چرخشهای ترامپ درباره ایران: از تهدیدات نظامی تا پیشنهادات دیپلماتیک، بازی راهبردی یا سردرگمی سیاسی؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، پس از بازگشت به کاخ سفید، ایران را در کانون سیاست خارجی خود قرار داده است.

دونالد ترامپ، پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴ و بازگشت به کاخ سفید، ایران را به یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی خود تبدیل کرده است. اظهارات او درباره ایران، که از تهدیدات نظامی تا پیشنهاد گفتوگوهای مستقیم را در بر میگیرد، ترکیبی از فشار حداکثری و دیپلماسی غیرمتعارف را نشان میدهد.
این اظهارات، که در کنفرانسهای مطبوعاتی، مصاحبهها و پستهای ایکس بیان شدهاند، بازتابدهنده استراتژی پیچیدهای برای مهار برنامه هستهای ایران، کاهش نفوذ منطقهای آن و جلب حمایت متحدان خاورمیانهای است. اما این مواضع، در بازه زمانی کوتاه چهار ماهه، شاهد چرخشهایی بوده که تحت تأثیر عوامل داخلی آمریکا، تحولات منطقهای و فشارهای بینالمللی شکل گرفتهاند.
چه آنکه ترامپ از آغاز ریاستجمهوری دوم خود، ایران را بهعنوان تهدیدی چندوجهی معرفی کرده که برنامه هستهای، فعالیتهای منطقهای و توان موشکی آن باید مهار شود. اظهارات او را میتوان در چهار دسته اصلی طبقهبندی کرد: هستهای، منطقهای، موشکی و دیپلماتیک/اقتصادی. در ادامه، هر دسته با ذکر تاریخ و منبع بررسی میشود.
برنامه هستهای ایران:
ترامپ از ابتدا بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تأکید کرده است. در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، در کنفرانس مطبوعاتی با بنیامین نتانیاهو، او گفت: «ایران به سلاح هستهای خیلی نزدیک است. این غیرقابلقبول است.» او در این سخنرانی، سیاست «فشار حداکثری» را با امضای یادداشت امنیت ملی (NSPM) در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ احیا کرد که خواستار توقف کامل غنیسازی و برچیدن تأسیسات هستهای ایران بود.
در ۸ فروردین ۱۴۰۴، در پاسخ به خبرنگاران، ترامپ با اشاره به نامهای به رهبرانقلاب، تأکید کرد: «ایران باید تصمیم بگیرد: یا مذاکره کند یا با عواقب سنگینی مواجه شود.» این اظهارات، با گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ همخوانی داشت که اعلام کرد ایران ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی خود را سه برابر کرده است. از این رو با توجه به اظهارنظرهای ترامپ، خواسته های شامل موارد زیر است:
-
توقف کامل غنیسازی اورانیوم
-
برچیدن تأسیسات کلیدی مانند نطنز، فردو و اصفهان
-
نظارت گسترده آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران
برنامه موشکی ایران:
برنامه موشکی ایران یکی از محورهای ثابت اظهارات ترامپ بوده است. در ۲۰ بهمن ۱۴۰۳، در پستی در ایکس، او خواستار توقف توسعه موشکهای بالستیک قارهپیما شد و گفت: «شبکه ایران باید خنثی شود.» در ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ نیز استیو ویتکاف، نماینده ویژه او، در مصاحبه با بریتبارت نیوز تأکید کرد: «مذاکرات شامل موشکهایی است که ایران در زرادخانهاش دارد.» از این رو خواسته های ترامپ در این زمینه نیز شامل موارد زیر است:
-
توقف توسعه و آزمایش موشکهای بالستیک
-
کاهش زرادخانه موشکی ایران
-
جلوگیری از انتقال فناوری موشکی به گروههای محور مقاومت
دیپلماتیک/اقتصادی:
از سوی دیگر ترامپ ترکیبی از تهدید و پیشنهاد دیپلماتیک را به کار برده است. در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، او گفت: «من میخواهم ایران صلحآمیز و موفق باشد، اما بدون سلاح هستهای.» در ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، پس از مذاکرات غیرمستقیم در عمان، او به رویترز گفت: «ما آماده گفتوگو با ایران هستیم.»
این درحالی است که او در ۱۷ فروردین ۱۴۰۴، پس از رد مذاکرات مستقیم توسط ایران، او لحن خود را تند کرد و گفت: «اگر ایران مذاکره نکند، عواقب سختی در انتظارش است.» از این رو خواسته های دیپلماتیک/اقتصادی ترامپ را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد:
-
مذاکره مستقیم برای توافقی جامعتر از برجام
-
کاهش صادرات نفت ایران به صفر از طریق تحریمهای جدید
-
بازگشت ایران به میز مذاکره در مهلت ۶۰ روزه
نقاط چرخش در اظهارات ترامپ کدام است و متاثر از چه عواملی بود؟
اظهارات ترامپ درباره ایران در چهار ماه گذشته سه نقطه چرخش کلیدی داشته است که نشاندهنده تعدیل یا تشدید مواضع اوست:
چرخش اول: از تهدید به پیشنهاد دیپلماسی (بهمن تا اوایل اسفند ۱۴۰۳)
در ابتدای ریاستجمهوری، ترامپ با امضای NSPM در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، سیاست فشار حداکثری را احیا کرد و تهدیدات نظامی را برجسته ساخت. او آن زمان گفته بود: «اگر ایران بخواهد من را بکشد، نابودش خواهم کرد.» اما در اوایل اسفند ۱۴۰۳، پس از دیدار با نتانیاهو و فشار متحدان اروپایی برای دیپلماسی، لحن او تعدیل شد. در ۲ اسفند ۱۴۰۳، در مصاحبه با بلومبرگ، او گفت: «من آمادهام با رئیسجمهور ایران صحبت کنم.»
فشار اروپا برای حفظ دیپلماسی و جلوگیری از تنش نظامی از مهمترین عوامل اثرگذار بر ترامپ بود. در این راستا یورونیوز گزارش داد که امانوئل مکرون خواستار مذاکره با ایران شده است. نگرانی از تأثیر تحریمهای نفتی بر بازار جهانی انرژی دیگر عامل موثر بر ترامپ بود.
چه آنکه وال استریت ژورنال در این باره نوشت که اوپک از افزایش قیمت نفت به دلیل تحریمهای ایران نگران است و عامل سوم توصیههای تیم امنیت ملی، بهویژه استیو ویتکاف، برای آزمایش دیپلماسی پیش از اقدام نظامی بود که در یک برآیند نهایی، مواضع او را از تهدید صرف به ترکیبی از فشار و پیشنهاد گفتوگو تعدیل کرد.
چرخش دوم: تشدید تهدیدات پس از رد مذاکرات مستقیم (اواخر اسفند تا اوایل فروردین ۱۴۰۴)
پس از مذاکرات غیرمستقیم در عمان در ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، ایران مذاکرات مستقیم را رد کرد. این امر باعث شد ترامپ در ۸ فروردین ۱۴۰۴ لحن خود را تند کند و بگوید: «ایران دو ماه فرصت دارد، وگرنه با فاجعه نظامی مواجه خواهد شد.» او همچنین در ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، پس از حملات اسرائیل به حماس، ایران را به «تحریک منطقه» متهم کرد.
از مهمترین عوامل موثر بر چرخش ترامپ در این دوره، مخالفت ایران با مذاکره و ایده اسرائیل برای اجرای مدل لیبی درباره ایران بود. این تهدیدات در سایه ای از حملات گروه های محور مقاومت به نیروهای آمریکایی در عراق، که فاکس نیوز در ۵ فروردین ۱۴۰۴ گزارش کرد، رخ داد. در نتیجه این چرخش، مواضع ترامپ از دیپلماسی به تهدیدات نظامی و فشار اقتصادی تشدید شد.
چرخش سوم: بازگشت به دیپلماسی با هشدارهای مشروط (اواسط فروردین ۱۴۰۴)
در ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، پس از دور دوم مذاکرات غیرمستقیم در رم، ترامپ لحن خود را تعدیل کرد و گفت: «ما خیلی نزدیک به پایهای برای مذاکرات هستیم.» اما در ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، در مصاحبه با هیو ویت، او هشدار داد: «ایران یا برنامه هستهایاش را مسالمتآمیز منهدم کند یا با انفجار خشونتبار مواجه خواهد شد.»
