خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس
در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.
بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).
خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی قضاوت
جیلین با عصبانیت گوشی پارلا را میگیره و میگه بگیر زنگ بزن به همشون و بگو بیان اینجا با همون کارت شناسایی قلابی و حساب بانکیشون اصلا هم لو نمیدی چون خودم به حسابت میرسم. اوزلم به توچه میگه باباتو انداختن تو زندان توچه میگه بندازن چیکار کنم؟ اوزلم میگه میگن ۱۰ سال حبس داره توچه میگه بهتر بزار بمونه اونجا شاید عقل بیاد تو سرش اوزلم حال ارنو میپرسه که توچه میگه داره میاد خودت بپرس ازش.
اوزلم بعد از احوال پرسی میره. از طرف کلانتری گلدانی برای ارن میفرستن. پارلا به توچه زنگ میزنه و میگه سریع بیا دفتر خاله ام. متین و مامورها به محل گزارش رفتن متین میگه از بوش مشخصه که جسده زنگ بزن نیرو بیاد. متین استرس داره و به مردان زنگ میزنه و میگه جسد تو جنگله. مردان تو قهوه خانه چینار را با غصه میبینه چینار میپرسه انگار حواست اینجا نیست بابابزرگ! مردان میگه چیزی نیست سن میره بالا آدم حواس پرت میشه چینار با شوخی میگه تو مگه تازه ۱۸ سالت نشده؟ و بهش چای میده. ایلگاز حکم بازداشت فاتح را صادر میکنه.
زمرد با دیدن آیلین بهش میگه وقتی زیور فهمید رفتیم دکتر و وقتی مطمئن شد که بچه اون نیست گفت باید سقط کنم و کردم خیلی سعی کردم که جلوشو بگیرم ولی نشد بعد از کمی حرف زدن میگه تو بچه توی شکممو کشتی داشت تازه دهن و دماغش شکل میگرفت! زیور منو میفرسته پیش مادرم و همه چیز تموم شد و همش تقصیر توعه و با گریه میره. چینار و سپس توچه به دفتر جیلین میرسن و جا میخورن و میگن اینجا چخبره کجاست؟ جیلین میگه دفتره منه و راهنماییشون میکنه به داخل و ازشون میخواد که همه چیزو تعریف کنن و زیرآبی نرن چون وارد یه گودال عمیق شدن. جنازه را از زیر خاک بیرون میارن، ایلگاز هم به اونجا میرسه. تیم ثبت اطلاعات کار خودشونو شروع میکنن و منتظرن تا تیم پزشکی قانونی از راه برسن.

قسمت ۷۶ سریال ترکی قضاوت
چیه اسلحه پیدا میشه و متین با دیدن اسلحه خشکش میزنه و ترس تو دلش می افتد. جنید برای نوا دسته گل گرفته و برای عذرخواهی پیشش میره و میگه دیگه همچین اتفاقی نمیوفته اون یکبارم یکتا بهم فشار آورده بود نوا قبول میکنه. به جنید زنگ میزنن و میگن که جنازه پیدا شد و پلیس هم رسیده به محل، جنید به بهونه اینکه موکلش بوده از اونجا میره. جنید به یکتا زنگ میزنه خبر میده. جیلین به بچه ها میگه آتیلا هم قاچاقچیه هم پولشویی میکنه میدونین چه جرم بزرگیه؟
با یه جسد تو ماشین گیر افتادین انقدر از دستتون عصبیم که میخوام کله همتونو بکوبم به دیوار آنها ازش میخوان تا به کسی چیزی نگه و کسی چیزی نفهمه. ایلگاز با دیدن جنازه به پدرش میگه حس خیلی عجیبی دارم متین که میدونه ماجرا از چه قراره با نا امیدی به ایلگاز نگاه میکنه. جیلین از بچه ها میخواد تا کارت شناسایی قلابی و حساب بانکیشونو بیارن واسش. جسد منتقل میشه به پزشکی قانونی، متین به ایلگاز میگه الان میخوای چیکار کنی؟
ایلگاز میگه با چیزهایی که جیلین داده بود تطابق میدم ببینم چی به چیه احتمال داره ظفر اردوعان باشه متین با ناراحتی میگه خدا نکنه. پارس به دیدن ارن میره و بهش خبر دستگیری فاتح و کسی که قاتل جسدی که تو ماشین سردار پیدا شده بود را میده ارن میگه مگه چیزی از زیر دست شما در میره! پارس میگه خوب دیگه ملاقات مریض باید کوتاه باشه و از اونجا میره. متین به آزمایشگاه میره و به گوکسول میگه همه ی آزمایش های لازمو انجام بده و چیزی از قلم نیوفته گوکسول از اونجا میره تا دستکش بیاره متین به ماموری که اونجاست میگه تو هم برو به کارت برس.
ایلگاز عکس های لباس های جسد را با اظهارات جیلین درباره ظاهر پدرشو تطبیق میده و وقتی میبینه همشون باهم میخونه شوکه میشه و میگه وای خدای من! جیلین به خانه میره و خانواده اش درباره پارلا میپرسه که جیلین میگه حالا بعدا میگم بهتون باهاش حرف زدم. ایلگاز به متین میگه که اظهارات جیلین با عکس لباس های ظفر مطابقت داره و به احتمال زیاد پدرشه! متین میگه چیکار میکنی به جیلین میگی؟ ایلگاز میگه نمیتونم باور داره که باباش فردا میاد بدون آزمایشم نمیتونیم چیزیو با قاطعیت بگیم اگه باباش از کشتی بیرون نیاد میفهمه که یه خبری هست اونموقع پیگیر میشه!
ایلگاز پیش جیلین میره و جیلین ماجرای کارت شناسایی قلابی را به ایلگاز میگه ایلگاز عصبی میشه و میگه این پسر سر عقل نمیاد و میخواد بره به پارس بده تا کارهای لازمو بکنه اما جیلین به بهونه پدرش میخواد تا دست نگه داره. جیلین میگه خیلی وقته حالمون خوب نیست بابامم فردا میاد بزار حداقل قبل از بازداشت شدنش پدربزرگشو در آغوش بگیره ایلگاز با شنیدن این حرفا دلش میسوزه و قبول میکنه. فردای آن روز جیلین و خانواده اش حاضر میشن و به اسکله میرن. اونجا انتظار میکشن و دل تو دلشون نیست که پدرشون از اونجا بیاد.
جیلین جلو میره و به مسئول اونجا اسم پدرشو میگه که بهش میگن اصلا همچین شخصی سوار کشتی نشده بوده آنها از آنجا به طرف خانه میرن. جیلین به آنها میگه شما برین خونه من با ایلگاز میرم کنسولگری تا ببینم چی به چیه. ایلگاز به جای کنسولگری جلوی پزشکی قانونی میره جیلین دلیلشو میپرسه که ایلگاز میگه شاید اصلا سوار کشتی نشده بوده دیروز یه جسد تو جنگل پیدا شده جیلین میگه خوب؟ ایلگاز میگه لباس هاس با چیزی که مادر و خواهرت گفته بودن مطابقت داره جیلین میگه خیلی خوب دیگه نمیخوام بشنوم بریم ببینیم. جیلین با دیدن لباس هایی که جلوش میزارن به آرومی اشک میریزه و گریه میکنه و یکدفعه داد میزنه و میگه بابامه! نه نمیتونه مرده باشه! ایلگاز سعی میکنه آرومش کنه و کنترلش کنه….
نظر شما