«ایراگزیت»؛ چرا خروج فوریِ ایران از «تله‌ پلاسـیبو» ضروری ست؟

اگرچه استثناگرایی در کشورها و فرهنگ‌های مختلف، ابعاد و اشکال گوناگونی دارد؛ اما در اینجا و فارغ از اسثتناگراییِ تمدنی و ژئوپلیتیک ایرانی، بحث بر سر این قضیه است که برخی از مسئولان با اتکاء به برخی باورهایشان، عمیقاً بر این باورند که خداوند متعال با عنایتی ویژه، کشور ما را به عنوان قوم برگزیده هدایت می‌کند و به طریق اُولی، جایگاه ایران را نیز به عنوان سرزمین موعود، در مقابل آسیب‌ها و تهدیدهای جاری و آتی مصون کرده است.

«ایراگزیت»؛ چرا خروج فوریِ ایران از «تله‌ پلاسـیبو» ضروری ست؟
صفحه اقتصاد -
اثر پلاسیبو (Placebo) یک روش صوری، ذهنی و تلقینی برای تسکین درد بیماران است و زمانی رخ می‌دهد که یک درمان ساختگی مانند تجویز یک قرص خنثی، تزریق جعلی یا جراحی تصنعی، منجر به بهبود بالینی در علائم بیمار شود. کاترین هال، استاد دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد، پیشرو در پژوهش‌های دارونما است. وی در کتاب جدید خود، بر این نظر است که «دارونماها» می‌توانند با سیگنال‌دهیِ کاذب، حس بهبودی را در فرد القا کنند. محرکی عصبی، که به بدن بیمار کمک می‌کند تا درد را کنترل کرده و حس خوشایندی داشته باشد. اثرگذاریِ این پدیدۀ ذهنی تا جایی است که می‌تواند در برخی موارد با مُسکن‌هایی مانند ایبوپروفن یا حتی مورفین رقابت کند

اثر پلاسیبو در حوزۀ حکمرانی هم صدق می‌کند. اما آثار و پیامدهای آن فاجعه‌بار است. چرا که با وجود انسداد شناختیِ نخبگان، خرید وفادارای‌های سیاسی و حاکم شدنِ فضای مجامله در راهروهای قدرت، اسباب رضایت ظاهریِ هیأت حاکمه؛ به معضلِ تسویف سیاستگذاریِ بهینه، تشخیص نادرست فرصت‌ها و تهدیدها، فرسایش عناصر قدرت ملی و همچنین بی‌اثر شدنِ مزیت‌های نسبیِ یک کشور منجر می‌شود.

به عبارت ساده‌تر، زمانی که مسئولان یک کشور (که عموماً توسط گزارش‌ها، بولتن‌ها و رسانه‌های خودی تغذیه و اقناع می‌شوند) با عادی فرض کردنِ شرایط داخلی و بین‌المللیِ کشور، از یک‌سو خود را بی‌نیاز از پذیرش واقعیت‌ها و لزوم بازنگری در برخی از تصمیم‌ها و سیاست‌های اشتباه گذشته ‌بینند؛ و از دیگر سو به برخی سیاست‌ها و اقدام‌های اضطراری و موقتی برای عبور از یک بحران خاص عادت می‌کنند؛ یعنی در تله پلاسیبو گرفتار شده‌اند. موضوعی که در کمال ناباوریِ آنها، در روندی تدریجی، به ناکارآمدیِ مزیت‌های نسبیِ کشور، انباشت بحران‌های اقتصادی، فروپاشی اجتماعی و اخلاقی جامعه، تغییر روایت استراتژیک ملی، تضعیف عناصر چندگانۀ بازدارندگی، و حتی سقوط نظام سیاسی منتهی می‌شود.

تنوع‌ نمونه‌های گرفتار شدن ایرانِ امروز در تله پلاسیبو—که با منشأ خطای شناختی و ادراکی، به تحمیل قاعدۀ فقهیِ «اکل میته» و ظهور پدیدۀ مخرب «اضطرار» در سیاست خارجی منجر شده—به حدی است‌ که‌ تعریف، بسامد و دسته‌بندیِ جامع‌ برای آنها، ناممکن‌ به‌ نظر می‌رسد. به عنوان یک نمونه بارز، هفته گذشته، یکی از مسئولان دولت ابراهیم رئیسی در یک سخنرانی، به تاثیر جدیِ تحریم‌های ایالات متحده در مسدود ماندن منابع ارزی ایران در کشورهای مختلف اذعان کرد و گفت: «در برخی از کشورها توافق‌هایی انجام شد تا ارز وارد کشور شود؛ اما بلافاصله، نماینده امریکا، ظرف 24 ساعت توافق‌ها را [در سه کشور مذکور] به‌هم زد. وی در ادامه به این نکتۀ مهم هم اشاره کرد که «امروز دولت در مسائل اقتصادی هرچه در توان داشته انجام داده است». معنای چنین موضع آشکاری این است که جامعه نباید فراتر از این تلاش‌ها و ظرفیت اقدام در عرصه داخلی و بین‌المللی، از دولت توقع داشته باشد. اینکه پس از سالها انتظار، انتقالِ بخشی از دارایی‌های مسدود شدۀ ایران از عراق و کره جنوبی، به عمان و قطر در قالب شکلی از «برنامۀ نفت در برابر غذا و کالاهای بشردوستانه»، به عنوان نماد دیپلماسی عزتمندانه و روشی برای تضعیف هژمونی دلار جاسازی می‌شود؛ تجربه‌ای آشنا و قابل درک است که الگوی رفتاری تهران را در چارچوب نظریۀ «بقاء»، آن هم در شرایط «اضطرار» توضیح می‌دهد.

با تمام این تنگناهای پیچیده و چند لایه، که روز به روز بر دامنۀ بحران‌های داخلی و خارجیِ ایران اضافه می‌کند و آثار و پیامدهای تأسف‌بار آن نیز در شاخص‌های مختلف و متعدد سر باز کرده و غیرقابل انکار است؛ مقام‌های کشور، همچنان با تکیه بر چند پیش‌فرض ثابت، بر این دیدگاه انحصاریِ خود اصرار می‌ورزند که ایالات متحده امریکا در حال نابودی است؛ تحریم‌های تحمیلی، موهبتی است که زمینۀ خودکفایی، مقاوم‌سازیِ اقتصادی و پیشرفت کشور را رقم زده است؛ همسایگی بلافصل ایران با 15 کشور پیرامون، آزادی عمل تجاریِ دولت را تضمین می‌کند؛ موقعیت ژئوپلیتیک ایران و منابع عظیم نفت و گاز آن غیرقابل انکار است؛ قطب قدرت با سرعت از غرب به شرق در حال حرکت است و در پرتو این گذار تاریخی، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از پایه‌های نظم شرقی نوظهور، به یک قدرت بزرگ منطقه‌ای تبدیل شده است؛ تا جایی که برخی از مسئولان نیز می‌گویند «هیچ تصمیمی در منطقه بدون اجازه تهران قابل اجرا نیست»

 

 

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه