسی ۱۵ قسمتی است.

خلاصه قسمت دوم سریال کنکل

قسمت دوم: نبرد با احمد زاغی

ابی رو میندازن بازداشت، از تتکابنی مامور شیفت اونجا میپرسه پمپ بنزینی تو آپادانا می شناسی؟ بعد بهش میگه یه مسیج به زنم بفرست بهش بگو آقا ابی گفت دلبرمی!

صبح میشه، رئیس میاد و میگه حسم میگه تو اینکاره نیستی، ابی هم میگه حستون درست میگه یه سرباز بهم بدید با من بیاد پمپ بنزین اونا همه منو دیدن. من خودم دارم میگم پریدم بیرون. کسی که اینکارو کرده الان داره شیرینی می خوره انگشتاشو لیس میزنه تا زمانیکه حواستون به منه نمیرید سراغ دزد اصلی، برید دوربین ها رو چک کنید معلوم میشه. 

۲ روز قبل:

شاهین پولها رو میریزه رو میز. می پرسه ابی کجاست؟ امیر میگه نیومد سهمش رو میذاریم کنار بهش میدیم، شاهین با شنیدن این حرف پولها رو جمع میکنه میگه قرارمون این نبود، حرفی که روز اول زدید یا همه یا هیچ! گوهری،میگه حالا ابی امشب نمیاد زنش اینجاست پولو بده به زنش. مارال میاد داخل و میگه مگه ندیدی هر دفعه پول رو میداد به من میذاشتم تو کیفم؟ شاهین میگه خودش بود اختیارش رو داشت الان نیست من نمیتونم، دو روز دیگه بیاد میگه چرا دادی. صابری میگه اگه رفتی بیرون کیفتو زدن گرفتن چی؟ شاهین میگه می خواستن بزنن همون اول میزدن نه الان ، اگه هم زدن خودم تاوانشو میدم، ابی اومد بگید بهم خودش زنگ بزنه میام. امیر میگه ابی تو بازداشته اما شاهد داره دو روز دیگه میاد بیرون. شاهین میگه من شما رو نمیشناسم، شما جنس میارید من میفروشم پای حرفتون وایستید و بعد میره.

مارال میگه شما چی میدونید که من نمیدونم؟ 

دوربین های پمپ بنزین رو چک می کنن معلوم میشه که ابی جندقی حرفهاش درست بود و مجبور میشن آزادش کنن.

گوهری میره دنبالش و بهش میگه که به مارال گفتیم ، شاکی بود که چرا همون دیشب نیوردید منو بیرون؟ بعد میگه به شاهین زنگ بزن پولها رو بیاره. دوباره همه جمع میشن و منتظر شاهین، مارال از ابی می پرسه چرا به من نمیگی چه خبره؟ چرا رفتی پمپ بنزین ماهرخ اینا؟ ابی توضیح میده دنبال شاهد غریبه بودیم گفتیم بریم اونجا‌، قضیه ماهرخ مال بچگی های منه این چه حرفیه میزنی؟ اصلا نمیدونم ماهرخ هست یا نه؟ مارال میگه هست ، غرب تهرانه. امیر میاد بهشون میگه که شاهین اومده. میان و سهم همه رو میده. گوهری از شاهین می پرسه رفیقت هنوز مشتریه اگه یه بشکه دیگه بیاریم بر میداره؟ شاهین میگه اون گفته همیشه مشتریه. امیر میگه کی میخواد هفته دیگه یه بشکه بزنه؟ با رفتن شاهین، گوهری میگه ما. ابی میگه شوخی میکنی؟ گوهری میگه نه سه بار زدیم چرا چهاربار نزنیم؟ ابی میگه برای اینکه دفعه اول اصلا نمیدونستن ، دفعه دوم سه ماه بعد زدیم صداشو در نیوردن، دفعه سوم دو ماه بعد زدیم پای پلیس کشیده شده وسط، من نیستم. امیر میگه من هستم. ابی به مارال میگه بریم. مارال میگه بمون ببینیم چی میگن. صابری میگه ما هر بار فردای تحویل بار زدیم، ایندفعه میتونیم از بار قدیم بزنیم. ابی میگه ایندفعه منو ببرن قبل چَک اول همه رو لو میدم. امیر میگه باحاله. ابی میگه از قدیم میگن کم بدزد همیشه بدزد.

موقع نهار رئیس کارخونه ابی رو صدا میزنه میره اتاقش ازش درباره حضورش تو بازداشت و طلبش از کارخونه می پرسه و اضافه کاریش می پرسه، ابی میگه دو ماهه حقوق نگرفتم، زنم هم سه ماه. رئیس میگه به حسابداری می گم حقوق خودت و زنت رو همه رو تسویه کنند، پاداش هم بدن. ابی میگه من ناراحت اینم که بقیه فکر می کنن از چشم شما افتادم. رئیس میگه مهم اینه که الان تنها کسی که دزد نیست تویی، بعد بهش میگه فردا بیاد دنبالش برن کاشونک.

امیر مواظبه کسی نیاد بعد میره داخل اتاق کمد کارگرها، احمد زاغی جلوی کمدش بود چندبار در کمد رو میزنه تو سر احمد و بعد بهش میگه ببخشید ندیدم فکر کردم کسی نیست خواستم در کمد رو ببندم. بعد از تو دست احمد مواد رو می گیره و تهدیدش می کنه که میدم دست گوهری، احمد قسم میخوره که برای مصرف شخصیه و به گوهری چیزی نگه. امیر میگه ما اینجا دزد و جیب بر داریم اما آدم فروش نداریم دفعه دیگه نبینم اینکار رو کنی. بعد توجیه اش میکنه که به کسی هم نگه که امیر کمد رو زده تو سرش.

رئیس به نصاب دوربین سفارش میکنه تا چند تا دوربین جدید تو نقاط کور نصب کنند و از ابی خواسته که راهنماییشون کنند.

فرداش ابی با احمد زاغی درگیر میشه و امیر میاد بهش توضیح میده این احمد هر جا بود تو یه جا دیگه برو، رئیس اگه بفهمه اخراجی. احمد میاد و از گوهری میخواد که منو بفرست سالن شرقی، چشمم یکم دو دو میزنه اگه منو بفرستی اونجا ممنون میشم فقط به رئیس نگید. گوهری هم میگه اگه بتونه براش جور میکنه بره.

نامزد گوهری بهش زنگ میزنه مگه قرار نبود امروز نهار بریم بیرون؟ گوهری بهش میگه که امروز نشد شاید فردا تونستم بیام. اونم میگه پس باید فکرامو بکنم.

امیر دنبال ابی می گرده بهش میگن شاید رفته دنبال احمد، امیر تو سرویس بهداشتی و سالن رو می گرده پیدا نمیکنه.

نصاب دوربین بعد از تموم شدن کارش کلید باکس دوربین ها رو میده به صابری تا بدست مهاجری برسونه. 

امیر بالاخره ابی رو پیدا می کنه که داره نصاب دوربین سالن رو راهنمایی میکنه، یکدفعه از اونور سالن صدا میاد و هرج و مرج میشه امیر میره ببینه چه خبره؟ می بینن احمد دچار غش شده، زنگ میزنن اورژانس بیاد، آمبولانس میاد تو محوطه، جهانگیری از اتاقش می بینه آمبولانس اومده از صابری می پرسه علتش رو چک کنه، بعد هم پرونده ابی و زنش رو بیاره اتاق. 

احمد رو با آمبولانس می برن، صابری از گوهری می پرسه چی شده ، اونم توضیح میده که احمد غش کرده بود بردنش انگار پشت سرش هم ورم داشته. صابری و امیر میگن با وجود اینهمه دوربین کارمون کنسله، گوهری میگه فکر کن ابی پاش شکسته زنش هم زاییده ، ما یه خریدار می خواهیم فقط. امیر میگه بدون ابی و زنش نمیشه. 

تو خونه مارال به ابی میگه بچه ها میگن احمد زاغی سرش ضربه خورده بوده شاید ضربه مغزی شده، ابی میگه بمیره بدبخت شدیم، امیر زدتش. مارال میگه خودش گفت، ابی میگه می شناسم کار خودشه. 

صابری و گوهری و امیر جمع میشن تصمیم جدید بگیرن چون نظرشونه که ابی حتی یه نقطه کور هم نذاشته. یه دفعه برق میره صابری میگه حس خوبی ندارم، فقط یه نفر میدونه ما اینجاییم، یکی در میزنه امیر میره می بینه ابی اومده. ابی میگه با اینهمه دوربین و نرده چطوری می خواهیم بریم تو؟ گوهری میگه مگه هستی؟ ابی میگه آره هستم مثل قدیم. امیر میگه ولی من نیستم، ایندفعه خیلی ریسکه احتمالا بگیرنمون، این آخرین باره که بتونیم انجام بدیم، کلی دوربین گذاشتن. بعد می گه حالا که همه جمعیم و میدونیم که بار آخرمونه چرا یه بشکه بزنیم، یه کامیون با ده تا بشکه میزنیم. گوهری میگه داری جدی میگی؟ امیر میگه یا یه کامیون یا هیچی ...

کنکل

دانلود سریال کنکل قسمت ۲

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه