ساخت بزرگ‌ترین واحد تولید سوخت سبز در ایستگاه پایانی

بزرگ ترین واحد تولید سوخت سبز در کشورهای منطقه و نخستین زیست پالایشگاه تولید بیواتانول سوختی کشور در کرمانشاه روی ریل پیشرفت و در ایستگاه پایانی افتتاح قرار دارد.

 ساخت بزرگ‌ترین واحد تولید سوخت سبز در ایستگاه پایانی
صفحه اقتصاد -

برنامه تلویزیونی صف اول پنجشنبه شب با حضور رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به عملکرد این سازمان پرداخت.

مشروح گفتگو به این شرح است:

مقدمه مجری: درباره چند اتفاق پیش رو صحبت خواهیم کرد و سوالات دیگری که به حوزه فعالیت‌های این سازمان مربوط هست آن چند اتفاق پیش رو هم خبر‌های خوبی هست که در خلال برنامه به گوش شما خواهد رسید.

سوال: این خبر‌های خوب را همین اول شما خودتان بگویید به مردم.

احمدی: خبر‌های خوب که زیاد هست، جدی‌ترین و اصلی‌ترین خبری که شاید امروز بتوانیم راجع به آن صحبت کنیم، نزدیک شدن به مراحل پایانی اجرای فاز اول زیست پالایشگاه کرمانشاه هست با مدل تامین مالی جدید و با اتکا به منابع مردمی، و امیدوار هستم که ما به زودی زود بتوانیم این دستاورد بزرگ را به مردم عزیزمان عرضه بکنیم.

سوال: این مدل تامین مالی جدید به رشته تحصیلی شما که ربطی ندارد؟

احمدی: بحث رشته تحصیلی و تخصص و این‌ها یک موضوع دیگر است، ولی معمولا در این طرح بزرگ ، ولی معمولا در این طرح بزرگ سازمان هست که دارد کار می‌کند ولیکن این مدل مالی شاید برای اولین بار هست که این گونه اجرا می‌شود و درراستای تحقق اقتصاد مردم نهاد و با اتکا حداقلی به منابع بودجه عمومی فرآیند بودجه صنعتی و اقتصادی کشور را سرعت می‌دهد و در خلال برنامه من جزئیاتی از این اتفاق میمون و مبارکی که افتاده خدمت تان توضیح خواهم داد.

سوال: حالا بگویید هم درباره این که زیست پالایشگاه یعنی چی؟ و هم در باره روش تامین مالی که می‌گویید اولین بار اتفاق افتاده و مردم نهاده من خودم کنجکاوم بشنوم

احمدی: در ابتدا راجع به فن این اتفاقی که دارد می‌افتد و این فرآوری که در این پالایشگاه و در این زیست پالایشگاه دارد اتفاق می‌افتد عرض کنم خدمت تان که فرآورده اصلی این زیست پالایشگاه محصولی هست به نام اتانول که می‌شناسیمش، اتانول با پایه گیاهی که کاربری اصلی این اتانول به عنوان اکتان افزای بنزین هست، سوخت خودرو، خب در گذشته در سنوات دور اوکتان افزا‌ها با پایه‌های سربی عرض کنم استفاده می‌شد بعد از یک مدت فضا عوض شد سراغ اوکتان افزا‌های شیمیایی رفتند و الان اکتان افزای متداول و متعارفی که برای افزایش عدد اوکتان سوخت بنزین استفاده می‌شود ام تی بی ایی هست یک اوکتان افزای شیمیایی هست. اتانول با پایه گیاهی بسیاری از ایرادات و مضرات ام تی بی ایی را ندارد و به مراتب در جهت پاک نگه داشتن محیط زیست و تبعات بعدی سوزاندن این جور سوخت‌ها با این اوکتان افزا، مزیت‌های بزرگی را برای محیط زیست مان و فضای زندگی مان، برای آب‌های زیرزمینی مان ایجاد می‌کند، از آن طرف این پالایشگاه در کنار تولید اتانول از ذرت حالا جالب هست ما از ذرت داریم یک محصولی را برای افزایش عدد اوکتان بنزین استحصال می‌کنیم، ولی در کنار این اتانول این بی اتانول یک محصول دیگری به نام دی دی جی اس یا کنجاله تخمیری ذرت به وجود می‌آید و تولید می‌شود که محصول جانبی این پالایشگاه هست که خودش هم ارزش افزوده زیادی دارد، من بخواهم به عبارت خلاصه‌تر برای شما توضیح بدهم ورودی این پالایشگاه ذرت گیاهی هست، این ذرت خرد می‌شود تبدیل به آرد می‌شود و تو فرآیندی تخمیر می‌شود، به دو محصول الکل بر پایه اتانول و تفاله‌ای که به عنوان کنجاله ذرت هست تفکیک می‌شود، البته در کنارش محصولات دیگری هم به وجود می‌آید مثل سه او دو، که برای مصارف خوراکی گاز و نوشابه‌های خوراکی هم و امثالهم استفاده می‌شود، یعنی یک جوری هست که ما آنچه که وارد این پالایشگاه می‌کنیم تقریبا ضایعاتی ندارد، همش تبدیل به محصول با ارزش می‌شود و این خروجی به سه بخش گازخوارکی برای نوشیدنی ها، خوراک دام، کنجاله ذرت و اتانول می‌شود، مصرف این اتانول توضیح دادم خدمت تان به عنوان اکتان افزا جایگزین ام تی بی ایی می‌شود که در دنیا هم ترند شد و این روز‌ها خیلی به سمت جایگزین کردن اکتان افزا‌های متعارف به اوکتان افزا‌های پایه گیاهی و دوستدار محیط زیست دارند حرکت می‌کنند در کنار این که بهره وری و اکتان افزایی این اتانول نسبت به ام تی بی ایی موجود به مراتب بالاتر است و ارزش بیشتری را ایجاد می‌کند در کنار این که به لحاظ هزینه‌ای و قیمتی عددش یک مقدار حتی پایین‌تر هست، یعنی درکنار مزیت زیست محیطی که دارد مزایای فنی و تکنیکی هم دارد. از آن طرف ذرت خب یک پایه برای نهاده دامی هست که مصرف در حوزه دام و طیور دارد و نهاده اولیه فرآوری محصولات گوشتی و دامی، ذرت هست، این ذرت مضراتی را استفاده اش به همین روش متعارف وجود دارد، یعنی ذرتی را که در اختیار دامداری‌ها قرار میدهیم به جهت نشاسته بالایی که دارد و عدم تحرک دام‌ها تو دامداری‌ها برای این‌ها مشکلاتی ایجاد می‌کند، دام دچار چربی آوری می‌شود به جهت عدم تحرک، دام هم مشکل مشابه بیماری قندی که انسان‌ها هم به آن مبتلا می‌شوند پیدا می‌کند و این نشاسته داخل ذرت به شدت برای دام مضر هست، ولی وقتی این کنجاله یا این تفاله این پالایشگاه تفاله ذرت از این پالایشگاه بیرون می‌آید، تمام نشاسته اش تقریبا تبدیل به الکل شده به اتانول شده و یک کنجاله پرپروتئین با ارزش غذایی بالا برای استفاده دام با ارزش ریالی بسیار بالاتر نسبت به ذرت ایجاد می‌شود که در اختیار دامداری‌ها قرار می‌گیرد و به عنوان غذای پرپروتئین برایشان قابلیت استفاده دارد، گاز سه او دویی که عرض کردم خدمت تان یکی از محصولات این پالایشگاه است که با پروداکت در کنار تولید اصلیش دارد به وجود می‌آید و این هم می‌تواند جایگزین گاز‌های نوشیدنی‌های خوراکی بشود، ولی با پایه گیاهی این دفعه به جای پایه شیمیایی.

