انشا درباره شب آرزوها و لیلة الرغائب برای تمام مقاطع تحصیلی
در این مطلب با انشاهایی با موضوعات آرزوها، شب آرزوها و لیله الرغائب آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.
هر انسانی در دل خود آرزویی دارد که دوست دارد براورده شود، در تقویم قمری نیز اولین شب جمعه ماه رجب را شب آرزوها می گویند، در این مطلب انشاهایی با موضوع آرزوها و شب آرزوها آورده ایم که خواهید خواند و می توانید از آنها برای نوشتن متن های ادبی و انشا ایده بگیرید.
انشای اول
انشانویسی درباره آرزوها با شیوه ساده
بهترین آرزوی من این است که فردا صبح از خواب بیدار شوم و تمام انسان های جهان را شاد، خوشحال و خوشبخت ببینم.
هر روز آرزو می کنم، کاش همه بتوانند شاد باشند و کسی در گیر مشکلات نباشد، همه به طور عادلانه از مال و ثروت دنیا بر خوردار شوند و کسی حسرت به دل و افسرده نماند.
دلم می خواهد دنیا طوری باشد که هیچ بچه ای مجبور نباشد به خاطر پول کار کند و همه ی کودکان جهان بتوانند درس بخوانند، تفریح داشته باشند و برای خود آینده ی روشنی بسازند.
دوست دارم انسان های خود خواه از جنگیدن با یک دیگر دست بر دارند و تمام جنگ های جهان تمام شود، مردم جنگ زده به خانه های شان بر گردند و همه ی انسان ها تا ابد در صلح و آرامش کنار یک دیگر زندگی کنند.
آرزو می کنم، هیچ کس بیماری لاعلاج نداشته باشد و همه ی آدم ها شاد و سلامت در کنار کسانی باشند که دوست شان دارند.
آرزوی بزرگ من کمک کردن و بر آورده کردن آرزوی دیگران است، دوست دارم در آینده که بزرگ تر شدم مال و ثروت زیادی داشته باشم و از آن طریق به دیگران کمک کنم و همین طور موقعیت شغلی خوبی کسب کنم که به واسطه ی آن نجات بخش زندگی اطرافیان باشم.
من با تمام وجودم هر روز دعا می کنم و از خدا می خواهم که شادی و خوبی را به همه ی ما هدیه کند و امیدوار هستم روزی، جهان آن طور که من دوست دارم شود و در این راه، خود نیز به اندازه ی توانم برای تحقق این آرزو، تلاش می کنم.
می دانم که انسان ها قادر به انجام هر کاری هستند و اگر همه ی ما بخواهیم می توانیم دنیایی را بسازیم که شادی و خوشبختی در آن، برای همه یکسان باشد.
انشای دوم
انشانویسی درباره آرزوها به شیوه ادبی
وقتی از کلمه ی آرزو صحبت می کنیم به نظر می رسد این موضوع دست نیافتنی است در حالی که آرزو ها می توانند همین چیزهای ساده ی اطراف مان باشند که هر روز بی تفاوت از کنار شان رد می شویم.
وقتی کودک بودم آرزو می کردم مادرم عروسکی را که چند روز پیش پشت ویترین مغازه ای دیده بودم برایم بخرد، عمر آرزویم کوتاه بود و آن زمان توانستم خیلی زود به آن دست پیدا کنم، اما آرزو ها همیشه کوچک نمی مانند، آن ها هم مثل ما قد می کشند و بزرگ می شوند و حتی بعضی وقت ها دست نیافتنی.
حالا رنگ و بوی آرزو هایم عوض شده و بعضی از آن ها ممکن است همیشه در حد یک آرزو باقی بمانند و رنگ واقعیت به خود نگیرند.
آرزو هایی که در حال حاضر دارم مربوط به همه ی آدم هاست چون معتقدم جهان یک موجودیت به هم پیوسته است.
همیشه به این موضوع فکر می کنم که چه می شد اگر فقر وجود نداشت و هیچ کس فقیر نبود؟ دنیا چه گلستانی می شد اگر آرزویی به دل کسی نمی ماند، مخصوصا اگر آرزویی باشد که بتوان با پول به آن دست پیدا کرد.
چه می شد اگر هر کس به اندازه ی نیازش پول داشت و هیچ کسی حق دیگری را پایمال نمی کرد؟
اکنون بهترین آرزوی من این است که هیچ کودکی در هیچ جای دنیا مریض نباشد و آرزو هایش همان عروسک های رنگارنگ و جنب و جوش و بازی باشد نه آرزوی نجات از بیماری.
آرزو می کنم هیچ حسرتی در دل کسی نماند، مخصوصا حسرت خنده های از ته دل و شادی، زیرا اگر خنده و شادی نباشد روح انسان به تدریج پژمرده می شود و از بین می رود.
انشای سوم
انشا توصیف لیله الرغائب و شب آرزوها
مقدمه: شب لیله الرغائب یا شب آرزوها با همه ی روزها متفاوت است و من می خواهم برای این شب زیبا انشا بنویسم:
ابتدا برای دوستان همکلاسی خودم توضیح دهم که کلمه لیله اررغائب به چه معناست
لیلة الرغائب نخستین شب جمعه ماه رجب قرار دارد. لیله به معنای شب است و کلمهٔ «رغائب» جمع «رغیبه» به معنای چیزی است که مورد رغبت و میل و نیز به معنای عطا و بخشش فراوان است. بنابراین «لیلة الرغائب» هم میتواند به معنای شبی باشد که میل و توجه به آن بسیار است و هم میتواند به معنای شبی باشد که در آن عطا و بخشش خدا بسیار است.
لیلة الرغائب نخستین شب جمعه ماه رجب قرار دارد و نماز و شب زنده داری در آن فضیلت های بسیاری دارد.
بر اساس روایتی از پیامبر(ص) در این شب فرشتگان به کعبه میآیند و از خدا درخواست میکنند روزهدار در ماه رجب را ببخشد. در این روایت، همچنین خواندن دوازده رکعت نماز با کیفیتی خاص پس از عشاء تا قبل از نیمه شب توصیه شده است. جمعی از عالمان شیعه و سنی، روایت مذکور را جعلی دانستهاند. گروهی از فقها انجام اعمال لیلة الرغائب را به امید مطلوبیت (رجاءً) جایز میدانند.
پیامبر (ص) می فرماید: زمانی که یکسوم از این شب بگذرد، فرشتهای در آسمان و زمین باقی نمیماند، مگر اینکه در کعبه و حوالی آن جمع میشوند. خداوند به فرشتگان میگوید هرچه میخواهید درخواست کنید. فرشتگان گویند درخواست ما بخششِ فرد روزهدارِ ماه ماه رجب است. خدا پاسخ میدهد: آن را انجام دادم.
نتیجه: در شب آرزوها همه برای هم دعا کنیم تا بنده خوب باشیم و برای کمک به هم تلاش کنیم.
انشای چهارم
انشا در مورد لیله الرغائب به زبان ساده
به اولین شب جمعه ماه رجب لیله الرغائب گفته میشود که به شب آرزوها نیز معروف است.
همه در این شب نماز و دعا می خوانند و برای همدیگر دعا می کنند. بعضی از مردم نیز تا صبح بیدار می مانند و نماز و اعمال این شب را انجام می دهند.
منم هم برای پدر و مادرم و برای دوستانم دعا می کنم. امسال هم میخواهم در این شب با او بمانم و سفره دلم را باز کنم. بابت تمام گناهانم عذرخواهی کنم و طلب بخشش از درگاه حضرت حق.
