انشا درمورد باران برای مقطع ابتدایی به شیوه عادی، ادبی، علمی، داستانی
نوشتن انشا موجب بروز خلاقیت خواهد شد که دانش آموز را با دنیای اطرافش آشتی خواهد داد. انشاهایی با موضوعات مختلف در این بخش آمده که می توانید استفاده نمایید.
در این مطلب ۵ انشا با توصیف ها و متن های مختلف درباره باران آورده ایم که می توانید برای تمام مقاطع تحصیلی از آنها استفاده و ایده بگیرید.
انشای اول
انشای عادی درمورد باران
باران از بارش ابر به صورت قطرههای کوچک بوجود می آید که از آسمان به زمین سقوط میکند. این پدیده طبیعی، یکی از اصلیترین منابع آب شیرین در جهان است و برای حیات و رشد گیاهان و جانداران ضروری است.
باران البته یکی از پدیدههای هواشناسی است که به وسیله تبخیر آب از سطح زمین و تشکیل ابرها ایجاد میشود. در فرایند تبخیر، آب از سطح زمین، دریا و سایر منابع آبی توسط گرمای خورشید به بخار تبدیل میشود. سپس این بخارها به صورت ابرها به ارتفاعات بالا صعود میکنند. هنگامی که بخارها رسیدند به ارتفاعی که دما به حدی پایین باشد که بخار به شکل مایع تبدیل شود، قطرههای آبی به وجود میآیند و به صورت بارش بر روی زمین سقوط میکنند.
برخلاف دیگر اقلیمها، بارش باران در اقلیم معتدل و استوایی بیشتر است. باران میتواند در شکلها و شدتهای مختلفی رخ دهد. از باران خفیف و ملایم تا باران شدید و رعد و برق، هر کدام میتوانند تأثیر زیادی بر روی زمین و محیط زندگی داشته باشند.
باران اثرات متعددی بر روی زندگی در سطح زمین دارد. در ابتدا، باران به عنوان یک منبع آب اساسی برای رشد گیاهان و درختان عمل میکند و به طور مستقیم گیاهان را آبیاری میکند و به آنها اجازه میدهد که رشد کنند و میوه بدهند. باران میتواند آب زیرزمینی را شارژ کند و به تغذیه منابع آبی زیرزمینی کمک کند.
البته تأثیراتی بر روی اقتصاد و جامعه نیز دارد. میتواند به کشاورزان و دامداران کمک کند و محصولات آنها را افزایش دهد. همچنین میتواند برای تولید برق از طریق نیروگاههای هیدروالکتریک استفاده شود، البته بارش باران بیش از حد نیز میتواند زمین را سیلابی کند و آبگرفتگی و خسارات عمده را به همراه داشته باشد.
بارش باران از وجه دیگر بر خلق و خوی و روحیه انسانها نیز تأثیر میگذارد. صدای باران و عطر خاصی که به همراه آن است به برخی افراد آرامش می دهد و این ممکن است به دلیل ارتباط انسان با طبیعت و یادآوری خاطرات خوشی که از باران در گذشته داشته، باشد.
در نتیجه باران یک پدیده طبیعی مهم است که بر روی زمین و زندگی موجودات زمینی تأثیرات بسیاری می گذارد، از آبیاری گیاهان و تأمین آب شرب تا تولید برق و اثرات روحیهبخش، باران بخشی اساسی از زندگی روزمره ما است.
انشای دوم
متن ادبی درباره باران
اگر بارانی از آسمان نمی بارید، ابرها به سکوت فرو میرفتند و زمین تشنه و خسته از این انتظار بیپایان میلرزید. اما در یک روز ابری آسمان بارید و تمامی آرزوها و امیدها را با خود به دل زمین میکشید.
در آغاز، قطرههای کوچک ولی پرشوری از آسمان بر روی زمین میپاشیدند. آنها انگار نمیخواستند که تنها باشند و قدمی برای دیگران در راه دویدن بردارند. قطرههای باران به شادی و شور و شوق پر از گلها و درختان میکشیدند و در هر برگی که به لطف آنها شادی داشت، میلرزیدند.
باران، آوازی نواخت که با زمین درآمیخته و در همه جا رقصید. صداهای آب در حالی که مثل آبشاری از آسمان فرود می آمد به گوش میرسید و زمین به ترانههایی از شادی و خندههای بیپایان میخندید. بوی نسیمی عطرافشان از گیاهان و گلها، همراه با بوی تازهای از خاک در هوا پراکنده شده بود.
هر قطره باران، کوچک و بیهمتا، یک داستانی بر دوش داشت. در تپهها و کوهها، قطرهها بر روی سنگها میلغزیدند و از مراحل سفر خود بازگویی میکردند. از آغاز سفرشان از ابرها تا لحظهای که به زمین میرسیدند، قصههایی از عشق و تلاقی رنگها وجود داشت.
باران، با لمس کردن زمین، به هیجان میآمد و هر قطره با شور و شوق خود را در دل خاک فرو میبرد. زمین، از این ارتباط شگفتزده میشد و به مسافران آسمانی خرمن امید خود را باز میکرد.
در آغاز، باران همراه با طوفانی از شادی و غرق در لحظات شیرین، قلب هر فردی را میتازاند. اما با گذشت زمان، باران آرام میشود و به شبهای میهمانی زمینی تبدیل میشود. قطرهها به موسیقی آرام و سرشار از احساس گوش میدهند و همه چیز در آرامشی بینهایت غرق میشود.
باران، اغواگری بینظیر برای قلوب ماست. هر قطره، تعاملی است با زمین و آسمان، با آرامش و شور و شوق، با امید و خستگی. باران، یادآوری میکند که در هر لحظهای میتوانیم احساس زندگی کنیم و با خود و دیگران در ارتباط باشیم.
باران، نشانهای است از روحیه زندگی و نبضی که همیشه در قلب ما میتپد. امیدوارم همیشه بتوانیم به لحنی از باران گوش بدهیم و از تمامی قطرههای این هدیه آسمانی استفاده کنیم. چرا که باران، زندگی است که همیشه میتواند به ما شادی و امید بخشد.
انشای سوم
انشا درباره منظره بارانی
منظرهای بارانی، یک نمایشگاه زیبا و شگفتانگیز از طبیعت است. وقتی باران از آسمان سقوط میکند و قطرههای آب به زمین میریزند، یک تجربه بینظیر و احساسی عمیق به وجود میآید.
اولین قطرههای باران، همانند پیشاهنگانی بیصدا و بیجنب وارد صحنه میشوند. آنها با لطافت بر روی برگها و گلها مینشینند و طبیعت را به آرامش و خوابیدگی فرا میخوانند. صداهای آرام و لطیف باران، همراه با بوی خاک تازه و عطر گلها، هوا را پر میکند و درونیتی معنوی و آرامش بخش را به ارمغان میآورد.
باران، عمق و زیبایی را به منظره میبخشد. قطرههای باران به آرامی از برگها سقوط میکنند و در جریانی آرام و روان، راه خود را به سمت زمین مییابند. این قطرهها در طریق خود، با ریزهکاری و پرواز آرام خود، جریان آب را شکل میدهند و در طراحی زیباییهایی از آب روی زمین، شرکت میکنند.
منظره بارانی، به طبیعت و دیگر عناصر محیط زیست جان میبخشد. درختان، برگهای خود را با آب باران شسته و از طریق شاخههایشان راه خود را به زمین مییابند. گلها و گیاهان با شادی و خندهای شاداب، از این همنشینی با باران لذت میبرند. مرغان و پرندگان نیز با پروازی لذتبخش و شاداب، به لانه هایشان بازمیگردند.
اگر با دقت نگاه کنیم به منظره ای بارانی، شاهکاری از رنگها و تنوع زیباییهاست. رنگهایی همچون سبز تازه، زرد زنبق، قرمز گلها و ارغوانی بیدمشکی، در اثر تماس با قطرههای باران، جلوهای زیبا و شگفتانگیز به خود میگیرند. این ترکیب رنگها، مناظری خیرهکننده و آرامش بخش را برای چشمان ما به ارمغان میآورد.
منظره بارانی، به ما یادآور میشود که زندگی مانند باران است. همانند قطرههای باران که به تنهایی ضعیفند، ما نیز برای رسیدن به اهدافمان نیاز به تلاش و تعامل با دیگران داریم. باران، یادآوری میکند که هر قطره، هر تلاش و هر اقدامی برای تحقق آرزوها و امیدها مهم است.
دیدن باران با زیباییها و آرامشی که به همراه دارد، یک تجربه بینظیر است. این نمایشگاه طبیعت، با رنگها، بوها و صداهای آن، ما را به دنیایی از آرامش و شادی میبرد. باران، یک هدیه از آسمان است که همه ما را به لحظاتی از تفکر، تماشا و ارتباط با طبیعت دعوت میکند.
انشای چهارم
انشا درباره فواید بارش باران
باران، بیشک یکی از بزرگترین نعمتهای طبیعت است که به زندگی ما ارزش، شادابی و معنویت میبخشد. این بارش آب، فواید بسیاری را به همراه دارد که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر زمین، گیاهان، حیوانات و انسانها تأثیر میگذارد.
اولین فایده بارش باران، تأثیرش بر محیط زیست است. هنگامی که باران میبارد، زمین تر میشود و کمآبی را بهبود میبخشد. آب باران به ریشههای گیاهان نفوذ کرده و آنها را به رشد و نمو تشویق میکند. همچنین، با تأمین آب به رودخانهها و دریاچهها، باران میتواند منابع آبی را تأمین کند و به حفظ تنوع زیستی و تعادل اکوسیستمها کمک کند.
باران، نه تنها برای گیاهان و حیوانات، بلکه برای انسانها نیز فواید بسیاری را به ارمغان میآورد. اولین فایده باران برای انسانها، تأمین آب آشامیدنی است. بدون آب، زندگی امکانپذیر نیست و باران به عنوان یک منبع اصلی آب، برای پاسخگویی به نیازهای آشامیدنی انسانها بسیار اهمیت دارد.
فواید دیگر باران برای انسانها عبارتند از تأثیر مثبت آن بر روحیه و آرامش است، صدا و بوی باران، حس آرامش و شادابی را به ما میبخشد و میتواند موجب کاهش استرس و اضطراب شود. همچنین، زمین را طراوت می بخشد و به تماشا و لذت بردن از مناظر طبیعی و زیباییهای آن دعوت میکند.
باران، نقش مهمی در کشاورزی و باغبانی نیز دارد. به عنوان یک منبع آب مهم، باران به کشاورزان کمک میکند تا محصولات خود را آبیاری کنند و به برداشت بهتری دست یابند. همچنین، در باغبانی، باران میتواند به رشد و نمو گیاهان کمک کند و محصولاتی با کیفیت بالا را تولید کند.
باران، همچنین در حفظ منابع طبیعی و کاهش آلودگی هوا نقش حیاتی دارد. هنگامی که باران میبارد، آلایندههای موجود در هوا را به زمین میبرد و هوای پاک و تمیزی را به ما هدیه میدهد. این آب باران، به تصفیه هوا کمک میکند و در کاهش آلودگی هوا و حفظ محیط زیست نقش مهمی دارد.
به طور کلی، باران یکی از نعمتهای بیبدیل طبیعت است که به زمین، گیاهان، حیوانات و انسانها فواید بسیاری را میبخشد. این بارش آب، همچنین به ما یادآوری میکند که باید از منابع آبی محدود و طبیعتی که داریم، مراقبت کنیم و آنها را حفظ کنیم.
انشای پنجم
انشای داستانی درباره باران
در یک روز ابری، آبهای آسمان شروع به بارش کردند. قطرههای باران به زمین میریختند و صدایی آرام و دلنشین به گوش میرسید. همه جا به طور زیبایی تغییر کرد. خیابانها پر از آب شدند و درختان و گیاهان به لطف باران زندگی میگرفتند.
در یک کوچه خلوت، محمد با چترش زیر باران قدم میزد. او با لبخندی بر لب، از این کار لذت میبرد. محمد عاشق باران بود و همیشه در این هوای بارانی به یاد کودکیاش میافتاد. وقتی که هنوز بچه بود، همیشه به خیابانها میرفت و در باران بازی میکرد.
در همسایگی خانه محمد، دختر کوچکی به نام سارا پشت شیشه پنجره نشسته بود و با شوق به باران نگاه میکرد. او هر بار که باران میبارید، احساس شادی و خوشحالی میکرد. برای سارا، باران همیشه یک نعمت و هدیه از طبیعت بود. او به آن هدیههای آسمانی نگاه میکرد و خیس شدن گیاهان و شادی حیوانات را تماشا میکرد.
آب باران به ریشههای درختان نفوذ کرده بود و زندگی جدیدی را درونشان پدید آورده بود. برگها شاداب و تازه بودند و گلها با رنگهای زنده و زیبا رشد کرده بودند. همه چیز به باران بستگی داشت و طبیعت با رنگها و بوهایش به شکلی زیبا طاهر شده بود.
در یکی از کوچههای شهر، یک پسربچه به نام علی با جاری شدن آب باران مانند رود در حوالی خانهاش بازی میکرد. او با لبخندی بر لب و با لذت، در حوضچههای آب باران میپرید و قطرههای باران را روی صورتش حس می کرد. علی به باران علاقه داشت و همیشه به آن میگفت: "تو به من لبخند میزنی و من هم به تو لبخند میزنم!"
هر قطره باران، داستان خاص و جذاب خود را داشت. این قطرهها با قطرات دیگر به یک جریان بزرگ پیوند می خوردند و رودخانهها را شکل میدادند. رودخانهها به دریاها میرسیدند و به آرامش دریاچهها و اقیانوسها هیجان می دادند. همه اینها به خاطر باران بود که همه را با هم متصل میکرد.
در آخرین لحظات باران، آفتاب پشت ابرها ظاهر شد و دنیا با نور آفتاب تابان، از آبهای بارانی که همه را برای چند لحظه به خود بسته بود، آزاد شد. همه از این مناظر احساس خوشحالی و امید را داشتند.
نظر شما