خلاصه داستان قسمت ۲ سریال بازنده + لینک دانلود سریال بازنده قسمت دوم
در این مطلب از پایگاه خبری صفحه اقتصاد بطور اختصاصی خلاصه داستان قسمت ۲ سریال بازنده را که در روز ۶ مهر منتشر شده است را می خوانید.
دومین قسمت سریال بازنده به کارگردانی امین حسین پور در روز جمعه ۶ مهر ساعت ۸ صبح منتشر شد، سریال مهر در ژانر درام، معمایی در سال ۱۴۰۳ از شبکه خانگی و پلتفرم فیلمیو منتشر شده است، این سریال با بازی علیرضا کمالی، سارا بهرامی، صابر ابر، صدف اسپهبدی، رویا جاویدنیا، محمد علی محمدی، پیمان قاسم خانی، امیر غفارمنش، مهدی رکنی، علی مردانه، الهه اذکاری، ترنم کرمانیان، امیرحسین رضازاده، سپیده مولوی و ستاره قهرمانی و ... می باشد. در این مطلب خلاصه داستان قسمت دوم سریال بازنده را خواهیم خواند.
خلاصه قسمت ۲ سریال بازنده
قسمت دوم با معرفی کاوه شروع میشه:
اسمم کاوه بدرلو ، دقیقا ۳۲ سال پیش تو خانواده فقیر بدنیا اومدم و باعث شد مادرم رو نشناسم و با پدرم بزرگ بشم. تموم سالها کار کردم تا زندگی ای بسازم که مثل پدرم نباشه، به همین دلیل راه مادرم رو پیش گرفتم تا بدبختی هام تموم بشه، اما با قبولی دانشگاه راهی جدید برام شروع شد، تصمیم گرفتم شهر رو ترک کنم اما زندگی یه راه دیگه بهم نشون داد راهی که همه زندگیم رو تغییر داد و بهم اعتماد به نفسی داد که سالها دنبالش بودم. با شروع رابطه با ارغوان همه چیز زندگیم رو بهش گفتم و جوابش این بود که گذشته تو برام مهم نیست. تصمیم گرفتم گذشته ام رو رها کنم و تو آینده زندگی کنم. پدر و مادر ارغوان برای خوشبختی اش هر کاری کردند که باعث خوشبختی من هم شد. تا اینکه فهمیدم قراره پدر بشم اما میترسیدم و نمی خواستم مثل پدرم برای بچه ام باشم اما وقتی بدنیا اومد بهترین روز زندگیم بود ولی گاهی اوقات زندگی یه روی دیگه هم بهت نشون میده، دقیقا مثل ارغوان که با افسردگی اش زندگی رو به مرز نابودی کشوند.
پلیس دوباره از ارغوان لباس جانا رو می پرسه و ارغوان با گریه دوباره همون جواب رو میده، حامد ( پلیس) لباس رو به ارغوان نشون میده ، ارغوان میگه یادم نمیاد کثیف شده بود؟ آویزونش کرده بودم؟ حامد میگه منظورتون این خونه؟ ارغوان حالش بد میشه.
ونوس به حامد میگه شما متوجه نیستید دخترم مادر این بچه است یه جور رفتار می کنید انگار قاتله. حامد میگه صبور باشید تا همه چیز مشخص بشه، حامد دستور میده سگ های جسدیاب رو بیارن. ارغوان یادش میفته که وقتی اومده بود خونه عصبانی میشه با مشت میزنه به آینه و دستش خونی میشه . ناپدری ارغوان میگه نمیتونیم دست رو دست بداریم این پلیس پرونده قبلیش رو باخته و یه بچه رو به کشتن داده.
پلیس آمار کاوه و همسایه اشون آواحجازی رو در میاره و توضیح میده که کاوه از خودش هیچی نداره و هرچیه با کمک مادرزنشه، آوا هم با جدایی از همسرش معلوم نیست چطور اجاره این خونه رو داره میده مخصوصا با برادری که داره.
برادر آوا بهش میگه هرجوری باید فردا برم زندگیم رو هواست، آوا میگه کاری از دستمون بر نمیاد باید شکشون برطرف بشه، برادرش میگه کاوه امشب بهت پیشنهاد داد؟ آوا نمی خوام درموردش حرف بزنم حمید.
پلیس دوربین جلوی خونه رو مجدد چک میکنه، یه ماشین و راننده مشکوک می بینن تا برای چک ببرن. لباس جانا رو هم میدن پزشکی قانونی تا با خون مادر تطبیق داده بشه.
حامد سوئیچ ماشین حامد رو می خواد می گیره تا همه چیز چک بشه. سگ های جسدیاب هم میان. کاوه به ارغوان دلداری میده که همه چیز درست میشه.
پلیس شک میکنه و میگه اگه آدم ربایی نباشه هر چیزی ممکنه و اینکه شاید اون ون نقره ای هم واسه گول زدن پلیس باشه، شاید هم قبل از مهمونی این اتفاق افتاده باشه و اینکه بچه رو تو روز کشتن قبل مهمونی و بعد تنها به مهمونی میرن تا همه چیز عادی باشه و یه پرونده ای که همیشه باز بمونه، شاید هم موقع مهمونی این اتفاق افتاده. سگ ها هم تو پارکینگ هیچ چیز رو پیدا نکردند چون ماشین قبل مهمونی رفته کارواش.
کاوه میشنوه که پدرو مادر ارغوان دارن باهاش حرف میزنند و اینکه با طناب کاوه رفته تو چاه و بچه رو گذاشته رفته مهمونی، بعد ازش پرسیدن راجع به یه قضیه ای به کاوه چیزی گفته که ارغوان جواب میده نتونسته.
پارسا به حامد میگه چرا رفته جلو خونه مریم وقتی میدونه جواب نمیده، تو با تعهد دادن اومدی بیرون فقط خودتو ادیت میکنی چون همه چیز تموم شده، حامد بهش میگه کی به کی میگه ، تنها چیزی که تموم شده جون بچه ام بوده، پارسا میگه اونا تو رو مقصر تموم شدن زندگی پرهام میدونن، من میشناسمش اون برنمیگرده داغ بچه اش رو دیده. حامد میگه تو نمیدونی پدری که جلو در غسالخانه منتظر جنازه بچه اش هست چه حالی داره. من آخرین باری که صورت بچه ام رو دیدم خیس لای پنبه و کفن بود و بوی صدر و کافور میداد برو اینا رو به دخترخاله ات بگو.
سگها میان داخل خونه رو هم میگردن و هیچ اثری پیدا نکردن.
ونوس به خبرنگارها اطلاع میده بیان تا خبر گمشدن نوه اش رو کار کنند شاید یه خبری پیدا بشه ازش. پلیس از ونوس درباره دشمنان و آدمهای اطرافش سوال می کنه. پلیس دوباره با ارغوان صحبت می کنه درباره اتفاقات قبل مهمونی و خودکشی پدرش و تحت درمان بودن ارغوان می پرسه و علت شکستن آینه. شماره گل فروشی که ازش گل سفارش گرفتن رو می گیره.
حامد از همسایه پایینی که یک پیرزن هست هم سوالاتی می پرسه. اونم توضیح میده که دیشب موقع کشیدن سیگار جلوی پنجره یه ماشین می بینه پارک بوده که یکدفعه یکی باعجله سوار ماشین میشه و میره اما صورتش رو نمی بینه. ماشین هم ون نقره ای و قدیمی بوده. ساعت هم زمان خوردن قرص هاش بوده که ۲،۳ دقیقه بعد از ۱۲ شب بوده.
ونوس و منصور هم تلاش می کنن که حامد رو از روی پرونده بردارن و به کسی دیگه ای پرونده رو بدن.
حامد به همکاراش میگه فیلم تکون خوردن دوربین و ماشین جلوی در دو براش بفرستند.
ارغوان با خبرنگارها مصاحبه میکنه و از مردم می خواد که برای پیدا کردن دخترش بهشون کمک کنه.
ون کنار خیابون با بچه پارک می کنه، پلیس بهش مشکوک میشه پیاده میشه، جانا گریه میکنه راننده دستش رو روی دهن و بینی بچه میداره که صداش در نیاد، پلیس با تماس همکاراش سریع دور میشه، راننده دستش رو از روی صورت بچه برمیداره اما اون نمیتونه نفس بکشه، مضطرب میشه و می خواد حال بچه رو خوب کنه و ...
نظر شما