دیگه نزدیکه. چند ساعت دیگه بیشتر نمونده. الان توی اتاقم و روی تخت نشستم و فقط و فقط به کارهایی که شب جمعه میخواهم انجام بدم فکرمی کنم. راستی نگفتم داستان چیه. این شب جمعه یه شب دیگه است از اون شباست. اولین شب جمعه ماه رجب. شب آرزوها شبی که مدتهاست در انتظارش لحظهها رو میشمارم.شب آرزوها شبی که برای تمام بندههای خداست به خصوص بندههای گناه کار معاشران گره از زلف یار باز کنید
گفته است به چنین شبی، شب جمعه اول ماه رجب، مرا بطلب و از من بطلب؛ و باید خواند و باید طلبید و آرزو کرد. ماه عاشقی، ماه مقدمه و ماه مقدم؛ روزهائی که نبض کعبه بدانها میتپد؛ السلام علیک یا امیر المومنین.. این شب جمعه – لیله الرغائب یا همان شب آرزوها بقول خودمان – برای من که خیلی وقته رفرش نکردهام، یه رفرش اساسیه و خانه تکانیای که خیلی وقت قبل باید انجام میشد و نشده؛ شب زیبایی که از مثل آن مدتها بینصیب بودم و دعوتی که مدتها بود لبیکش نگفته بودم…
در شب آرزوها هزار آرزو دارم و میدانم که صدایم را میشنود و باز میدانم که اجابت خواستهام زودتر از آنی خواهد بود که در دایره تنگ تصورم میگنجد.
انشای پنجم
انشا در شب آرزوها چه آرزویی دارید برای همه پایه ها
لیله الرغائب که به شب آرزوها نیز مشهور است، اولین شب جمعه ماه رجب بوده که در روایات شب بخشش بسیار نامیده شده است. در برخی از آموزههای اسلامی آمدهاست که در این شب فرشتگان بر زمین نزول میکنند تا رحمت الهی را به جامعه بشری عرضه نمایند.
شب آرزوهاست. اول فکر میکنم باید بنشینم و آرزوهای قشنگ قشنگم را لیست کنم. بعد آنها را با دوستانم در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارم. یا حتی میتوانم عکس نوشته بسازم تا لایک بخورد. دقیقاً همان کارهایی که سالهای قبل در اولین شب جمعه ماه رجب انجام میدادم.
اما… امسال هرچه فکر میکنم، دیگر آرزویی ندارم که آنقدرها جذاب باشد تا بشود به اشتراکش گذاشت. آنقدر آرزو کردم که به بیآرزویی محض رسیدهام. آرزو کردهام جنگ برداشته شود و نشده، آرزو کردهام انسانها با یکدیگر مهربان شوند و نشده، آنقدر آرزو… که… دیگر از آرزو کردن خسته و ناامید شدهام.
من آرزو دارم که پدر و مادرم همیشه سلامت و شاد باشند؛ هیچگاه ناراحتی را در چهره مادرم و خستگی را در چهره پدرم نبینم و بتوانم فرزند خوب و صالحی برای آن ها باشم.
پدر و مادرم بزرگ ترین دارایی های من هستند و بهترین آرزوی من بودن همیشگی آن ها در کنار من است؛ دوست دارم همیشه و هرلحظه در کنار آن ها باشم.
آرزو دارم تا بتوانم آن خانه ویلایی را که مادرم آرزویش را دارد روزی برایش بخرم و آن ماشینی را که پدرم همیشه در موردش در خانه صحبت می کند برای او تهیه کنم و این بزرگ ترین خواسته من از خداوند است، که بتوانم آرزوی پدر و مادرم را برآورده کنم.
آرزو دارم هیچگاه کاری نکنم که باعث شرمندگی پدر و مادر شوم و یا آن ها را ناراحت کنم؛ آرزو دارم همیشه باعث سربلندی و افتخار آن ها باشم هیچ گاه باعث نشوم که دلشان بشکند.
و آخرین آرزویی که من در زندگی دارم این است که بنده خوبی برای پروردگارم باشم، و او از من راضی باشد و هیچگاه هیچ چیزی باعث نشود تا من نسبت به پروردگار توکلم را از دست بدهم.
در شب آرزوها، دستهایم را بردهام بالا و خدایم را صدا کردم. راستش را بخواهی نمیدانم چه میخواهی! ولی امشب برای تو، برای رفع غمهایت، برای قلب زیبایت و برای آرزوهایت به درگاهش دعا کردم… تو هم آرزو کن؛ گوشهای خدا پر از آرزوست و دستانش پر از معجزه… شاید کوچکترین معجزهاش بزرگترین آرزوی تو باشد. پس آرزویی کن.
نظر شما