دقایق زجرآور از سوژه شدن کارگران !
دقایقی زجرآورِ در ویدئوهای دوربین مخفی میگذرد، تمسخری تلخ بر زندگی دشوار کارگران فرودست است، کارگرانی که نمیدانند سوژه شدهاند.

آنچه در چند دقیقهی زجرآورِ این ویدئوهای دوربین مخفی میگذرد، تمسخری تلخ بر زندگی دشوار کارگران فرودست است، کارگرانی که خبر ندارند دیگران یا همان سلبریتیهای فضای مجازی برای سودجویی و کسب پول، هیچ خط قرمزی ندارند، کارگرانی که نمیدانند سوژه شدهاند.
فیلم کوتاه است، فقط چند دقیقه، اما چند دقیقهای به شدت زجرآور، کلافهکننده و ناراحت.
یک ویدئوی زجرآور
دو کارگر باربر با سختی و عرق ریختن در گرمای سر ظهر تابستان، در حال جابجایی بار هستند؛ یکی از آنها تلاش میکند یک کارتون سنگین را از زمین بلند کند؛ ناگهان هنرمند دوربین مخفی! از کنار کامیون حمل بار ظاهر میشود، رو به کارگر میکند و با لحنی پر از تمسخر و توهین میگوید «نون نخوردی مگه، زور بزن یه کم.....». کارگر متعجب میشود، بار بر دوش، چند بار میپرسد «شما با منی؟» بعد آقای هنرمند خود را به نشنیدن میزند و تظاهر میکند که مربی ورزش است و با هندز فریِ موبایلاش در حال صحبت کردن و برنامه دادن....
کارگر متعجبانه مجبور به باور کردن میشود اما آقای هنرمند دستبردار نیست: «نمیتونی بلند کنی بیام سه تا بزنم تو گوشات ها....». کارگر خسته عصبانی میشود و به سمت آقای هنرمند میآید، حوصلهاش تمام شده و به مرز انفجار رسیده، در ساعت اوج خستگی، آقای هنرمند دوربین مخفی، ولکن نیست.... در نهایت هنرمند فضای مجازی که چند دقیقهی زجرآور، کارگر و همکارش را در حال بار بردن و عرق ریختن سر کار گذاشته و به هدفش رسیده، میگوید: «چی میگی آقا، من مربی بدنسازیام، دارم تمرین آنلاین میدم، دارم با ایرپاد صحبت میکنم، بیا بگو الو....». و کارگر ساده در ایرپاد یا هندزفریِ هنرمند قلابی الو میگوید و سلام میدهد، اینجا صدای خندهها روی ویدئو اوج میگیرد و گوشها را کر میکند....
بلاهای سرمایهداریِ بیضابطه
این نوع برخوردِ توهین آمیزِ دنیای سرمایهداری با طبقهی کارگر و زحمتکش، چیز جدیدی نیست؛ دنیای تبلیغات و سرمایهداری مخصوصاً وقتی برای پول درآوردن هیچ ضابطه و حد و رمز مشخصی وجود ندارد، تمام خطوط قرمز را رد میکند، طبقهی کارگر به سادگی طعمه میشود....
با یک چرخ در یوتیوپ و اینستاگرام، نمونههای مختلفی از این هنرمندان قلابی میبینیم که سوژهای سادهتر و سهلالوصولتر از کارگران کف خیابان پیدا نکردهاند؛ کارگران پاکبان، پارکبانان، پرسنل فضای سبز و نیروهایی مانند باربران شهری یا کارگران بازیافت زباله، این ضعیفترین و بیحقوقترین لایههای طبقه کارگر شهری، برای دوربین مخفی و لایک گرفتن و البته کسب درآمد سوژه میشوند. کارگرانی که خودشان میانه چندانی با تکنولوژیهای روز ندارند و احتمالاً فقط یک گوشی تخم مرغی برای ارتباط با خانواده در جیب بغل دارند، خود را در فضاهایی محصور میبینند که راه فراری ندارد؛ در عرض چند دقیقه، این کارگران برای فالوئر جمع کردن و پول درآوردن «ابزار» میشوند، دوربین مخفی این فضاهای محصور را ثبت میکند و در نهایت، ویدئوهای کوتاه از این کارگران در یوتیوپ یا اینستاگرام بارگذاری میشود، در حالیکه مخاطبان فرضی یا واقعی با صدای بلند میخندند.....