سوال: الان مگر آن گاز‌های نوشیدنی‌های خوراکی چی هست؟

احمدی:  به روش شیمیایی تولید می‌شود.

سوال: خب نه آن‌ها هم سه او دو هست دیگر؟

احمدی:، ولی نیاز به تنضیف دارد، نیاز به پاکسازی دارد ولی باز هم این پاکسازی صددرصد اتفاق نمی‌افتد و به لحاظ سلامتی غذا و عرض کنم نوشیدنی شرایط کاملا متفاوتی را دارد با آن سه او دویی که دارد برپایه آن پالایشگاه به عنوان یک محصول جانبی به وجود می‌آید.

سوال: همین درباره اتانول هم صدق می‌کند بله؟ اتانول پایه گیاهی و اتانول پایه نفت.

احمدی: اتانول پایه گیاهی که الان دارد استفاده می‌شود این در مقایسه با ام تی بی ایی آن اتانول نیست آن یک اوکتان افزای شیمیایی هست، ان تی بی ایی بخاراتش.

سوال: نه اتانول پایه نفت و گاز من منظورم هست، با آن قابل مقایسه هست؟

احمدی: نه ما اتانول پایه نفت که نداریم، اتانول پایه نفت نداریم، اتانول شیمیایی داریم، اتانول شیمیایی داریم که تولید می‌شود، ولی پایه نفت نداریم، ولی این اتانول پایه گیاهی در مقایسه با ان تی بی ایی آنجا داریم

سوال: من به ذهنم آمد که تو عسلویه دیده بودم، ولی درست است آن پتروشیمی بود، خب آن اتانول فرقی می‌کند با اتانولی که پایه اش گیاهی هست؟

احمدی: بله فرق می‌کند.

سوال: چه فرقی می‌کند؟

احمدی: حالا راجع به جزئیات تکنیکش شاید در حوصله این جلسه نگنجد اگر بخواهم توضیح بدهم بحث یک مقدار متحول می‌شود.

سوال: نه به لحاظ کلی، از نظر فرمولی و این‌ها به هرحال هر دو اتانول هست دیگر؟

احمدی: بله هردو اتانول هست، ولی فضای زیست محیطی دارد این مزایای زیست محیطی دارد، بخارات آن ام تی بی ایی یا آن اوکتان افزا‌های دیگر وقتی رسوب می‌کند تو آب‌های زیرزمینی این‌ها را دچارآلودگی‌هایی می‌کند که تبعاتش رو بعدا باید انسان‌ها تحمل بکنند ولیکن این آن ایرادات را ندارد، اگر ما بخواهیم مصرف اوکتان افزای روزانه کشور را براساس بنزین معمولی یعنی بنزین غیرسوختی یعنی بنزین با عدد اوکتان نرمال بخواهیم محاسبه بکنیم ما چیزی حدود ۳۰ پالایشگاه مشابه این پالایشگاهی که در فاز اول دارد افتتاح می‌شود برای پاسخگویی به نیاز اوکتان افزای کشور نیاز داریم، کما اینکه صد درصد این اوکتان افزا، این ام تی بی ایی که امروز دارد استفاده می‌شود تولید داخل نیست، بخش‌های زیادی از آن باید وارد بشود، ارزبری نسبتا قابل توجهی دارد و این محصول، محصولی هست که مصرف روزمره و تکراری دارد و این نیاز تقریبا نیازی است که مرتفع نمی‌شود، یعنی یک جورایی ما با فاز اولی که الان داریم می‌رویم به سمت انشاالله افتتاح آن بین چهار الی ۵ درصد نیاز روزانه کشور را می‌توانیم تامین کنیم کما اینکه بالاخره این توسعه صنعتی تو این حوزه در کنارش اشتغال ایجاد می‌کند، صنایع جانبی ایجاد می‌کند، لجستیک ایجاد می‌کند، با رویکرد سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که توجه اش به حضور در حوزه‌های صنایع پیشرفته با اولویت اجرا در مناطق کمتر توسعه یافته هست آن مزیت اشتغال و توسعه صنعتی را در مناطق کمتر برخوردار هم ایجاد می‌کند، فاز اول این پالایشگاه در نزدیکی شهر کرمانشاه هست حالا کرمانشاه نمی‌شود گفت توسعه یافته نیست، ولی به شدت متاسفانه شهر کرمانشاه مشکل اشتغال دارد، یعنی یکی از بالاترین ضرایب بیکاری را در مراکز استان‌های کشور دارد، ولی فاز دوم در شهر باشت دارد ایجاد می‌شود که آن هم یک پیشرفت فیزیکی حدود ۱۵ درصدی داشته که حالا من راجع به پیشرفت فیزیکی این دو پالایشگاه و علت تعویق و زمانبر شدنش و توضیحات در ارتباط راه حل تامین مالی که الان اتفاق افتاد و محقق شده امروز، و با یک برنامه زمان بندی خیلی دقیق داریم می‌رویم به سمت تولید محصول از این دو پالایشگاه، چون عمده مشکلی که معمولا ما در پروژه‌های توسعه صنعتی کشور داریم بحث تامین منابع مالی است، معمولا وقتی منابع مالی پایدار و متناسب با نیاز یک پروژه تامین بشود عمدتا ما در اجرا مشکل نداریم، زمانی به مشکل می‌خوریم که وقفه‌ای در تزریق منابع مالی به یک پروژه اتفاق می‌افتد، هزینه‌ها افزایش پیدا می‌کند، محاسبات پروژه تغییر می‌کند بعضا، بعضی پروژه‌ها زمانش اینقدر طولانی می‌شود یا اصلا تکنولوژی تغییرمی کند و مزیت‌های آن تکنولوژی که در آن پروژه دارد استفاده می‌شود از بین می‌رود. ولی با اتفاقی که در این روش تامین مالی جدید اتفاق افتاده که به شما توضیح خواهم داد، ما یک اتقانی داریم از این که با چه برنامه زمانبندی هر دو پالایشگاه وارد مدار می‌شوند و می‌توانند محصولشان را به شبکه عرضه بکنند و قابلیت این برنامه ریزی دارد برای آن به وجود می‌آید روی تکثیر این پالایشگاه که یکی از نیاز‌های جدی کشور هم در جهت رفع نیاز اقتصادیمان برای تامین سوخت مصرفی مردم و هم در جهت حفظ کیفیت محیط زیست مان و زیست بومی که داریم در آن زندگی می‌کنیم ایجاد می‌کند.

