نقاشی شهادت حضرت فاطمه (س) برای مدرسه همراه با شعر و دکلمه
نقاشی ساده در مورد شهادت حضرت فاطمه . نقاشی در سوخته خانه حضرت زهرا. نقاشی در مورد حضرت فاطمه کلاس سوم.آموزش نقاشی شهادت حضرت فاطمه .
با توجه به فرارسیدن ایام فاطمیه و سوگواری شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) در این بخش از صفحه اقتصاد نقاشی شهادت حضرت فاطمه (س) برای مدرسه آورده ایم که خواهید دید. با ما همراه باشید.
نقاشی شهادت حضرت فاطمه (س) برای مدرسه
نقاشی ساده در مورد شهادت حضرت فاطمه
آموزش نقاشی شهادت حضرت فاطمه
نقاشی در سوخته خانه حضرت زهرا
نقاشی در مورد حضرت فاطمه
نقاشی شهادت حضرت فاطمه
شعر در مورد حضرت فاطمه سلام الله
یه روز گل پیامبر
نشسته بود تو خانه
که دشمنان اسلام
یه لشکر بیگانه
به سوی خانه او
شدند همی روانه
تو دستشون فقط بود
شمشیر و تازیانه
زهرا شنید صدایی
صدای درب خانه
لرزید دل غریبش
یه ترس مادرانه
اومد به پشت در او
با حالی عاجزانه
یکی از اون آدما
با خشم و وحشیانه
در را شکست و سوزاند
آتش گرفت زبانه
لگد به در چو کوبید
میخی ز در کمانه
کرد و به پهلویش خورد
شد دردی مادرانه
محسن به آسمانها
شد سوی حق روانه
آن شب کنار مولا
بنشست و خالصانه
وصیتش رو فرمود
به مولا محرمانه
امشب دعا کنم من
درد و دلی شبانه
پیش خدای خوبم
از جور این زمانه
موهای زینبم را
زدم به شوقی شانه
حسینم و حسن را
بوسیدم عاشقانه
گفتم مرا علی جان
غسلم نما شبانه
مرا به خاک بسپار
عشقم تو مخفیانه
از جایگاه قبرم
ندی به کس نشانه
با هر سوال دشمن
بیار تو صد بهانه
شعر از : علیرضا قاسمی
زیباترین شعر در مورد حضرت فاطمه
این روزا خونه ی ما ____ بوی عجیبی داره
مامان داره رو دیوار ____ پارچه سیاه میزاره
میگم مامان این چیه؟ ____ واسه چی این رنگیه؟
مامان با مهربونی ____ میگه عزیز مادر
پیامبر خوب ما ____ داشته یه دونه دختر
از اسمای قشنگش ____ فاطمه، زهرا، کوثر
این بانوی مهربون ____ بعد باباش غریب شد
به دست آدم بدا ____ زخمی شد و شهید شد
این پارچه های سیاه ____ چادر خاکیشونه
که یادگار مونده از بانوی بی نشونه
دکلمه یا شعر در مورد حضرت فاطمه
فاطمه ی عزیز ما ____ دختر پیامبر بود
او فقط نه یک دختر ____ بلکه مثل مادر بود
صبح یواش یواش می رُفت ____ خانه و دَمِ در را
مثل دسته گل می کرد ____ خانه ی پیامبر را
می نشست و وار می کرد ____ جانماز بابا را
توی سفر هم می چید ____ نان و شیر و خرما را
آسیای دستی را ____ می نشست و می چرخاند
روی لب گل خنده ____ زیر لب دعا می خواند
همواره پدر می گفت : ____ "یاور پدر هستی"
دختر عزیز من ____ مادر پدر هستی
نظر شما