درد مضاعفِ توهین
کارگران ایران به خصوص حداقلبگیرانِ کف خیابان، این روزها اصلاً حال و روز خوشی ندارند و به گفتهی «احسان سهرابی» فعال کارگری، این برخوردها چیزی جز درد مضاعف نیست؛ کارگری که درگیر پول درآوردن برای خرید نان خالی یا نان و تخم مرغ است و معمولاً در پهنه کلانشهرها، خانه به دوش و آواره است، از سوی فضای مجازی و فعالان آن مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.
سهرابی با تاکید بر اینکه «این رفتارها توهین به کرامت کارگران در قالب محتوای دوربین مخفیست» میگوید: این هنرمندانِ به اصطلاح غیر رسمی، معمولاً جهت تولید محتوا در پارکها و فضای سبز تردد دارند و بیشتر کارگران خدمات شهری، طعمهی اینگونه برخوردها میشوند. متاسفانه در روزها و ماههای اخیر شاهد گسترش پدیدهای نگرانکننده در فضای مجازی و برخی رسانهها هستیم که در آن، برخی افراد به بهانهی تولید محتوای دوربین مخفی و برنامههای سرگرمینما، کارگران ساده، زحمتکش و خوشقلب کشورمان را آماج تمسخر، تحقیر و استهزاء قرار میدهند.
به گفته این فعال کارگری، این رفتارها نه تنها مغایر با اصول اخلاقی و حفظ کرامت انسانیست، بلکه به روشنی با قوانین مصرح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه تولید محتوا در تضاد است.
سهرابی تاکید میکند: کارگران، ستونهای اصلی تولید، خدمات و توسعه کشور هستند؛ کسانی که با صداقت و تلاش روزانه خود، چرخهای زندگی جمعی را به حرکت درمیآورند. بهکارگیری این زحمتکشان در نمایشهایی با هدف خنداندن و سرگرمسازی از طریق تحقیر، بازی با احساسات و ایجاد شوک روانی، مصداق روشن نقض حرمت انسان و تخطی از مسئولیت اجتماعی رسانههاست.
این نوع رفتارها باید متوقف شود؛ سهرابی در این رابطه میگوید: ما خواهان برخورد قاطع، قانونی و بازدارنده با تولیدکنندگان و پخشکنندگان این نوع محتواهای سخیف هستیم. همچنین از پلتفرمها، رسانهها و مدیران فضای مجازی میخواهیم با پالایش محتوای خود، اجازه ندهند که بسترهای فرهنگی کشور به محلی برای تحقیر طبقات زحمتکش و شریف بالاخص کارگران کمدرآمد و تحت ستمِ خدمات شهری تبدیل شود.
آنچه در چند دقیقهی زجرآورِ این ویدئوهای دوربین مخفی میگذرد، تمسخری تلخ بر زندگی دشوار کارگران فرودست است، کارگرانی که خبر ندارند دیگران یا همان سلبریتیهای فضای مجازی برای سودجویی و کسب پول، هیچ خط قرمزی ندارند، کارگرانی که نمیدانند سوژه شدهاند. زجر و عذاب آنجا به نقطه اوج خود میرسد که کارگرِ بیخبر از همه جا، شرمنده از عصبانیتِ چند لحظه پیش خود، در اوج خستگی، باور میکند که اشتباه کرده و در ایرپادِ بازیگرِ ویدئوی سخیف، سلام و احوالپرسی میفرستد، همانجاست که خندههای پشت دوربین اوج میگیرد و این سناریوی شرمآور تکمیل میشود....
نظر شما