سوال: تا برسیم به بحث تامین مالی این طرح سوالی که برای من به وجود آمد این است که ما توی ذرت خودکفا نیستیم، وارد کننده هستیم و بناکردن صنعتی بر ماده اولیه‌ای که خودش وارداتی هست و کشور به هر حال دارد همین حالا هم تقریبا همه اش را وارد می‌کند، این توجیه اقتصادی یا توجیه راهبردی آیا دارد یا خیر؟

احمدی: خیلی سوال خوبی پرسیدید، ما به عنوان یک نهاده دامی به این ذرت نیاز داریم، حالا براساس آخرین گزارش‌هایی که حوزه البته تخصصی ما نیست، ولی داریم تو مطالعات اقتصادیمان، حدود ۱۸ میلیون تن مصرف داریم سالانه در کشور، و چیزی کمتر از ۳۰ درصد این ذرت تولید داخل است و عمده این ذرت وارداتی است یعنی حدود تقریبا سالی ۱۲ میلیون تن ذرت به کشور وارد می‌کنیم که عمده اش، مصرف صنعت دام هست، در هرصورت این ذرت را ما برای صنعت دام مان به آن نیاز داریم، ولی ما این ذرتی را که داریم وارد کشور می‌کنیم با یک فرآوری ارزش غذاییش را افزایش می‌دهیم و از آن یک و دو محصول جانبی دیگر دریافت می‌کنیم یعنی ما به جای این که ذرت دیگر دریافت می‌کنم، یعنی ما به جای این که ذرت را با مضراتش صرفا صرف صنعت دام مان بکنیم یک فرآوری انجام می‌دهیم و محصولات جانبی دیگر در کنارش به وجود می‌آوریم و این به لحاظ اقتصادی قیمت تمام شده ذرت وارداتی در کنار قیمت تمام شده اوکتان افزای متداول و اثرات ارزبری اش و محاسبات اقتصادیش به مراتب برای ما ارزش آفرین هست و ارزش ایجاد می‌کند، ما وارد مدل اقتصادی که می‌شویم می‌بینیم که با فرض این که حتی ما نگاه مان به این نباشد که ذرت تولید داخل اصلا داشته باشیم صد درصد را برویم وارد کنیم، قیمت ارزی ذرت، جهانیش چقدر است؟ قیمت این کنجاله دامی چقدر هست؟ قیمت آن اتانولی که دارد تولید می‌شود چقدر است؟ این‌ها را کنار همدیگر قرار می‌دهیم یک حاشیه سود مطلوب و منطقی برای این صنعت ایجاد می‌کند که عملا این ارزش آفرینی اقتصاد و این حاشیه سود منطقی هست که امکانی را برای ما فراهم کرده که برویم برای اجرای این پروژه، از منابع مردمی هم کمک بگیریم و استفاده کنیم و با استقبال واقعا غیرقابل پیش بینی مواجه شدیم در حضور مردم، برای مشارکت در توسعه این زیست پالایشگاه ها.

سوال: و این که با همین فرآوری که اتفاق می‌افتد و این تفکیک مواد و محصولاتی که از این ذرت حاصل می‌شود ما نیازمان به ذرت افزایش پیدا خواهد کرد دیگر درست است؟

احمدی: بله.

سوال: پس باید مقدار بیشتری حالا وارد کنیم یا تولید کنیم؟

احمدی: ولیکن این نیاز، نیاز حسابی و جبری نیست که با یک نسبت مستقیم متناسب با نیازمان مصرف بالا برود، عرض کردم، چون این ذرت دارد وارد کشور می‌شود، مصرف دام می‌شود، ولی بخش‌های مضر این ذرت را ما می‌گیریم تبدیل به اتانول می‌کنیم و بخش‌های مفیدش را دوباره تزریق به صنعت دام کشور.

سوال: برویم قسمت تامین مالیش که شما حسابی ما را کنجکاو کردید که ببینیم چیه این روش؟ روش جدید

