آخرین خبر از حمله اسرائیل به ایران امروز شنبه ۵ مهر ماه ۱۴۰۴ | ارسال جنگندههای روسی به ایران | جنگ نزدیک است؟
آخرین خبر از حمله اسرائیل به ایران امروز شنبه ۵ مهر ماه ۱۴۰۴ را در این خبر بخوانید.

روزنامه صهیونیستی جورازلم پست نوشت: تصاویر ماهوارهای نشان میدهد ایران بخشهایی از برنامه موشکهای بالستیک خود را بازسازی میکند. تحلیلها حاکی است که این تحرکات با هدف تقویت توان دفاعی و افزایش قدرت بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات منطقهای انجام میشود.
به نقل از هشمهری آنلاین، جورازلم پست نوشت: اگرچه تمرکز اصلی در جنگ ماه ژوئن میان ایران و اسرائیل بر برنامه هستهای بود، اما حملات موشکی ایران که جان ۳۰ اسرائیلی را گرفت و هزاران نفر را زخمی کرد، بار دیگر خطر این زرادخانه را در مرکز توجه قرار داد. این زرادخانه میتواند به تهدیدی جدی برای اسرائیل بدل شود.
مقامهای اسرائیلی میگویند تهران قصد دارد تعداد موشکهای بالستیک خود را از حدود ۲۵۰۰ فروند به ۸۸۰۰ فروند تا میانه سال ۲۰۲۷ و بیش از ۱۰ هزار فروند تا سال ۲۰۲۸ افزایش دهد. ایران در حال حاضر روی بازسازی تأسیسات تولید سوخت جامد متمرکز شده و به دنبال خرید «میکسرهای سیارهای» از چین است؛ تجهیزاتی که نقشی کلیدی در تولید موشکهای پیشرفته دارند.
این روزنامه همچنین به نقل از دیوید بارنئا، رئیس موساد، نوشت که روسیه و چین باید ده بار فکر کنند، پیش از آنکه به ایران برای بازسازی توان موشکی کمک کنند.
جروزالم پست در بخش دیگری از گزارش خود به تحرکات هوائی ایران اشاره کرده و نوشت: یک نماینده مجلس در ایران گفته که روسیه تعدادی جنگنده میگ-۲۹ به تهران ارسال کرده است. این هواپیماها میتوانند در مقابل حملات اسرائیل مقاومت ایجاد کنند. در صورت تحویل جنگندههای پیشرفتهتر سوخو-۳۵ از سوی مسکو، موازنه قدرت میتواند علیه اسرائیل چالشبرانگیزتر شود. چه بازسازی موشکهای بالستیک و چه دریافت جنگندههای روسی میتواند تهدید باشد.
یکی از فرماندهان برجسته هشت سال دفاع مقدس بیان کرد: به نظر من در کوتاهمدت، دستکم سه ماه آینده، بازدارندگی ایران مؤثر بوده و احتمال آغاز جنگ به صورت قبلی کم است.
خبرفوری: یکی از فرماندهان برجسته هشت سال دفاع مقدس بیان کرد: به نظر من در کوتاهمدت، دستکم سه ماه آینده، بازدارندگی ایران مؤثر بوده و احتمال آغاز جنگ به صورت قبلی کم است.
جنگ تحمیلی 8 ساله نه انتخابی آگاهانه از سوی ایران، بلکه هزینهای بود که ملت برایاض استقلال و انقلاب پرداخت. آمریکا با ناکامی در نفوذ و تحریم، صدام را به نیابت برانگیخت. اما مقاومت مردمی همانند انقلاب، ایران را به پیروزی رساند و این الگو امروز در جنگ 12 روزه نیز تکرار شد و دشمن را وادار به عقبنشینی نشینی کرد.
سردار سرتیپ پاسدار دکتر یعقوب زهدی از فرماندهان برجسته و نامآشنای هشت سال دفاع مقدس است؛ رزمآوری که در کنار شهیدان والامقام حسن طهرانیمقدم و حسن شفیعزاده، از پایهگذاران توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شمار میرود. او طی سالها حضور در ردههای عالی فرماندهی سپاه و نیروهای مسلح، منشأ خدمات ارزشمند و اثرگذاریهای ماندگار در عرصههای نظامی و دفاعی بوده است.
امروز، پس از گذر از میدانهای سخت نبرد و مسئولیتهای خطیر فرماندهی، سردار زهدی همچنان در سنگر علم و اندیشه حضور دارد و با تدریس در مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح، دانش و تجربیات گرانسنگ خود را به نسل تازهای از فرماندهان و دانشجویان جوان منتقل میکند؛ نسلی که میراثدار فرهنگ مقاومت و ادامهدهنده مسیر ایثار است.
به مناسبت چهلوپنجمین سالگرد حماسه جاودان دفاع مقدس، نورنیوز در گفتوگویی اختصاصی با این فرمانده پرآوازه به بازخوانی روایتهای ناگفته جنگ، چرایی آغاز آن و درسهای ماندگار مقاومت مردمی پرداخته است؛ گفتوگویی که میتواند هم مرور تاریخی باشد و هم راهنمای امروز در برابر تهدیدات نوین.
چرا جنگ تحمیل شد؟ جنگی ناخواسته یا انتخابی آگاهانه؟
سردار؛از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزارم و به عنوان اولین سئوال در شرایطی که در چهل و پنجمین سالگرد دفاع مقدس دوباره با تجاوز دشمن خارجی مقاومتی جانانه از سوی مردم ایران در برابر دشمن رقم خورده،بعضیها همچنان میگویند ایران در سال ۵۹ میتوانست جلوی آغاز جنگ ۸ ساله را بگیرد. چرا باید هزینهای به این سنگینی به کشور تحمیل می شد؟ آیا واقعا این جنگ نتیجه تصمیمات اشتباه ما بودگخ؟
به نام خدا و گرامی داشت یاد شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ۸ ساله و ۱۲ روزه.
جنگ ۸ ساله هزینهای بود که ما در قبال انقلاب اسلامی و استقلال خواهی پرداختیم، زیرا نظام دو قطبی حاکم بر جهان در آن زمان وجود قطب سومی را در یکی از مهمترین مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی جهان (هارتلند) برنمیتابید.
آمریکا همه راهها را برای تسلط مجدد بر ایران آزمود؛ امید بستن به لیبرالها و دلباختگان غرب، نفوذ در ارتش، تحریک گسلهای قومی و مذهبی، تهدید و تطمیع و تحریم. وقتی هیچکدام نتیجه نداد، راهبرد اقدام نظامی از طریق یک نیروی نیابتی را انتخاب کرد. صدام، هم انگیزه و آمادگی کامل نظامی داشت و هم مورد حمایت همه جانبه بود: اختلافات ژئوپلتیکی با ایران بر سر اروندرود و خلیج فارس هم انگیزه صدام برای حمله با ایران را مضاعف می کرد، علاوه بر این از انقلاب اسلامی هم احساس خطر وجودی میکرد و به دنبال رهبری جهان عرب هم بود.
از دید آمریکا، حمله نظامی به ایران دو حالت داشت که هر دو به نفعش بود: یا ایران برای دفاع ناچار به سمت آمریکا میرفت (مثل ماجرای مکفارلین) یا در صورت امتناع، در مدار تضعیف قرار می گرفت و زمینه سلطه مجدد آمریکا فراهم می شد. اما حضرت امام (ره) راه سوم را برگزید: مقاومت با تکیه بر مردم. در واقع همان منطقی که انقلاب را پیروز کرد، در دفاع مقدس هم ایران را به پیروزی رساند.
پیروزی واقعی یا فقط نجات از سقوط؟
خیلیها هنوز در مورد اینکه ما واقعا در جنگ ۸ ساله پیروز شدیم قانع نشدهاند؛ میگویند ایران در جنگ پیروز نشد، بلکه فقط از سقوط نجات پیدا کرد. آیا واقعاً ما پیروز بودیم یا صرفاً شکست نخوردیم؟
در سطح عملیاتی و تاکتیکی، هر دو طرف جنگ پیروزیها و شکستهایی داشتند؛ اما نتیجه نهایی در سطح راهبردی تعیین میشود.
پیروز واقعی طرفی است که به اهداف سیاسی برسد، چون اهداف نظامی باید در خدمت اهداف سیاسی باشد.
اهداف صدام و آمریکا براندازی نظام جمهوری اسلامی، تجزیه ایران، جدا کردن بخشی از خاک کشور و جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی بود. حتی یکی از این اهداف هم محقق نشد، بر این اساس به طور قطع صدام پیروز جنگ نبوده است. برعکس، نظام جمهوری اسلامی مستحکمتر شد، تمامیت ارضی حفظ و انقلاب اسلامی سرعت بیشتری در منطقه و جهان گرفت.
جنگ ۱۲ روزه؛ تکرار الگویی آشنا یا مقایسهای اغراقآمیز؟
چه شباهتهایی میان دفاع ۱۲ روزه اخیر با دفاع مقدس هشتساله وجود دارد. برخی قیاس بین این دو رخداد را اشتباه میدانند و معتقدند؛ نمیشود جنگی چندروزه را با یک جنگ تمامعیار هشتساله مقایسه کرد
از دید راهبردی، هر دو جنگ الگوی مشابهی داشتند. در هر دو، هدف آمریکا تسلط بر ایران بود و ابزارش استفاده از نیروی نیابتی؛ در جنگ هشتساله صدام و در جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی.
اشتباه محاسباتی مشترک دشمنان این بود که تصور کردند مردم ایران به دلیل مشکلات و نارضایتیها پشت نظام را خالی میکنند و استراتژی مقاومت مردمی شکست میخورد. اما این اتفاق نیفتاد.
نکته مهم دیگر قدرت تجهیزات و تسلیحات بومی ایران بود که نماد آن در جنگ ۱۲ روزه سلاحهای موشکی و پهپادی ایران بود که در سالهای اخیر به دست آمده است. دشمن از آن آگاه بود، اما نسبت به سه چیز تردید داشت: اراده ایران برای استفاده از آن، میزان کارایی واقعی آن، و اعتماد بیش از حد به سپر دفاعی اسرائیل. در جنگ ۱۲ روزه هر سه فرضیه دشمن باطل شد.
هم مردم یکپارچه ایستادند و هم موشکهای ایران توانستند سپر دفاعی اسرائیل را در هم بشکنند و به زیرساختهای حیاتی تلآویو و حیفا آسیب جدی وارد کنند. ناتوانی رژیم موجب ورود مستقیم آمریکا شد، اما ایران با تدبیر رهبری هم به آمریکا پاسخ داد و هم فشار بر اسرائیل را ادامه داد تا جایی که دشمن ناچار به درخواست توقف درگیری شد.
شما میگویید بازدارندگی ایران مؤثر بوده، اما آیا واقعاً میتوان مطمئن بود که جنگ دوباره برنمیگردد؟ مگر دشمن از ناکامیهای قبلی درس نمیگیرد و راهبرد جدیدی طراحی نمیکند؟
به نظر من در کوتاهمدت، دستکم سه ماه آینده، بازدارندگی ایران مؤثر بوده و احتمال آغاز جنگ به صورت قبلی کم است.
مدل قبلی اسرائیل این بود که با ترور مسئولیت و فرماندهان نظامی، مردم را به شورش وادار کند. اما با شکست آن طرح، در جنگ آینده استراتژی خود را به تحریک اعتراضات و اغتشاشات داخلی مشروط کرده است. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی به خاطر مشکلات امنیتی در داخل و محیط پیرامونی خود و همچنین درگیری در غزه توان آغاز جنگ دیگری که ابعاد راهبردی دارد را در کوتاه مدت ندارد.
