پیش بینی جنگ دوم ایران و اسرائیل؛ از مکانیسم ماشه تا نقطه بیبازگشت
با فعالسازی مکانیسم ماشه و تشدید بیسابقه تحریمها، تحلیلگران هشدار میدهند منطقه در آستانه یک جنگ تمام عیار قرار دارد. تهران با رونمایی از موشکهای نسل جدید و اتخاذ راهبرد ابهام هستهای آماده مقابله میشود، درحالی که اسرائیل آشکارا رهبران ایران را تهدید به ترور کرده است. اما آیا این بار جنگ متفاوت خواهد بود؟

با فراسیدن بزنگاه فعال شدن «مکانیزم ماشه» در ایران، سوال اساسی برای مقامات تصمیم گیر در تهران آن است که دورنمای آینده تنش میان ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی به کدام سو میرود.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ با فراسیدن بزنگاه فعال شدن «مکانیزم ماشه» در ایران، سوال اساسی برای مقامات تصمیم گیر در تهران آن است که دورنمای آینده تنش میان ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی به کدام سو میرود. به عبارت دیگر انعقاد برجام ناشی از شکافی بود که بین نگرش واشنگتن و بروکسل با تلآویو در خصوص برنامه هستهای ایران پدید آمده بود. در بازه زمانی ۲۰۰۹ الی ۲۰۱۵ نتانیاهو معتقد بود هر توافقی با ایران باید شامل برنامه موشکی و سیاستهای منطقهایاش نیز بشود.
ولی ساختار سیاسی آمریکا مهمترین نگرانی را برنامه هستهای میدانست. اما امروزه واشنگتن و تروئیکای اروپایی معتقد آنچه در ازای رفع تحریمها به دست آوردند کافی نبوده و تهران برای گشایش اقتصادی، باید محدودیتهای بیشتر و بلندمدتتری در خصوص صنایع دفاعی و متحدان راهبردیاش در منطقه بپذیرد. در این نگاه فعال شدن «مکانیزم ماشه» رخ داد تا ایران مجبور شود در ازای لغو دائم قطعنامههای تحریمی شورای امنیت، امتیازات فراهستهای درباره توان موشکی و گروههای مقاومت ارائه دهد. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا با توجه به متغییرهای موثر در روند مناقشه ایران- غرب به این پرسش پاسخ دهیم که آیا «جنگ دوم» میان ایران و اسرائیل نزدیک است یا خیر؟
آیا ترامپ در زمین نتنیاهو بازی خواهد کرد؟
قدرت موشکی ایران ابزاری مهم برای تأمین امنیت ملی است که میتواند در نهایت سطحی از بازدارندگی را رقم بزند. این صنعت مشخصاً در حمله خردادماه، با همه ضعفها و نقصهایش توانست سهمی درخور در پایانبخشی به جنگ داشته باشد. اسرائیل پیش از جنگ از چنین قابلیت موشک ایرانی آگاه بود و کوشید تا مانع از اثرگذاری آن شود که به دلیل عدم همراهی کامل آمریکا، ناکام بود. اما ویژگی دوم توان موشکی ایران از منظر رژیم صهیونیستی نسبت آن با احساس مردم ایران به حکومت است، بهگونهای که میتوان موشک را درعین ماهیت سختافزاری منبعی برای تولید قدرت نظام در داخل بهویژه در هنگامه جنگ دانست.
از نظر رژیم انهدام توان موشکی ایران باعث میشود تا ضمن شکلگیری برخی اختلافات در سطوح مقامات سیاسی و نظامی و چالش بر سر چرایی تداوم مقاومت و سرسختی و یا اهمیت سازش با غرب، موجی از یاس نیز در میان مردم شکل گیرد، بهگونهای که اسرائیل خواهد توانست مراحل دیگر جنگ تا دستیابی به تغییر نظام سیاسی را در ایران پیگیری کند. به عبارت دیگر انهدام توان موشکی نقطه آغاز مراحل بعدی است که از ناامنی مرزها توسط گروهکهای تجزیهطلب، تا موج ترور و خرابکاری توسط منافقین و همچنین وقوع آشوبهای داخلی گسترده را در بر میگیرد.
مکانیزم ماشه تلاشی برای ایجاد آشوب داخلی در ایران
تأثیر فشار اقتصادی بر جامعه که متأثر از نوسانهای نرخ ارز، تشدید تورم و آمادگی احتمالی اپوزیسیون برای آشوبهای خیابانی است. وقوع این پیشران، منوط به جرقهای است که میتواند در بازار و فضای اقتصادی متلاطم ایران رخ داده و کاسبان خُرد را با خود همراه سازد. در عین حال که فعلاً بعید میرسد که اپوزیسیون سلطنتطلب و جمهوریخواه، آماده ساماندهی تجمعات گسترده باشند ولی نباید از توان هستههای تروریستی منافقین در تهران، که در آشوبهای پیشین تحت عنوان «جوانان محلات» ساماندهی شدند، غفلت نمود. اسرائیل بروز یک آشوب شدید را به منزله آمادگی جامعه برای پذیرش حملات شدید نظامی به ساختارهای دفاعی کشور قلمداد کرده و این بار برخلاف مرتبه پیشین، حملات کمتری به مناطق مسکونی خواهد داشت تا نفرت کمتری علیه رژیم برانگیخته شود.
ائتلاف سه جانبه ایران- روسیه- چین
تقویت سامانههای آفندی- پدافندی ایران توسط مسکو و پکن که متأثر از میزان جلب همراهی و همکاری آنها توسط تهران، برای مقابله با فشارهای پساماشه است. بیانیههای سیاسی روسیه و چین در مشروعیتزدایی از فعالسازی مکانیسم ماشه را میتوان طلیعه همراهیشان با ایران در برابر فشارهای تحریمی، بخصوص درباره زنجیره تأمین صنایع دفاعی ازجمله سوخت موشک دانست. ولی اینکه آیا لجستیک این همراهی وجود دارد و اگر خیر، چه میزان به طول خواهد انجامید، محل ابهام است.
نکته کلیدی آن است که اگر چین به مانند دوران پیش از فعال شدن مکانیزم ماشه همچنان خریدار اصلی نفت ایران باقی بماند و به تحریمهای اولیه و ثانویه پایبند نباشد، زمینه لازم برای افزایش تاب آوری اقتصادی ایران در دوران تحریمها فراهم خواهد شد. دیگر نکته مهم همراهی کشورهای یاد شده با تهران در زمینه بازسازی توانمندیهای موثر کشور در برابر حملات آتی رژیم صهیونیستی است.
برگ برنده؛ تهران به دنبال رونمایی از موشکهای نسل جدید
فارغ از سیاست احتمالی ایران در قبال محور مقاومت، تجربه «جنگ خرداد» نشان داد که قدرت موشکی ایران، از چنان توانی برخوردار است که میتواند اسرائیل را در وضعیت «دفاعی» قرار داده و به نوعی «آتشبس» را به این رژیم تحمیل کند. در حالی که تیرهای سامانههای پدافندی «کمان-۳» و «تاد» رو به اتمام بود و «گنبد آهنین» از توان کافی برای هدف قرار دادن پرتابههای ایرانی برخوردار نبود، موشکهای «سجیل»، «عماد»، «قدر» و «خیبرشکن» توانستند با عبور از سامانههای پدافندی اسرائیلی- آمریکایی مراکز مهمی همچون ساختمان اصلی موساد، مرکز تحقیق و توسعه وایزمن، پالایشگاه بازان، پایگاه نظامی گیلوت و ... هدف حملات دقیق قرار دهند.
تجربه موفق استفاده از موشکهای نسل جدید در نبرد با اسرائیل سبب شده است تا تهران نه تنها به دنبال توسعه تولید موشکهای کارآمد خود باشد، بلکه از موشکهای جدید خود که جریان جنگ از آنها استفاده نکرده بود، رونمایی کرد. به عنوان مثال در جریان رزمایش «اقتدار پایدار ۱۴۰۴» ایران از موشکهای کروز دریایی «نصیر» و «قدیر» و موشکهای ساحل پایه و ضدکشتی «قادر» استفاده شد.
همچنین نیروهای مسلح ایران از پهپاد «باور ۵» هم در محدوده عملیاتی شمال اقیانوس هند و دریای عمان استفاده کردند. تهران امیدوار است از طریق برگزاری رزمایش مشابه بتواند این سیگنال را برای بازیگران متخاصم ارسال کند که هرگونه تجاوز مجدد به خاک ایران هزینه سنگینی برای متجاوزان خواهد داشت. در دوران جدید به نظر میرسد «توان موشکی» ایران از جایگاه بالاتری در هندسه «استراتژی دفاعی» مقامات تصمیم گیر در تهران برخوردار باشد.
آیا سیاست ابهام هستهای به توان دفاعی ایران کمک خواهد کرد؟
حمله بیسابقه جنگندههای بی-۲ آمریکا به سه سایت اتمی نطنز، فردو و اصفهان از یک سو و از سوی دیگر تردید در خصوص موفقیت آمیز بودن نتیجه حمله طرف آمریکایی سبب شد تا تهران نیز ضمن قطع همکاریهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، راهبرد «ابهام اتمی» را در پیش بگیرد. روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در مطلبی نوشت که ایران قصد ندارد تا سایتهای مورد حمله را احیا کند و در عین حال قصد دارد تا تاسیسات اتمی خود را به دهها کارگاه غیراعلامی و متکثر در سراسر جغرافیای ایران انتقال دهد! همزمان با تغییر سیاست ایران و مصوبه جدید مجلس شورای اسلامی در خصوص تغییر نوع روابط با آژانس بین المللی انرژی اتمی، عدم اطلاع در خصوص سرنوشت و مکان ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ایران بیش از گذشته سبب تهدیدآمیز شدن برنامه اتمی ایران برای غرب شده است. در چنین شرایط تروئیکای اروپایی با فعال کردن فرآیند فعال شدن «اسنپ بک» بیش از گذشته امکان مانور ایران در این حوزه را فراهم کرده و ممکن است تحول پیشرو منجر به تغییر پارادایم ایران در حوزه توانمندی اتمی شود.
با گذشت قریب به سه ماه از جنگ مستقیم میان تهران- تلآویو، مقامات اسرائیلی بیش از گذشته تهران را تهدید به حمله مجدد نظامی کرده و خواستار آمادهباش نیروهای مسلح برای هر سناریویی هستند. روز دوشنبه ۱۱ اوت یسرائیل کاتص وزیر دفاع اسرائیل در واکنش به تصاویر منتشر شده از «لیست ادعایی» مقامات اسرائیلی، به صورت مستقیم مقام معظم رهبری در ایران را مخاطب قرار داد و تهدید به ترور کرد! همزمان تریتا پارسی نائب رئیس اجرایی موسسه «کوئینسی» در مقالهای مدعی شد که اسرائیل در جریان حمله به ایران تنها به دنبال ضربه زدن به برنامه اتمی ایران نبود بلکه قصد داشت از طریق کشاندن آمریکا به درگیری مستقیم با ایران زمینه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و تبدیل ایران به کشوری همچون سوریه و لبنان را داشت که هر زمان بخواهد بتواند با استفاده از ابزار نظامی آن را بمباران کند!
همزمان رئیس پیشین شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) و چهره نزدیک به جریان «میانه رو» در داخل ایران، احتمال آغاز نبرد مجدد میان ایران و اسرائیل را هفتههای پیشرو رد نکرد و آن را «جنگی خونینتر» توصیف کرد. اندیشکده «شورای آتلانتیک» نیز در مطلبی نوشت: «اسرائیل ممکن است به دنبال حملات جدید برای حذف قاطع تهدید اتمی ایران باشد، به ویژه اگر گزینه دیپلماسی شکست بخورد.» علاوه بر اظهارات نظرها و تحلیلها یاد شده دلایلی دیگر نیز وجود دارد که سناریو «موج دوم» حمله آمریکا و اسرائیل به ایران را تقویت میکند.
کارشناس روابط بینالملل
نظر شما