احمدی: امروز متاسفانه در شرایطی هستیم که تقریبا سال هاست روند سرمایه گذاری خالص در کشور نسبت به سنوات گذشته به دلایل عمده کاهش پیدا کرده، یا ما روند سرمایه گذاری ثابت توسط دولت خیلی کند شده، دلیلش هم توسعه کشور است، افزایش نیازهاست و فاصله مان با نقطه مطلوبی که باید اتفاق بیفتد و پروژه‌های توسعه صنعتی و اقتصادی که امروز روی زمین هست و نیاز کشور هست. از آن طرف سرمایه گذاری‌های قبلی دارد مستهلک می‌شود، نرخ استهلاک این‌ها بالا رفته و تناسب منطقی امروز بین نرخ سرمایه گذاری ثابت جدید و نرخ استهلاک سرمایه گذاری گذشته وجود ندارد، پروژه‌های متعددی که تعریف شده برای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور، و این پروژه‌ها تماما نیاز به منابع مالی دارند، خب این منابع مالی یکی از محل‌هایی که می‌تواند تامین بشود به صورت سنتی منابع بودجه عمومی کشور و یک جورایی درآمد‌های نفتی و مالیاتی است، ولی خب به جهت نامتناسب شدن مصارف و منابع، در یکی دو دهه گذشته این مسیر خیلی کند شده، مسیر تامین منابع عمومی برای پروژه‌های توسعه‌ای کشور و با یک اولویت بندی معمولا این منابع می‌آید سراغ اولویت‌های جدی‌تر و در بحث‌های زیرساختی معمولا تخصیص‌های کمتری نسبت به گذشته برایشان به وجود می‌آید، یک راه این است که ما اتکا به منابع بودجه عمومی و منابع صرفا دولتی کار را ادامه بدهیم و یک اقتصاد دولتی با مکانیزم‌های سنتی که خب چالش‌ها و معضلاتش را این روز‌ها با آن درگیر هستیم، راه دیگر این که ما از روش‌های دیگه تامین مالی استفاده کنیم و با مدل‌های جدید به فرآیند توسعه صنعتی و اقتصادی کشور سرعت بدهیم، حضرت آقا در بیاناتشان در چندین نوبت و جلسه تاکید داشتند روی یک اقتصاد مردم نهاد، درون زا و برونگرا، خیلی تکرار داشتند حضرت آقا که این سه ویژگی مردم نهاد بودن اقتصاد، درون زابودن و برونگرا، را به عنوان سه ویژگی اصلی اقتصادی که باید مدنظر باشد برای مسئولان و حکمرانی اقتصادی کشور برآن تاکید داشتند، خب ما برای این که این اقتصاد را مردم نهاد کنیم خب یک تعبیری هم که سال‌های گذشته هم شد که خب برویم سراغ بحث‌های خصوصی سازی و اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ که خب این بخشی از موضوع است ولیکن این تمام موضوع نیست، برای اجرای کامل سیاست‌های اصل ۴۴ ما باید در کنار واگذاری تصدی‌ها و زیرساخت‌های اقتصادی به مردم، ظرفیت ایجاد می‌کردیم که منابع جدیدی هم ایجاد بشود و این‌ها بتواند توسعه پیدا کند، قرار نبود که بعد از واگذاری‌ها دولت باز بیاید پول بگذارد منابع سنگین جدی بگذارد، برای توسعه اقتصادی به وجود بیاورد و این فرآیند‌های ایجاد و واگذاری مستمرا ادامه پیدا کند این مال دوره محدود و مشخصی بود، کما اینکه قانون اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ وقتی ابلاغ شد، قرار بود در دوره پنج ساله اجرا بشود و به یک سرانجام برسد و به عنوان یک پروژه بیشتر به آن نگاه می‌شد که بعد تا سال ۱۴۰۲ هم تمدید شد، قرار بود که استمرار و زایندگی اقتصاد، بعد از این واگذاری‌ها سرعت بگیرد و با منابع خودش این رشد و توسعه اتفاق بیفتد، کار جدیدی که امروز اتفاق افتاد، خب ما در شرکت‌هایی که قبلا در صنایعی که در بازار‌های مالی عرضه شده بودند مردم می‌آمدند سهام می‌خریدند، سهامدار می‌شدند، مشارکت می‌کردند و با کمک مردم کار را جلو می‌بردیم، ولی پروژه‌ها معمولا به جهت این که هنوز به تولید نرسیدند امکان این که سهامدار برای پروژه بگیریم با گلوگاه‌ها و تنگنا‌ها و نگرانی‌های زیادی مواجه بود، خب شما بیاید مردم را سهام دار می‌کنید در یک پروژه به دلایل مختلف اگر جریان اجرای این پروژه کند بشود محاسبات مالی کسانی که به عنوان تامین کنندگان مالی داخل این پروژه شدند و شراکت کردند به هم می‌ریزد و یک بی اعتمادی به وجود می‌آید و ممکن هست این فرآیند را دیگر نشود انجام داد، یعنی یک جورایی شرکت سهامی عام پروژه به این شکل با استفاده از سازوکار عرضه صرف سهام برای اولین بار است که دارد در کشور اتفاق می‌افتد و این زیست پالایشگاه که دارد می‌رود به نقطه انشاالله به زودی شروع تولید، از این روش تامین مالیش انجام شده، ما توی این روش نه تنها آمدیم منابع مردمی را جذب کردیم برای تکمیل پروژه، پالایشگاهی را که تا دیروز صد درصدش متعلق به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به عنوان نماینده دولت بود، یعنی یک پالایشگاه صددرصد دولتی با ارزش اقتصادی حدود ۳ همت، تبدیل شده امروز به یک پالایشگاه کامل، در شرف راه اندازی، بدون کسری منابع مالی، در کنار یک پالایشگاهی که حدود ۱۵ درصد پیشرفت شان، چون دوتا فاز دارد این دو تا پالایشگاه و جمع منابع این‌ها کمتر از شش همت هست، ما این سه همت را آمدیم تکمیلش کردیم با استفاده از منابع مردمی، ولی تا دیروز صد درصد این متعلق به سازمان گسترش بود، امروز در فاز اول حدود ۴۷ هشت درصدش متعلق به سازمان گسترش هست، در فاز دوم که این افزایش سرمایه اتفاق می‌افتد منابع مردمی وارد پروژه می‌شود ما تا نزدیک ۳۰ درصد سهم دولت را کاهش می‌دهیم و این تعهد ۳۰ درصدی را سهامداری درصدی را تا پایان دوره اجرا و تکمیل پروژه ادامه می‌دهیم و انشاالله در پایان پروژه همین سی درصد را هم دوباره تو بازار‌های سرمایه به مردم واگذار می‌کنیم و منابع این را تزریق می‌کنیم تو پروژه‌های جدید سازمان، من بخواهم توضیحاتم را خلاصه بکنم خدمت شما، در روش‌های قبلی شرکت‌های پروژه، باید یک شرکت جدیدی ایجاد می‌شد، یک پروژه‌ای تعریف می‌شد، ورودی و خروجی‌ها مشخص، تعهدات می‌آمد، سیستم‌های نظارتی می‌آمدند که این پروژه واقعا گام به گام براساس برنامه زمان بندی شده جلو برود و بعد از تزریق و تامین منابع مالی معمولا هم حالا با یک دل نگرانی‌هایی استقبال خیلی خوبی ازش نمی‌شد، ولی کن در این روش موجود ما یک شرکت موجود را، یک پروژه موجود را که در قالب یک شرکت تجاری تعریف شده بود، بدون ایجاد یک شرکت جدید، یک افزایش سرمایه سنگینی دادیم، منابع محاسباتی حالا با نظارت سازمان حسابرسی، سیستم‌های نظارتی سازمان بورس تهران آمدیم رو پروژه متمرکز کردیم و با مدل‌های مالی عرضه شده و با کمک یکی دو تا مجموعه کارگزاری و شرکت‌های آماده سازی، این اطمینان خاطر را در بازار سرمایه گذاران حرفه‌ای ایجاد کردیم که وارد پروژه بشوند با یک تانی و تاملی براساس برنامه زمان بندی منابع خودشان را بگذارند و پس از تکمیل پروژه بتوانند از منافع و عواید این پروژه بهره‌مند بشوند، ارزش پروژه‌ای که امروز داریم راجع به آن صحبت می‌کنیم و در دو فاز هست، ارزش روزش دفتری اتفاقی که تا به امروز افتاده سه همت هست که عمدتا با منابع دولتی انجام شده، یک حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد تومان تسهیلات داخل این پروژه است که باید از آن کسر بشود، عرضه اولیه با توجه به الزامات و فرمولاسیونی که در سازوکار عرضه در سازمان بورس وجود دارد حدود ۸۰ درصد هست، ارزش خالص دارایی پروژه برآورده کردند و ما با ۸۰ درصد ارزش به مردم این را عرضه می‌کنیم، قرار بر این هست که سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به این عدد به عنوان آورده جدید و منابع موردنیاز پروژه برای تکمیل اضافه بشود، در فاز اول دو همت پذیره نویسی را آغاز کردیم البته با ملاحظاتی این را دو قسمت کردیم که، چون کار اول و جدیدی هست، این دلنگرانی علی رغم تمام تمهیداتی که پیش بینی شده بود وجود داشت که شاید استقبال کافی و متناسب با نیاز پروژه نشود، ولی بعد از عرضه اولیه که حدود دو همت یعنی افزایش سرمایه اتفاق افتاد، طی حدود دو روز، طی حدود پنج الی شش ساعت کاری نزدیک به سه همت تقاضا ثبت شد و با یک روش متعارفی که در سازمان بورس وجود دارد در بورس تهران وجود دارد که حالا بحث‌های تکنیکال فنیش را الان نمی‌خواهم توضیح بدهم، تقسیم به سویه است یعنی اول تمام متقاضیان می‌آیند ثبت نام می‌کنند تو یک دوری، تک به تک به این‌ها سهام تعلق می‌گیرد و می‌چرخد، یعنی زنجیره یک به یک به این‌ها سهام را تخصیص می‌دهد تا کسانی که تعداد سهام کمتری تقاضا کردند تکمیل می‌شوند بروند بیرون و آن‌هایی که عدد‌های درشت تری را تقاضا کردند وارد این رینگ تخصیص سهام باقی بمانند تا سهام تمام بشود، حدود نزدیک کمتر از سه همت تقاضا طی پنج شش ساعت کاری که طی دو روز تفکیک شده بود ثبت شد، در حدود دو همت تخصیص شد ما علیرغم این که یک دل نگرانی‌هایی داشتیم شاید از کل طرح، استقبالی که فکر می‌کردیم نشود و حتی یک زمان سی روزه پیش بینی شده بود که مردم بیایند این سهم را خرید بکنند، طی دو روز این اتفاق افتاد و کمتر از دو روزکاری و تازه یک چیزی حدود ۵۰ درصد اضافه بر ظرفیتی که عرضه شده بود هم تقاضا طی دو روز ثبت شد که متاسفانه نتوانستیم اختصاص بدهیم ولیکن این نویت را بنده می‌دهم که ما پروژه‌های اقتصادی با کارشناسی‌های دقیق و قابلیت اطمینان بالایی را الان داریم آماده سازی می‌کنیم که با همین روش مالی، بدون اتکا به منابع عمومی دولتی، با اتکا به منابع مردم، خود مردم در پروژه سهامدار می‌شوند از سود این بهره می‌برند، سود تو مکانیزم‌های بازار سرمایه با نظارت بورس سالانه تقسیم می‌شود و در اختیار سهامداران قرار می‌گیرد و قابلیت معامله این سهام بعد از طی فرآیند اداریش که فکر می‌کنم یک دو سه هفته دیگر به اتمام برسد برای سهام داران وجود خواهد داشت، توی این پروژه ما امروز نزدیک البته کمتر از صدهزار سهامدار حقیقی و حقوقی داریم که به کمک ما آمدند برای اجرای این پروژه.

