منتظر طلسم شکنی تیم امید در تاشکند باشیم؟
همه نگاهها به تاشکند است تا تیم ملی امید کشورمان یک طلسم نیم قرنه را بشکند اما آیا میتواند؟
المپیک ۱۹۶۴ توکیو نخستین تورنمنت بین المللی بزرگی بود که فوتبال ایران در آن شرکت کرد. تا آن زمان ما تنها دربازیهای آسیایی ۱۹۵۱ شرکت کرده بودیم و فوتبال ما دیگر هیچ تجربه بینالمللی نداشت.
خاطرات خوش با المپیک
پس به همین شکل هم المپیک برای ما اهمیت بسیاری دارد. فوتبال ما در ۱۵ سال بعدی دو بار به المپیکهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ مونیخ و مونترال رفت و در تجربه دوم تا جمع هشت تیم برتر هم بالا آمد که تا آن زمان برای آسیا رکوردی بود. مدال طلای بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ را هم گرفتیم. در سه دوره جام ملتهای آسیا ۱۹۶۸ تهران ۱۹۷۲ تایلند و ۱۹۷۶ تهران قهرمان شدیم. در آن سالهای طلایی فوتبال ایران به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین هم رسید تا دیگر کلکسیون افتخاراتش را کامل کرده باشد.
اما پس از آن ایران دیگر نه قهرمان جام ملتها شد و نه به المپیک رسید. البته که مدال طلای بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن، ۱۹۹۸ بانکوک و ۲۰۰۲ بوسان به ویترین افتخارات فوتبال ما آمد و در جامهای جهانی ۱۹۹۸ فرانسه، ۲۰۰۶ آلمان، ۲۰۱۴ برزیل، ۲۰۱۸ روسیه و ۲۰۲۲ قطر نیز حاضر بودیم.شکستن طلسم رسیدن به المپیک از یک جایی برایمان سختتر شد. برای ما که عادت به سرمایهگذاری در تیمهای پایهای نداریم و مربیان ما از نسلی به بعد، به جای سازندگی رو به حاضری خوری آوردند تا فقط نتیجه بگیرند و در چرخه انتخاب مدیرانی که خود برای ماندن به نتیجه نیاز داشتند، بمانند. ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ با اقتدار مجوز حضور در المپیک ۱۹۸۰ مسکو را گرفت اما این مسابقات را تحریم کرد تا آخرین حضور ما در المپیک به ۱۹۷۶ ختم شود و آخرین کسب مجوز ما به ۱۹۸۰ مسکو.
از ۱۹۸۸ سئول به بعد کمیته بین المللی المپیک و فیفا به تفاهم رسیدند تا بازیهای فوتبال المپیک برای زیر ۲۳ سال و پشتوانهای باشد برای جام جهانی فوتبال و تولد ستارههای جدید. چه بسیار فوق ستارههایی مثل مسی که ابتدا در مسابقات المپیک درخشیدند اما ما در تمام این چهار دهه دستمان از این ویترین بزرگ خالی مانده است.
تیم های خوبی که ناکام ماندند
ما در تمام این دههها تیمهای قدرتمندی داشتهایم با ستارههای بزرگ. از دو تیمی که حسن حبیبی در ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶ هدایت میکرد ستارههای بزرگی به نسل طلایی و حتی اروپا رسیدند، از
خداداد عزیز تا مهدی مهدوی کیا و مهرداد میناوند. تیم سال ۲۰۰۰ هم لژیونر داشت، رسول خطیبی و داریوش یزدانی و با همین فرمان تیمهای ناکام ۲۰۰۴ آتن، ۲۰۰۸ پکن، ۲۰۱۲ لندن، ۲۰۱۶ ریو و ۲۰۲۰ توکیو هم خالی از ستاره نبودند اما متاسفانه همیشه بیبرنامگی به ما ضرر زد. ما همیشه تا شب مسابقات خوابیم و روز مسابقات هم باشگاهها بازیکن به تیم امید نمیدهند! وقتی در داخل چنین باشد طبیعی است که لژیونرها نیز از باشگاههای خارجی خود نیایند…
تغییر عادت
اما این بار گویا قرار است همه چیز تغییر کند. فدراسیون اجازه حضور لژیونرها مثل محمد امین حزباوی یا اللهیار صیادمنش را گرفت و آنها به اردوی تیم رسیدند. تمام ستارههای تیمهای داخلی همچون یاسین سلمانی یا سامان فلاح هم در اختیار این تیم بودند اما کیست که نداند یک تیم فوتبال برای موفقیت باید در همه پستها بازیکن خوب داشته باشد.
به این نفرات دقت کنید؛ بازیکنانی که رضا عنایتی با خود به ازبکستان برده و هنوز جامانده های باارزشی چون سامان فلاح هم هستند، ترکیب تیم ملی ایران در بازی اول با هنگ کنگ این بود:
محمدرضا خالدآبادی، محمدامین حزباوی، محمدرضا بردبار، سامان تورانیان، حسین گودرزی، محمد قربانی، محمدجواد حسیننژاد، یاسین سلمانی، آریا یوسفی، امیر جعفری، مهدی هاشمینژاد.
ببینید چه بضاعتی داریم که محمدحسین اسلامی (ستاره ذوب آهن که استقلال برای گرفتن او بارها به اصفهان نامه زد) و الهیار صیادمنش به عنوان ذخیره از روی نیمکت به زمین رفتهاند!
ستاره های لیگ
تمام این بازیکنان در لیگ برتر حرفهای بازی میکنند و تا فصل پیش بازیکنان ثابت تیمهای خود بودند. خالدآبادی پدیده هوادار بود که حالا به استقلال آمده،حزباوی پدیده ملی بود واز فولاد به السد رفت، بردبارستاره ملوان،تورانیان پدیده مس که به استقلال آمد، حسین گودرزی همین الان ستاره شمس آذر است، قربانی و حسین نژاد در سپاهان پرستاره فیکس شده اند و یوسفی هم بدشانس است که رامین رضاییان افت ندارد!
امیر جعفری در مس رفسنجان مورد اعتماد ربیعی و الهامی و هاشم نژاد را خمس با آن همه ستاره به کسی نمی دهد! تکلیف یاسین و الهیار هم که مشخص است….
این یعنی پتانسیل نفری تیم امید کامل است میتوان با توجه به توجه مدیران فدراسیون به طلسم شکنی این تیم دل بست.
نظر شما