از عوامل مهم این چرخش، پیشرفت محدود در مذاکرات عمان و رم بود که به گفته رویترز، مذاکرات «مثبت و سازنده» پیش رفت. فشار متحدان عربی برای کاهش تنش و نگرانی از واکنش چین به تحریمهای نفتی نیز از دیگر عوامل موثر بود که ترکیبی از دیپلماسی و تهدیدات مشروط را نشان داد.
تحلیل عوامل اثرگذار بر چرخشهای ترامپ درباره ایران
در چنین شرایطی، چرخشهای ترامپ تحت تأثیر چهار عامل اصلی بوده است:
فشارهای داخلی در آمریکا:
برخی جمهوریخواهان خواستار موضع سختگیرانه هستند و از توقف کامل برنامه هستهای ایران حمایت میکنند. اما دموکراتها، مانند کریس مورفی، سیاست فشار حداکثری را «فاجعهبار» خواندهاند. این دوگانگی، ترامپ را بین تهدید و دیپلماسی نگه داشته است.
تحولات منطقهای:
حملات اسرائیل به حماس و حزبالله، سقوط بشار اسد در سوریه و حملات حوثیها به کشتیهای تجاری، مواضع ترامپ را متأثر کرده است. جروزالم پست در این باره نوشت که تضعیف شبکه محور مقاومت، ترامپ را به تشدید فشار ترغیب کرده است. اما حملات شبهنظامیان به نیروهای آمریکایی، او را به تهدید نظامی سوق داده است.
فشارهای بینالمللی:
این در حالی است که اروپا، بهویژه فرانسه و بریتانیا، خواستار دیپلماسی هستند. کارشناسان روابط بین الملل تاکید دارند مکرون و استارمر از مذاکرات عمان حمایت کردهاند. چین و روسیه نیز از مذاکرات حمایت میکنند، اما از تحریمهای جدید انتقاد کردهاند. چه آنکه مسکو نیز تحریمها را «غیرسازنده» توصیف کرده است.
وضعیت اقتصادی جهانی:
تحریمهای نفتی ایران میتواند قیمت انرژی را افزایش دهد. ناظران سیاسی می گویند اوپک نگران تأثیر تحریمها بر بازار است. این نگرانی، ترامپ را به تعدیل مواضع در برخی مقاطع واداشته است.
انتظارات فعلی ترامپ از ایران در آستانه سفر خاورمیانه
ترامپ در آستانه سفر به عربستان سعودی، قطر و امارات، انتظارات مشخصی از ایران دارد که در اظهارات اخیر او و تیمش منعکس شده است. بر اساس گزارش بریکینگ دیفنس، این سفر با هدف «مهار ایران» و تقویت روابط با متحدان عربی طراحی شده است.
از جمله انتظارات او توقف غنیسازی و مذاکره فوری است. ترامپ گفت: «ایران باید در مهلت ۶۰ روزه مذاکره کند.» او خواستار توقف غنیسازی به سطح ۹۰ درصدی و پذیرش نظارت گسترده آژانس است. ویتکاف نیز تأکید کرد: «تأسیسات نطنز، فردو و اصفهان باید برچیده شوند.» قطع حمایت از گروههای نیابتی از دیگر خواسته های او در برابر ایران است.
از سوی دیگر ترامپ هشدار داده که حمایت ایران از حوثیها باید متوقف شود. او همچنین خواستار کاهش نفوذ ایران در عراق و سوریه بهویژه پس از سقوط اسد است.
محدودیت برنامه موشکی نیز از جمله خواسته های او در برابر ایران است. او توسعه موشکهای بالستیک را «غیرقابلقبول» خواند. ویتکاف نیز در مصاحبه ای این موضوع را بخشی از مذاکرات خواند. از این رو ترامپ انتظار دارد تمام خواسته ها در یم توافق جامع با رفع تحریمها جمع بندی شود.
او در ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ گفت: «پس از توافق، جشنی بزرگ در خاورمیانه برگزار میکنیم.» او پیشنهاد داده که در ازای توقف غنیسازی و فعالیتهای منطقهای، تحریمها کاهش یابد، اما «بازگشت فوری» تحریمها در صورت نقض توافق حفظ شود.
نظر شما