سوال: و این روش ادامه پیدا خواهد کرد؟

احمدی: قطعا این روش را ادامه می‌دهیم با توجه به تجربه موفقی که این عرضه اولیه داشت البته به انصاف جا دارد من تشکر کنم از همکاران خوبمان در وزارت اموراقتصادی دارایی که واقعا ما را حمایت و پشتیبانی کردند، سازمان بورس و نهاد‌های مالی که در کنار ما قرار گرفتند، برای تکمیل این زنجیره و حصول این نتیجه، خب شما اول فرمایشاتتان هم توضیح دادید که حالا نوع شاید روحیات یا تجربه من با این موضوع چقدر ارتباط دارد؟ واقعا این که یک اکوسیستم، یک زیست بوم بزرگ بود که درگیر یک همچنین پروژه‌ای شد و این مدل جدید را اجرایی کرده بود در کشور، و این ظرفیت وجود دارد که ما فقط در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران امروز چیزی حدود ۳۸ پروژه موردنیاز کشور، مطالعه شده، اقتصادی، آغاز شده داریم که تناوب و به تناسب با استفاده از این ظرفیت می‌توانیم تا ۶۰ همت توسعه صنعتی کشور رقم بزنیم انشاالله طی سال‌های آینده و این مسیر را قطعا امتداد خواهیم داد به مدد خدای متعال.

سوال: شما گفتید که ۳۰ تا از این زیست پالایشگاه‌ها در کشور حدودا نیاز هست، حالا یا ۳۰ تا یا ۳۰ برابر این حجم، یعنی عملا ۳۰ تا نیستند

احمدی: ممکن است با ظرفیت‌های بالاترباشد.

سوال: این‌ها برنامه چند ساله وجود دارد برای این که تکمیل بشود؟

احمدی: ببینید ما هیچ وقت به دنبال این نیستیم که بیاییم کل این توسعه را ما انجام بدهیم، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به عنوان بزرگترین و اولین سازمان توسعه‌ای کشور یک وظیفه‌ای را به عهده دارد، در حوزه‌هایی که ما به یک صنعتی نیاز داریم، کشور نیاز دارد، ولیکن آن صنعت، صنعت جدیدی هست، به جهت جدید بودن تکنیک آن صنعت، و اقتصاد آن صنعت، قاعدتا ریسک برای سرمایه گذاری بالاست، بخش خصوصی که تو تعریف متعارف ما وجود دارد یا سرمایه گذاری در تعریف متعارف ما معمولا ریسک تکنیک را بر نمی‌دارند، در تکنیک جدید به این راحتی ورود نمی‌کنند، ولیکن کشور به این صنعت نیاز دارد، ما به عنوان سازمان توسعه این وظیفه را به عهده داریم برویم صف شکن باشیم، خط شکن باشیم، این صنعت را ایجاد کنیم، ریسک‌ها را ازبین ببریم، مدل را بسازیم، عرضه کنیم، هم صنعتگر ما و هم اقتصاددانان ما و هم سرمایه گذار ما این فضا را تجربه کنند، ریسک هایش را بفهمند و بعد از این که این کسب و کار جدید، این فضای صنعتی جدید، تبدیل به یک فضای شناخته شده و متعارفی برای بازار سرمایه و صنعت ما شد، قطعا به تناسب این تقاضایی که وجود دارد در این بازار، مردم هم واردش می‌شوند، سرمایه گذاران وارد می‌شوند و ادامه مسیر را قطعا آن‌ها خواهند داد.

سوال: واگذار می‌کنید؟ مدیریتش را هم واگذار می‌کنید؟ یا فقط سهامش را واگذار می‌کنیم؟

احمدی: قطعا هر دو را واگذار می‌کنیم و این منابع، منابعی هست که عرض کردم ما در سازمان گسترش کمترین اتکا به منابع دولتی داریم.

سوال: یعنی این جور نخواهد شد که شما بعد از این که این مثلا زیست پالایشگاه کرمانشاه، راه اندازی شد و حالا آمدید سهام بیشترش را هم واگذار کردید، اما سهام هم مدیریتی برای خودتان نگه دارید؟ همیشه شما تعیین کننده مدیریت هستید.

احمدی: خیر، ما اصلا الزام قانونی داریم در تمام طرح‌هایی که به این شکل داریم ورود می‌کنیم، حداکثر طی سه سال بعد از بهره برداری، سهام را واگذار کنیم و اجازه این که این سهام را در اختیار نگه نداریم، البته قانون گذار اجازه داده تا سقف ۲۰ درصد به تناسب شرایط یا ویژگی‌های یک صنعت، ما ادامه بدهیم ولیکن معنی تمام زیر ۲۰ درصد این نیست که ما بیاییم مدیریت را دست بگیریم و قطعا مدیریت واگذار می‌شود.

سوال: نه ، چون سهام ویژه و سهام مدیریتی و این‌ها هم دارید، ممکن است که شما زیر ۲۰ درصد سهام داشته باشید، ولی سهام تان ویژه باشد و عملا مدیریت آنجا دولتی بماند، من منظورم این هست.