با این حال، برای تداوم بازدارندگی و دور کردن سایه جنگ در بلندمدت، باید تصمیمات حکمرانی جدی گرفت. تقویت روند تاب آوری ومشارکت اجتماعی و توسعه و ارتقاء انسجام ملی و همچمین تداوم بازسازی وافزایش بنیه دفاعی کشور که با جدیت در حال پیگیری است از جمله اقدامات مهمی است که باید مورد اهتمام باشد
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی درباره شرایط روز کشور و احتمال درگیری مجدد با رژیم صهیونیستی نکات مهمی را مطرح کرد و احتمال جنگ دوباره با اسرائیل را زیاد دانست.
خبرآنلاین نوشت: زمان تا فعالشدنِ «مکانیسم ماشه» به شمارش افتاده و چند روزِ آینده میتواند روزهای حساسی را رقم بزند. این روزها سایهٔ یک تهدید خارجی-حقوقی بر فضای کشور سنگینی میکند؛ تهدیدی که میتواند فشارهای بینالمللی را شدت بخشد و بهانهای برای مداخلهٔ نظامی یا تشدید تحریمها عرضه کند. راهکاری که میتواند در این شرایط به نفع مردم و ایران باشد این است که برنامههای فوریِ اقتصادی و معیشتی فعال شود تا فشارِ کفِ جامعه را کم کند و از منفذِ نارضایتی داخلی برای دشمنان سوءاستفاده نشود.
مشروح گفتوگو با غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده ادوار مجلس، و را در ادامه بخوانید:
راهی جز مقاوت نداریم
این نماینده ادوار مجلس گفت: « هیچ راهی جز مقاومت نیست، چون بنده بعید میدانم در این چهار روز اتفاق خاصی بیفتد خوشبین هم نیستم. به هر حال مسیری را انتخاب کردیم و این مسیر را طوری طراحی کردند که نه راه برگشتی داریم نه راهی برای آینده در شرایط سختی قرار گرفته ایم.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا جریان تندرو در تصمیمات حاکمیت و نظام دخیل هستند یا خیر افزود:«بالاخره اینها حالِ حاضر را ملتهب نشان میدهند؛ صدایشان بلند است و همین صدای بلند باعث میشود چنین وضعیتی ایجاد شود که انگار «آره، مثلاً این اتفاق دارد میافتد». اما در هر صورت آنچه اکنون وجود دارد، شرایطی بسیار بسیار سخت است که برای کشور به وجود خواهد آمد و عاملش هم همین صدا بلند ها هستند الان دیگر نباید بقچهی غم را بغل کنیم.»
همانطور که این نماینده ادوار مجلس اشاره کرد میتوان گفت که تأثیر تندروها بیشتر روانی و نمایشی است؛ صدای بلند آنها فضای عمومی را پرتنش میکند و حس بحران را بزرگتر از واقعیت نشان میدهد، بدون اینکه راهحل عملی ارائه شود.
آقای پزشکیان با این تیم نمیتواند مشکلات را حل کند
جعفرزاده ایمن آبادی ادامه داد: «الان شرایطِ سختِ اقتصادیِ کشور هست؛ به نظر من آقای پزشکیان با این تیم نمیتواند موضوع را حل کند، چون این تیم تیمِ یکدست نیست و عمدتاً سوادِ این کار را ندارند تنها به خاطرِ شرایطِ سیاسی انتخاب شدهاند.»
این صحبت های جعفرزاده نشان میدهد که ضعف هماهنگی و ناکارآمدی تیم مدیریتی، ناشی از اولویت دادن به مسائل سیاسی بر تخصص، ریسک مدیریت بحران اقتصادی را افزایش داده است. و این موضوع بسیار برای آینده خطرناک و پرتنش است.
وی افزود: «تا اینجا هم که برنامهای ارائه نکردهاند برای روزهای سخت. حتی من خبر دارم کمیتههایی تشکیل شده که فقط دورِ هم جمع میشوند و حرف میزنند؛ الآن هیچ وزارتخانهای برنامهای روی میز نگذاشته که در شرایطِ سخت بخواهد چگونه وزارتخانهاش را مدیریت کند. بالاخره وزارتِ جهاد، وزارتِ بهداشت و اینگونه وزارتخانهها با امنیتِ غذاییِ مردم در ارتباطاند؛ اینها باید برنامهای ارائه کنند که متأسفانه تا الآن پاسخی نگرفتهایم. هرچه بررسی کردم پاسخی نیافتم.»
با کشوری درگیر شدیم که هیچ خط قرمزی ندارد؛ احتمال جنگ را زیاد میدانم
جعفرزاده در پایان تصریح کرد: «واقعیت این است که ما با کشوری در افتادهایم یا مجبور شدهایم درگیر شویم که هیچ خطِ قرمزی ندارد و هیچ چیزی برایش قابلپیشبینی نیست. اگر بخواهید الآن چیزی را برایش پیشبینی کنید، هر کاری از آن ممکن است سر بزند. اگر به من بگویید «امشب امکان دارد به ما حمله کنند؟»، من به شما میگویم بله، امشب امکان دارد به ما حمله کنند. من احتمالِ جنگ را زیاد میدانم؛ یعنی فکر میکنم احتمالِ وقوعِ جنگ بالا است، بهخاطرِ روحیاتِ اسرائیل و اینکه الآن بهشدت موردِ حمایتِ آمریکا قرار دارند یعنی صهیونیستها در آمریکا از آن حمایت میکنند و طبیعی است که ما روزهای سختی پیش رو خواهیم داشت.»
با توجه به سخنان این نماینده ادوار میتوان نتیجه گرفت که مخاطره خارجی غیرقابلپیشبینی است و به دلیل حمایتهای بینالمللی از اسراییل، فضای امنیتی کشور را در شرایط بحرانی و پرتنش قرار داده است.
همچنین جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات ایران درباره راهکار های جلوگیری از فعال سازی مکانیسم ماشه و اتفاقات بعد از فعال سازی مکانیسم ماشه به گفتوگو پرداخته است.
راهکارهایی که ما داریم با تصمیمگیران، علیالقاعده شاید متفاوت باشد
جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات گفت: «راهکارهایی که ما داریم با تصمیمگیران، علیالقاعده شاید متفاوت باشد. یکی از بحثهای جدی امروز، پیرو نشستی است که آقای عراقچی با آقای گروسی و نمایندگان آژانس در مصر داشتند. آن روز خبرهای امیدوارکنندهای اعلام شد و گفته میشد به توافقات مناسبی رسیدهاند؛ اما به محض بازگشت آقای گروسی به ایران و مواجههاش با تندروها و مخالفانِ هر نوع توافق، ادبیات آقای عراقچی نیز دگرگون شد. علیرغم اینکه شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد اقدامات و مذاکرات آقای عراقچی با تایید این شورا انجام شده، دیدیم که نمایندگان مجلس حملات جدیای به ایشان کردند؛ و پس از آن، در جلسه شورای امنیت و در پی پیشنهاداتی که آقای عراقچی داشتند و در رأیگیریای که علیه ایران صورت گرفت اروپاییها اعلام کردند که آقای عراقچی اساساً نمایندهٔ کلِ حاکمیت ایران نیست و نمایندهای از بخشی از حاکمیت است.»
جریان تندرو باید در داخل کشور مهار شوند
وی افزود: «مهمترین بحثی که امروز بهعنوان راهکار مطرح است این است که آقای عراقچی بههمراه آقای پزشکیان که برای شرکت در نشست سازمان ملل به نیویورک رفتهاند در درجهٔ اول باید اختیاراتِ تام و تمام از طرف حاکمیت داشته باشند، تا هر تصمیمی که گرفته میشود، مورد پایبندیِ همه قرار گیرد. در درجهٔ دوم، لازم است در داخل کشور جریان افراطی و تندرو مدیریت و مهار شود، تا در راستای منافع ملی هر تصمیمی که با مشارکتِ تمام ارکانِ نظام در شورای عالی امنیت ملی گرفته میشود، بهخاطر نگرانیهایِ یک جریان اقلیتی که نگرانِ آیندهٔ خود و حذف خود است به منافع و امنیت ملی لطمه نزند.»
همانطور که رئیس جبهه اصلاحت بیان کرد، باید تصمیمات کلان کشور بدون مانع جناحی و با حفظ منافع ملی اجرایی شود. در غیر این صورت افرادی هستند که منافعشان در گرسنگی مردم است!
جواد امام درباره اتفاقاتی که در حوزه هسته ای ما رخ داده است بیان کرد: «با توجه به اتفاقات و تصمیماتی که در حوزهٔ هستهای ما افتاده است، یکی از مباحثِ جدی همین موضوع است: برای قانعکردنِ جامعهٔ جهانی که ما در چارچوبِ قواعد بینالملل حرکت کردهایم، برای اثبات اینکه از پودمانهای هستهای عبور نکردهایم و در چارچوبِ حقوقِ ملت تلاش کرده ایم، ما باید با آژانس در یک تعاملِ منطقی و قانونی قرار بگیریم. در این مرحله، برای عبور از این بحران و انجام آزمونهای لازم، باید با آژانس حداکثر همراهی و همکاری را داشته باشیم تا پاسخی مناسب برای مقابله با زیادهخواهیهایی که دشمنانِ ایران نسبت به کشور دارند، ارائه شود و آن دشمنیها خنثی گردد.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا شما فکر میکنید تصمیماتِ حاکمیت تحتِ تأثیرِ جریانِ تندرو است؟ گفت: «اوضاع بهگونهای پیش رفته که در همین روزها نیز همهٔ جناحها آنهایی که طالبِ خیر و صلاح و منافع و امنیتِ ملی کشور هستند پیشنهادهایی دارند، و در مقابل جریانِ تندرو پیشنهاداتِ دیگری مطرح میکند؛ و هر نوع جمعبندی یا نتیجهای که به دست آید، میتواند تحتتأثیرِ این تقابل قرار بگیرد اینها مخالفت میکنند، و مخالفتشان بهنظر من نه از سرِ منافع ملی، بلکه بهخاطر منافع شخصی و جناحیِ خودشان است. امروز در مجلس صدایشان بلند است، اما این صدا، صدای ملت نیست؛ این صدا، صدای ایران هم نیست؛ بلکه اقلیتی محدود است. اگر پس از انتخابات ۱۴۰۳، چینشها بر اساس رأیِ واقعی مردم شکل میگرفت، امروز شاهد چنین زیادهخواهیهایی از سوی این جریان نبودیم.»
سخنان جواد امام به تضاد میان منافع ملی و منافع جناحی اشاره دارد و نشان میدهد که صدای پررنگ تندروها بازتاب خواست مردم نیست و میتواند روند تصمیمگیری کشور را به سود گروه محدودی منحرف کند.
اسنپبک و بازگشت به همان شرایط گذشته، دستاوردِ جریان مخالف و تندرو است
وی درباره جریان تندرو تصریح کرد: «جالب آنجاست که همین افرادی که امروز صدای خود را بلند کردهاند و شعار مخالفت سر میدهند فرار رو به جلو را انتخاب کردند، همانهایی هستند که روزی قطعنامهها را به ارمغان آوردند؛ و اکنون وضعیت اسنپبک و بازگشت به همان شرایط گذشته، دستاوردِ همان جریان مخالف و تندرو است. آنان این وضعیتِ فلاکتبار را بر دوش مردم تحمیل کردند و امروز نیز مردم میگویند که زیر بار این فشار ها کمرشان خم شده است. به نظر میرسد این کمر شکسته شده است.»
نظر شما