احمدی: نه این نیست، اینجا الزام داریم، ببینید قبل از هر عرضه‌ای به این شکل یک امیدنامه‌ای تنظیم می‌شود برای هر عرضه‌ای در فضای بازار سرمایه و خط راهی مشخص می‌شود تو این مسیر ما الزام داریم در زمان اجرای پروژه، سهام ممتاز که حدود ۳۳ درصد را داشته باشیم به جهت این که سهام داران خرد این اطمینان را داشته باشند پروژه به اتمام می‌رسد، یعنی یک نفر پاسخگوی اجرای پروژه باید باشد و تعهدات سنگین و جدی را هم به سهامداران عزیز دادیم بابت این زمان بندی که دارد اتفاق می‌افتد، ولی بعد از پایان آن الزام داریم حالا به واگذاری، یعنی طی سه سال اول برای اینکه پروژه تکمیل بشود الزام به حفظ داریم، ولی بعد از آن الزام به واگذاری داریم.

سوال: شما یک اشاره‌ای کردید درباره نقش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که در صنعت چه کاری قرار است انجام بدهد و اشاره کردید که سازمان گسترش کارش ورود یا ایجاد صنایعی هست که تا به حال تجربه اش در کشور وجود نداشته، مردم نمی‌شناسند ریسک هایش، بخش خصوصی نمی‌شناسد، شما این ریسک را می‌پذیرید و راه اش می‌اندازید و بعد دیگر می‌روید کنار؟

احمدی: دقیقا

سوال: پس شما بنابراین به صنایعی که الان بخش خصوصی تویش هست کاری ندارید و صنایعی که دولتی هم هست و پیش از این راه افتاده و به هرحال الان نتایج خودش را نشان داده به آن‌ها هم قاعدتا باید کاری نداشته باشید و واگذارش کنید دیگر؟

احمدی: دقیقا همین طور هست.

سوال: الان مالکیت چه صنایعی هنوز با شماست و واگذار هنوز نشده به اندازه کافی به مردم؟

احمدی: ببینید ما تو سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران وظیفه مان پیشرانی صنعتی کشور هست یعنی ما در این حوزه‌های نو ورود می‌کنیم، حوزه‌هایی که به قول شما تجربه نشده و ریسک‌های بالایی را دارد، این فضا را برای مردم نرمالش می‌کنیم، متعارفش می‌کنیم، فضا را باز می‌کنیم و بعد واگذارش می‌کنیم می‌رویم جلو و منابع ناشی از این واگذاری را دوباره در پروژه‌های جدیدتر سرمایه گذاری می‌کنیم، این پیشرانی حالا یک تعبیری می‌گویند، صنایع پیشرفته یا صنایع نوین، و این پیشرفته و نوین معمولا نسبی هست، یعنی از سال ۴۶ که این سازمان تاسیس شده، شاید عمده صنایع بزرگ در کشور یک جورایی صنایعی بوده که توسط سازمان گسترش ایجاد شده، من کمترسراغ دارم صنعت بزرگی در کشور بتوانید نام ببرید که خارج از چارچوب‌های مدل سازمان بورس و گسترش به عنوان یک سازمان توسعه‌ای شکل گرفته باشد، خیلی محدود است از اینها، و عمده این‌ها واگذار شده، شاید امروز به جرات بشود گفت که بالای ۹۰ درصد از پروژه‌هایی که در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران از بدو تولدش ایجاد شده، صد درصد واگذار شده و حتی تک سهمش امروز دیگر در اختیار سازمان نیست، البته بعد از ابلاغ قانون اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ در سال ۸۷، مکانیزم واگذاری‌ها تغییر کرده، قبلا خود سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران این کار را می‌کرد، الان سازمان خصوصی سازی دارد این کار‌ها را می‌کند، یک متولی مشخصی دارد، قانونگذار متولی دیگر را برایش تعریف کرده، ما حوزه اجرا را می‌بریم جلو، با تعامل با سازمان خصوصی سازی این فرآیند واگذاری را هم انجام می‌دهیم، ما براساس تعاریف و طبقه بندی که در قانون اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ صورت گرفت، سه لایه و سه رسته برای حوزه‌های اقتصادی تعریف شده در بنگاه ها، شرکت‌های مشمول گروه یک که صد درصد بایستی واگذار بشوند، شرکت‌های گروه دو که تا ۲۰ درصد دولت می‌تواند سهام دار بماند و ۸۰ درصد را باید واگذار کند و فعالیت‌های حوزه گروه سه که غیرقابل واگذاری است و یک جورایی شاید یک مزیت استراتژیک و راهبردی یا یک حوزه راهبردی هست که حاکمیتی هست و باید باقی بماند، عمده فعالیت‌های ما شاید بگویم ۹۹ درصد فعالیت‌هایی که سازمان گسترش در آن ورود کرده تا به امروز، توی رده یک و دو تعریف می‌شوند، تقریبا می‌شود گفت امروز رده یکی دیگر وجود ندارد و در رده دو هم با توجه به این الزامات قانونی این اتفاقات لازم افتاده، ولی بخش‌هایی هم هنوز در دست اجرا داریم که واگذاریش دارد با همکاری سازمان خصوصی سازی اتفاق می‌افتد، ببینید امروز مثلا ما سهام حداقلی هنوز در خودروساز‌ها داریم، ما مثلا در ایران خودرو حدود امروز ۶ درصد سهم داریم، کمتر از شش درصد، یا در سایپا کمتر از ۱۷ درصد سهام داریم که ترتیبات واگذاری سهام ولیکن مهمتر از ترتیبات واگذاری سهام، ترتیبات اجرایی واگذاری مدیریت این‌ها را در دستور کار داریم، جناب رئیس جمهور قبل از شروع سال ۱۴۰۲ ابلاغیه رسمی را به وزارت صمت ابلاغ کردند در چند ماده و فرآیند اجرایی واگذاری کامل مدیریت خودروسازی‌ها و سهامشان را برای ما تعیین تکلیف کردند و آن را نصب العین گذاشتیم و با همکاری سایر دستگاه‌های ذیربط داریم این مسیر را جلو می‌بریم و امیدوار هستیم که به زودی زود، صد درصد این برنامه‌ها را بتوانیم محقق کنیم، ما هدف گذاری مان برای سال جاری هست، امیدوار هستم که ما در سال جاری موضوع

سوال: یعنی تا پایان سال وعده می‌دهید که مدیریت دو خودروساز بزرگ؟

احمدی: ما هدف گذاری مان این است، این کلمه که بگوییم وعده می‌دهید، ما دوست نداریم تعهدی بدهیم یا قولی بدهیم به مردم که بعدا.

سوال: هدف گذاری خودش تعهد است دیگر؟

احمدی: بله

سوال: حداقل به خودتان تعهد دادید وقتی هدف گذاری کردید یعنی به خودتان حداقل تعهد دادید؟

احمدی: نه هدف گذاری یک ذره با تعهد فرق می‌کند، من تعریفم متفاوت است با این، ولی تمام تلاشمان را داریم می‌کنیم، تمام ظرفیت هایمان به کار گرفتیم که این اتفاق در سال جاری نهایی بشود و اجرایی بشود و ما را آزاد کند، ظرفیت‌هایی را برای ما ایجاد کند در سرمایه گذاری در صنایع جدید دیگری که سرمشق و تکلیف شده بر ما و کشور به آن‌ها نیاز دارد.

سوال: مثل؟

احمدی: ببینید ما امروز در خیلی از حوزه‌ها داریم کار می‌کنیم، من می‌خواهم چند حوزه را خدمت شما مثال بزنم.

سوال: چندتا از آن‌هایی که خیلی الان اولویت دار است مثلا فرض کنیم که احتمالا صنایع ریلی و واگن سازی به خاطر این که نیاز کشور هست و بحث راهگذر شمال جنوب هست، یا مثلا اقتصاد دریاپایه نیاز دارد به کشتی سازی و کشتی‌های بزرگ و نفتکش‌های بزرگ، تو این‌ها شنیدم که سازمان گسترش ورود‌هایی داشته.

احمدی:حالا باید راجع به این مثال‌ها و مثل‌ها یک مقدار بیشتر صحبت بکنیم، در حوزه‌های فناوری جدید خب ما تو خیلی حوزه‌های امروز داریم کار می‌کنیم، تو حوزه الیاف شیشه داریم کار می‌کنیم به عنوان یک صنعتی که کشور به آن نیاز دارد و مصرف بالایی دارد و تقریبا عمده نیاز ما دارد وارد می‌شود، یا در حوزه بیوایمپلنت‌های انسانی، اعضای بدن انسان و تو حوزه‌های های تک، به روز و جدیدی هست که با مشارکت بخش خصوصی، یعنی آنجایی که ما بخش خصوصی علاقه‌مند به موضوع داریم، حتی ما صد درصد وارد سرمایه گذاری نمی‌شویم، ما به عنوان یک شریک، یک همراه و یک کاهنده ریسک در این سرمایه گذاری کنار سرمایه گذاری می‌رویم که آمادگی این را دارد که در حوزه صنایع پیشرفته ورود کند، یا در حوزه صنعت آب، به جد داریم کار می‌کنیم، در حوزه ممبران، فیلتر‌های آب شیرین کن که صد درصد امروز وارداتی هستند، کار تحقیقاتی در گذشته انجام شده، ولی صنعتی سازی و تجاری سازی نشده داریم کار می‌کنیم و اصلی‌ترین مسئولیت خودمان را در صنایع دانش بنیان، تجاری سازی و صنعتی سازی می‌دانیم یعنی ایده ایجاد شده.

توی پله‌های اول شکل گرفته، نمونه سازی شده، جواب داده و وارد حوزه تجاری سازی و صنعتی سازی وقتی بخواهد بشود ما در کنار سرمایه گذاران علاقه‌مند تو این حوزه و کارآفرینان علاقه‌مند تو این حوزه قرار می‌دهیم و آنجایی که واقعا کسی وجود ندارد و یک نیازی در کشور هست که روی زمین مانده حتی خودمان صد درصدی وارد می‌شویم، ولی کن در مصادیقی شما فرمایش کردید، مثل حوزه حمل و نقل، صنایع ریلی، کشتی سازی و امثالهم هم ما فعالیت‌هایی را داریم، ولیکن در حوزه ساخت واگن، لوکوموتیو امروز تقریبا من می‌توانم بگویم که کشور به خودکفایی رسیده و ما شاید نیازی برای این که یک سازمان توسعه‌ای مثل سازمان گسترش وارد این کسب و کار بشود وجود ندارد و صنایع فعال، قوی و توانمندی هستند که امکان پاسخگویی به نیاز کشور را دارند، در حوزه کشتی سازی هم شاید بزرگترین مجتمع کشتی سازی منطقه امروز در اختیار سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران هست و با ظرفیت بالای تکنولوژی، مهندسی و اجرایی که در آن وجود دارد، دارد به این صنعت می‌پردازد و قابلیت‌های توسعه اش هم وجود دارد ولیکن عرض کردم خدمت تان شاید، به جهت فقدان منابع کافی و نبودن مدل‌های کارآمد تامین مالی آن سرعت کافی و وافی که نیاز داشته محقق نشده، ولی امیدوارم که با این روش‌های جدیدی که الان داریم شروع می‌کنیم تو این حوزه، بتوانیم سرعت تکمیل، توسعه و اجرای این تیپ پروژه‌ها را هم افزایش بدهیم.

سوال: درباره واگن یک مصوبه شورای اقتصاد در سال ۹۵ داریم که وزارت کشور را کارفرمای تامین دو هزار واگن کرده و سازمان گسترش را به عنوان پیمانکار یا مجری یا به عبارتی

احمدی: مدیر طرح

سوال: خب این‌ها چه جوری شما پیش بردید؟

احمدی: سازمان گسترش تو آن مصوبه شورای اقتصاد، به عنوان مدیر طرح تامین دو هزار دستگاه واگن برای متروی کلانشهر‌ها تعریف شد، یک پای این قضیه مشتری هست، مشتری هم در بحث مترو عموما شهرداری‌ها هستند با مشارکت وزارت کشور با یک نسبت‌های تعریف شده و قانونی، ولی مساله اصلی که متاسفانه در چند سال گذشته کشور از آن رنج برده، کمبود منابع بودجه عمومی هست، خب حمل و نقل عمومی درون شهری، فضایی نیست که یک کسب و کار اقتصادی متعارف بشود تبدیلش کرد و حتما به سرمایه گذاری‌های دولت نیاز دارد، کمبود منابع تو این حوزه، خب تو چند سال گذشته باعث شده که این اتفاق خیلی جدی نیفتد و مشتری اصلی که شهرداری‌ها هستند آن تقاضای بالقوه شان را نتوانند فعلیت بدهند، تبدیل به قرارداد‌هایی بکنند و منابع شان را بیاورند وسط که ما داریم تلاش مان را می‌کنیم تو آن حوزه هم یک مقدار فعالیت کنیم، ولی به نوعی می‌شود گفت که حوزه تخصصی و ماموریتی سازمان گسترش امروز این نیست و بیشتر وزارت کشور تو این حوزه متولی هست.

سوال: لوکوموتیوسازی چطور؟

احمدی: توحوزه لوکوموتیوسازی هم با همکاری وزارت راه شهرسازی داریم کار می‌کنیم، ما امروز چند صنعت لوکوموتیوسازی در کشور داریم ک با تیراژ متناسب با تقاضا دارند تولید را انجام می‌دهند، امرموز در کشور انواع لوکوموتیو‌های‌ای سی و‌ای سی دی سی دارد تولید می‌شود در توان‌های مختلف و امیدوار هستم در همین سال جاری ما محصول جدید لوکوموتیو تولید داخل کشور را با توان چهارهزار اسب انشاالله بتوانیم رونمایی کنیم وتحویل شبکه حمل و نقل ریلی کشور بدهیم، کما اینکه جهت گیری خوبی شده در حوزه توسعه حمل و نقل ریلی، ناوگان حمل و نقل ریلی با توان الکتریکی و برقی به جای موتور‌های دیزل و سیستم‌های دیزل ژنراتوری که در لوکوموتیو‌های دیزل الکتریک متعارف استفاده می‌شود، تلاشمان را داریم می‌کنیم که لوکوموتیو‌های الکتریکی را بیاوریم جایگزین کنیم، ولی این بخشی از صنعت حمل و نقل ریلی هست و زیرساخت هم باید تجهیز بشود به شبکه بالاسری برق که بتواند برق لوکوموتیو‌ها را تامین بکند امیدوار هستم که با برنامه زمان بندی که ما در حوزه صنایع داریم الان می‌رویم جلو، اما بیشتر نقش حمایت گری داریم تو این حوزه، چون عرض کردم این صنعت ایجاد شده، ما حمایتگری می‌کنیم پشتیبانی می‌کنیم صنایعی که تو این حوزه دارند کار می‌کنند، فکر می‌کنم و امیدوار هستم که ما تو حوزه تولید ناوگان از حوزه تولید زیرساخت جلوتر باشیم.

سوال: شما سازمان گسترش فقط به صنعت فکر می‌کنید یا به مثلا محرومیت زدایی هم فکر می‌کنید؟ یعنی می‌گویید نیاز کشور صنعت هست؟

احمدی: عرض کردم ما دو تا ویژگی اصلی برای انتخاب پروژه هایمان و سیر مراحل و تشریفات اداری درمورد هر طرح قائلیم، یک ویژگی این که پروژه حاوی صنایع نوین باشد و پیشرفته، یعنی ما در صنایع متعارفی که در آن وجود دارند فعالانی دارند، ورود نمی‌کنیم، ویژگی دوم که درمناطق محروم، زیرساخت‌های اجرایی آن صنعت ایجاد بشود، ما در خیلی از مناطق محروم کشور پروژه‌هایی داریم که فعالند، همین پروژه زیست پالایشگاهی که صحبت کردیم راجع به آن، فاز اول کرمانشاه، فاز دوم در شهر باشت هست، خب بالاخره منطقه کمتر توسعه یافته‌ای هست، یا ما در ایرانشهر صنایع بافت بلوچ را داریم که اخیرا شروع کردیم به نوسازی و توسعه این صنعت به عنوان یک صنعت زیرساختی کشور، یا بحث همین بیوایمپلنت که خدمت شما عرض کردم این هم توی کرمانشاه دارد اجرا می‌شود و به عنوان یک صنعت‌های تک، ولی در یک منطقه کمتر برخوردار دارد به آن نگاه می‌شود، با این دو ویژگی پروژه‌ها را انتخاب می‌کنیم، ولی به تناسب منابع مالی قابل تامین برای هر پروژه و این ویژگی انتخاب پروژه با دانش نو، یا صنعت پیشرفته را در قالب نیاز‌های کشور اولویت بندی می‌کنیم.

سوال: در صنایع هوایی هم شما دارید کاری می‌کنید؟

احمدی: بله ما به لطف خدا در صنعت هوایی در حوزه سیویل و در حوزه مصرف مسافری داریم کار می‌کنیم، پروژه‌های متعددی را شروع کردیم، از جمله مشارکت در تولید هلی کوپتر‌های با مصارف خدماتی، مثل کشاورزی، آمبولانس، سمپاشی، مصارفی از این جنس، تو حوزه هلی کوپتر داریم کار می‌کنیم، روی حوزه تعمیرات و نگهداری موتور‌های هوایی در حوزه حمل و نقل مسافری داریم کار می‌کنیم و تقریبا می‌توانم بگویم که حوزه صنعت حمل و نقل ما یک جورایی پیشقدم هستیم و پیش رو رفتیم تو این حوزه و ظرفیت‌های مهندسی و کارشناسی بسیار خوبی را داریم.

سوال: و برای خودرو‌های برقی چطور؟

احمدی: در حوزه خودروی برقی، خب ببینید خودرو‌های برقی اصلا یک فرهنگ متفاوت با خودرو‌های متعارف سوختی امروز را به همراه خودشان می‌آورند، خب این پرچم دار این جریان دکتر علی آبادی وزیر محترم صمت شدند و رو این موضوع انصافا اقبال خوبی شده در کلانشهرها، جلسات مستمر و متعددی حوزه معاونت حمل و نقل وزارت صمت مستمرا الان با کلانشهر‌ها دارند و اولویت ورود به حمل و نقل عمومی یعنی این را اولویت برایش قائل شدند در برقی سازی، ولی برقی سازی صرف یک خودرو نیست، برقی سازی زیرساخت هایش شارژ مهم هست و امکان این که بالاخره این خودرو بتواند شارژ بشود چه در منزل و چه در معابر عمومی، باید این امکان به وجود بیاید که شروع شده البته، تکنولوژی‌هایی را در کشور نیاز داریم که الان دارد سرمایه گذاری در آن اتفاق می‌افتد، شاید یکی از بزرگترین بخش‌های سرمایه بر در حوزه تولید خودروی برقی، بحث باتری هست، خب ما تو حوزه صنعت باتری، خیلی سرمایه گذاری جدی مخصوصا با تکنیک جدید نکردیم در سنوات گذشته و عمده اش وارداتی بوده، ولی تو این حجم تقاضا و پاسخگویی به نیاز تولید خودروی برقی کشور ما نیاز به زیرساخت‌های تولید باتری جدی داریم، امروز وجود ندارد در دنیا کارخانه باتری سازی متناسب با نیاز خودرو‌های برقی که ظرفیت مازاد داشته باشد، شاید در دنیا با این حرکت و تقاضای جدی که در حوزه برقی سازی حمل و نقل اتفاق افتاده، تک تک کارخانه‌های خودروسازی که دارند خودروی برقی را تولید می‌کنند، رفتند کارخانه باتری هم برای خودشان درست کردند، چون ظرفیت آزادی وجود دارد، بروند تو بازار باتری را خریداری بکنند، تو کشور ما هم یک کارخانه باتری سازی بزرگ الان در حال احداث هست، بخش عمده‌ای بالای ۶۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته و ما داریم حمایتگری می‌کنیم از سرمایه گذارانی که تو این حوزه حضور پیدا می‌کنند، یک حلقه وصلی شدیم بین خودروساز‌ها و سرمایه گذارانی که در حوزه باتری آمدند، قطعا این سرمایه گذاری اولیه‌ای که در حوزه باتری اتفاق افتاده توسط یک مجموعه سرمایه گذار، کفایت کل نیاز سال‌های آتی ما را نمی‌دهد، داریم مشوق‌هایی را با کمک معاونت صنایع حمل و نقل وزارتخانه‌ها آماده می‌کنیم و این تسهیل گری ایجاد می‌کنیم که سرمایه گذاری تو این حوزه حداکثری باشد، وزارت صمت هم مشوق‌هایی را برای فعالیت خودروساز‌ها و انتقال حوزه تمرکز شان تو بحث تحقیق و توسعه از خودرو‌های سوختی به خودرو‌های برقی دارد انجام می‌شود.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه