تاریخ سالگرد وفات حضرت ام کلثوم در تقویم ۱۴۰۲ چه روزی است؟

سالروز وفات حضرت ام کلثوم را در تقویم قمری، میلادی و شمسی و همچنین خلاصه ای از زندگی این بزرگوار بررسی خواهیم کرد.

تاریخ سالگرد وفات حضرت ام کلثوم در تقویم ۱۴۰۲ چه روزی است؟
صفحه اقتصاد -

در این مطلب با تاریخ وفات حضرت ام کلثوم در تقویم ۱۴۰۲ آشنا خواهیم شد.  با ما همراه باشید.

وفات حضرت ام کلثوم چه روزی است

۲۹ جمادی الثانی ۱۴۴۵ مطابق با جمعه ۲۲ دی ۱۴۰۲ و ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴ سالروز وفات حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) است.

حضرت ام کلثوم که بود

جناب ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین(سلام الله علیه) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)میباشد.

صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید:

امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند.

آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه)و اهل بیت و اصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود.اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است.

پس از عاشورا که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد.

سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا،بالاخص شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در ۲۱ ماه جمادی الثانی بوده است.(وقایع الشهور ص ۱۱۰)

اُمّ کُلثوم کبری بنت علی بن ابی‌طالب چهارمین فرزند امام علی(ع) و فاطمه زهرا (س) پس از امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و زینب کبری (س). منابع تاریخی از ازدواج او با عمر بن خطاب خلیفه دوم سخن گفته‌اند. برخی وی را از بانوان حاضر در واقعه کربلا می‌شمرند که سخنان و خطبه‌های او در برخی منابع آمده است.

برخی از وقایعی که در مورد وی نقل شده است،(مانند حضور در واقعه کربلا) احتمالا مربوط به فرد دیگری است و به جهت تشابه اسمی به وی نسبت داده شده است.

ولادت و نسب ام کلثوم

در تاریخ ولادت ام کلثوم، میان مورّخان اختلاف است؛ اما شیعه و سنی بر اینکه علی(ع) و فاطمه(س) فرزندی به نام ام کلثوم داشته‌اند، اتفاق نظر دارند.[۱]

تاریخ ولادت او را سال ششم هجری نوشته‌اند؛[۲] البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، این گونه ذکر کرده‌اند که زمان ولادت او در عصر پیامبر اکرم(ص) یا قبل از وفات رسول خدا(ص) بوده است.[۳]

درباره اینکه او فرزند چندم امام علی(ع) بوده میان منابع شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد و علمای شیعه، او را کوچک‌تر و پس از زینب(س) دانسته‌اند؛[۴] اما اهل سنت، ام کلثوم را فرزند سوم علی بن ابی طالب(ع) ذکر کرده و بزرگ‌تر از زینب (س) پنداشته‌اند.[۵]

کنیه‌ها و القاب حضرت ام کلثوم

شیخ مفید در شمار فرزندان امیرالمؤمنین(ع)، نام او را زینب صغری(س) ذکر می‌کند که مُکَنّا به‌ام کلثوم است.[۶] این کنیه را پیامبراکرم(ص) به سبب شباهت زینب به خاله‌اش – ام کلثوم دختر رسول خدا (ص) – به او داد.[۷] در بسیاری از منابع فریقین، از او تعبیر به‌ام کلثوم کبری شده است.

سید محسن امین در این باره می‌گوید: دختران امیر مؤمنان(ع) که اسم یا کنیه آنان ام کلثوم باشد سه یا چهار تن هستند:

ام کلثوم کبری دختر فاطمه (س).

ام کلثوم وُسطی همسر مسلم بن عقیل.

ام کلثوم صغری.

زینب صغری که کنیه‌اش ام کلثوم است.

وی تصریح می‌کند: اگر دو تای آخر یکی باشند، سه نفر و الا ام کلثوم‌ها چهار تن هستند.[۸] با این حال برخی منابع، اسم ام کلثوم دختر علی(ع) و فاطمه(س) را «‌رقیه کبری‌» و نام ام کلثوم صغری را «‌نفیسه‌» خوانده‌اند.[۹]

همسر و فرزندان حضرت ام کلثوم

بنابر نقل برخی تاریخ نویسان، ام کلثوم ابتدا با عُمَر بن خطاب ازدواج کرد و پس از مرگ عُمَر، به همسری پسر عمویش «‌عون‌» پسر جعفر بن ابی طالب در آمد. وی پس از وفات عون با برادرشوهرش «‌محمد‌» و پس از وفات محمد با دیگر برادر آنان «‌عبدالله‌» ازدواج کرد.[۱۰] مسعودی او را بدون فرزند می‌داند[۱۱]. برخی تاریخ‌نویسان از جمله فرزندان وی را «‌زید‌» و «‌رقیه‌» دانسته‌اند که هر دو از عُمَرند.[۱۲] ابن عنبه در ذکر فرزندان مسلم بن عقیل از دختری به اسم «‌حمیده‌» نام می‌برد که مادر وی ام کلثوم دختر علی بن ابیطالب است.[۱۳] سید محسن امین می‌گوید: این خبر دلالت بر آن دارد که مسلم بن عقیل با دختر عمویش ام کلثوم ازدواج کرده، اما این غیر ام کلثوم کبری است؛ چون احدی آن را روایت نکرده و شاید همسر ام کلثوم وسطی باشد.[۱۴]

حضرت ام کلثوم که بود

حضرت ام کلثوم در سوگ مادر

ام کلثوم پس از شهادت حضرت زهرا (س) در حالی که نقابی به صورت داشت، ناله کنان به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت:‌ای پدر!‌ای رسول خدا! به راستی الآن مانند زمان از دست دادن شماست. دیگر پس از این دیداری میان ما و مادرمان نیست.[۱۵]

ازدواج حضرت ام کلثوم با عمر بن خطاب

بنابر برخی گزارش‌های تاریخی، ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) با عمر خلیفه دوم ازدواج کرده است.[۱۶] تاریخ این ازدواج، ذی القعده سال هفدهم هجری ذکر شده است.[۱۷]

در مقابل، عده‌ای از علمای شیعه مانند شیخ مفید این ازدواج را انکار کرده‌اند و آقا بزرگ تهرانی، از چندین کتاب نام می‌برد که در ردّ این ازدواج نوشته شده‌اند.[۱۸]

حضور در کربلا

برخی مقاتل از حضور ام کلثوم در کربلا سخن گفته‌اند؛ به گونه‌ای که از او در بسیاری از موارد در کنار حضرت زینب(س) نام برده شده است و مصیبت‌هایی برای او نقل کرده‌اند. مجلسی نقل می‌کند: پس از شهادت امام(ع) و هنگام آتش زدن خیمه‌ها، گوشواره را از گوش ام کلثوم خواهر حسین(ع) کشیدند.[۱۹] ام کلثوم راوی واقعه عاشورا بوده و در کوفه و مجلس ابن زیاد خطبه خوانده است. ابن طیفور در کتاب خویش، خطبه‌ای را از ام کلثوم می‌آورد که در کوفه و جریان اسارت اهل بیت پیامبر(ص) روی داده است.[۲۰] علامه مجلسی نیز سخنان و اشعار ام کلثوم در مجلس ابن زیاد را ذکر کرده است.[۲۱]

در مقابل، برخی منابع به غیر فاطمی بودن ام کلثوم حاضر در کربلا تصریح کرده‌اند.[۲۲] سید محسن امین این مسئله را رد کرده و می‌گوید: امیرمؤمنان(ع) دو دختر به نام ام کلثوم داشته که یکی ام کلثوم کبری فرزند حضرت زهرا (س) بوده که قبل از واقعه کربلا از دنیا رفت و دیگری که مادرش کنیز بود، در کربلا حضور داشته و در کوفه خطبه خوانده است. وی همسر مسلم بن عقیل بوده است.[۲۳]

خطبه ام کلثوم در کوفه

ام کلثوم از جمله کسانی[۲۴] است که بعد از شهادت امام حسین(ع)، در کوفه خطبه خوانده است.[۲۵]

راوی گوید: امّ کلثوم دختر امیرالمؤمنین(ع) در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از پشت پرده هودج این خطبه را در آن روز قرائت کرد:

ای اهل کوفه! بدا به حال شما، چرا حسین را خوار کردید و او را کشتید و اموال او را به غارت بردید و زنان او را اسیر نمودید و آن‌گاه بر او گریه می‌کنید؟ وای بر شما، هلاکت و بدبختی بر شما باد. آیا می‌دانید چه داهیه و کار بزرگی مرتکب شدید و چه جنایتی به گردن گرفتید و چه خون‌هایی به ناحق ریختید و چه پرده‌نشینانی را از پرده بیرون افکندید و چه خانواده‌ای را از زینت و زیور عریان کردید و چه اموالی را به غارت بردید؟ و کسی را کشتید که بعد از رسول خدا(ص) هیچ کس به مقام او نمی‌رسید. رحم از دل‌های شما برداشته شد. «آگاه باشید که حزب خداوند رستگاران‌اند و حزب شیطان زیانکاران».[۲۶]

او سپس این اشعار را خواند:

برادرم را کشتید. وای بر مادرانتان باد! به‌زودی به آتشی گرفتار می‌شوید که شعله‌هایش زبانه می‌کشد. شما خونی را پایمال کردید که خدا و قرآن و پیامبر ریختنش را حرام کردند. شما را به آتش جهنم مژده می‌دهم. هر آینه شما فردای قیامت در ژرفای آتشی خواهید بود که شعله‌هایش برمی‌خیزد. من همواره بر برادرم خواهم گریست. بر بهترین کسی که بعد از پیامبر متولد شد. آری، با اشک چشم فراوان که هرگز انقاع ندارد می‌گریم. این گریه هرگز پایان‌پذیر و خاموش‌شدنی نیست.[۲۷]

راوی می‌گوید: در این هنگام صدای گریه و ناله از مردم برخاست. زن‌ها گیسو پریشان کردند و خاک بر سر پاشیدند و چهره‌های خویش را خراشیدند و سیلی به صورت زدند و فریاد «واویلا» و «واثبوراه» بلند کردند. مردها گریستند و موهای محاسن خود را کندند. هیچ موقعی نشده بود که مردم بیش از آن روز گریه کرده باشند.[۲۸]

راوی احادیث

از ام کلثوم، روایاتی در منابع شیعی نقل شده است. مامقانی او را در زمره زنان راوی می‌شمارد و می‌گوید: «وی زنی جلیل القدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات می‌دانم».[۲۹] اکثر این احادیث، درباره مصائب واردشده بر اهل بیت است.

شهادت امام علی(ع)

علامه مجلسی در روایتی طولانی می‌نویسد:

«‌ام کلثوم گفت: شب نوزدهم رمضان که رسید برای افطار پدرم دو قرص نان جو و شیر و نمک آماده کردم. پس از فراغت نماز بر سر افطار حاضر شد. به غذایش نگاه کرد و با صدای بلند گریست و فرمود:… دخترم اگر یکی از این دو طعام را برنداری به خدا قسم چیزی نمی‌خورم… و قرص نانی با نمک خورد.[۳۰]

شیخ مفید نقل می‌کند:

در شبی که علی(ع) فردای آن به شهادت رسید، تا صبح بیدار بود. ام کلثوم علت را جویا شد. حضرت فرمود: اگر شب را به صبح برسانم کشته می‌شوم. ام کلثوم پدر را باز داشت؛ اما امام(ع) فرمود: از مرگ گریزی نیست و از خانه به سمت مسجد خارج شد.[۳۱]

همچنین ام کلثوم در پی شهادت امیرالمؤمنین(ع) در حالی که می‌گریست به ابن ملجم خطاب کرد: وای بر تو! خداوند تو را در دنیا و آخرت ذلیل ساخت و جایگاهت آتش ابدی جهنم خواهد بود.[۳۲]

عبدالکریم بن احمد بن طاووس حلی، حدیثی را از شیخ صدوق نقل می‌کند که‌ در آن، ام کلثوم از وصیت امیرالمؤمنین به فرزندان، مراسم تشییع و تدفین آن امام(ع) سخن می‌گوید. در بخشی از این روایت آمده است:

… ام کلثوم گفت: هنگام دفن، قبر شکافته شد. نمی‌دانم سرورم (پدرم) در زمین دفن گردید یا به آسمان عروج کرد. ناگهان صدای تسلیت‌دهنده‌ای را شنیدم که گفت: خداوند شما را در عزای سید و حجت خدا بر خلقش تعزیت دهد.[۳۳]

واقعه عاشورا و حوادث پس از آن

ابن طاووس می‌گوید: چون حسین(ع) وداع کرد، ام کلثوم ندا سرداد و گفت: یا ابا عبدالله! وای بر ما بعد از مصیبت از دست دادن شما. امام(ع) هم ام کلثوم، زینب (س) و رباب را تسلی داد.[۳۴]

در جریان اسارت، هنگامی که کوفیان برای اطفال غذا آوردند ام کلثوم فریاد زد و گفت:‌ ای اهل کوفه صدقه بر ما (اهلبیت پیامبر) حرام است.[۳۵]

روایتی که به هنگام ورود کاروان اسرا به شام، ام کلثوم از شمر خواست که سرهای شهدا را از میان اسیران به سمتی ببرد که همه نگاه‌ها به آن طرف برود و نظاره به سوی آنان کمتر شود.[۳۶]

زمان وفات حضرت ام کلثوم و نحوه آن

در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است.

بسیاری از منابع، رحلت او و فرزندش زید را در یک زمان دانسته‌اند تا آن جا که نماز میت بر بدن هر دو با هم خوانده شد.[۳۷]

عده‌ای وفات آنان را حدود سال ۵۰ ق و در زمان سلطنت معاویه می‌دانند.[۳۸]

برخی گفته‌اند: وفات آنان در زمان حکومت عبدالملک بن مروان (۷۳ – ۸۶ ق) بوده است.[۳۹]

مقریزی می‌نویسد: زمانی که همسر عون بن جعفر بود از دنیا رفت.[۴۰]

ابن عبدالبر، وفات وی را در زمان امامت امام حسن (ع) ذکر می‌کند.[۴۱]

ابن طیفور نیز قائل به وفات او پس از سال ۶۱ ق و واقعه کربلا شده است.[۴۲]

نحوۀ وفات

درباره نحوه وفات هم آمده است که‌ام کلثوم و فرزندش زید بر اثر بیماری[۴۳] یا خورانیدن سم به آنان[۴۴] از دنیا رفته‌اند.

مدفن حضرت ام کلثوم

عمادالدین طبری می‌گوید:

روایت است که‌ام کلثوم خواهر امام حسین(ع) در شام (سوریه) متوفی شد.[۴۵]

ابن بطوطه در سفرنامه‌اش می‌نویسد:

در نزدیکی شهر شام و یک فرسخ مانده به آن، مزار ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب(ع) از فاطمه است.[۴۶]

یاقوت حموی هم می‌نویسد:

قبر ام کلثوم در راویه دمشق است.[۴۷]

ابن عساکر در این باره می‌گوید:

این قبری که در راویه دمشق است مدفن ام کلثوم، دختر علی بن ابیطالب(ع) از فاطمه نیست… وی در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون گردید.[۴۸]

برخی نیز گفته‌اند که این قبر، مدفن زینب (س)، دختر علی(ع) و فاطمه (س) است که کنیه‌اش ام کلثوم است.[۴۹]

_____________________________________________________________________________________________

پانویس

مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۶۳؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۳؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۱۱۸.

ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۵۰۰؛ دخیل، اعلام النساء، ص۲۳۸.

ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۴۶۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۵۴.

مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۵۴؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۸۹.

سیره ابن اسحاق، ص۲۴۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۵۰۰.

مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۵۴.

قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۲۲۸.

امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۴.

علوی، المجدی، ص۱۷و ۱۸؛ زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ۸۱۳.

طبقات ابن سعد، ج۸، ص۴۶۲.

مسعودی، مروج الذهب، ج۱، ص۲۹۹.

ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۹، ص۴۸۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۰.

ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۲.

امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۴.

نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۵۲.

کلینی، کافی، ج۵، ص۳۴۶؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۸، ص۱۶۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۳۹۷؛ مفید، المسائل العکبریه، ص۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ص۱۸۹؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۵، ص۶۱۴.

نهایه الارب، ج۱۹، ص۳۴۷.

مدخل ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب، بخش مخالفان ازدواج

مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۰.

بلاغات النساء، ص۲۳.

مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۲ – ۱۱۵.

بری، الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ص۴۵.

امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۲۷. ج۳، ص۴۸۴.

امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و فاطمه دختر امام حسین(ع) نیز در کوفه خطبه خواندند (ر.ک: سید بن طاووس، لهوف، ص۱۸۱).

ر.ک: ابن طاووس، لهوف (۱۳۷۸ش)، ص۱۸۱.

مجادله: ۱۹.

قَتلْتُم أخی فویلٌ لأُمّکم * سَتُجزَونَ ناراً حرُّها یتَوقَّدُسَفکتُم دِماءً حَرَّمَ اللّه سَفکها * وَحَرَّمَها القُرآنُ ثُمّ مُحمّدٌألا فَابشِرُوا بِالنّارِ إنّکمُ غَداً * لَفی سَقَرٍ حَقّاً یقیناً تُخَلَّدُواوَإنّی لأبکی فی حَیاتی علی أخی * عَلی خَیرِ مَن بَعَد النّبی سَیولَدُبِدَمعٍ غَریزٍ مُستهلٍّ مُکفکفٍ * علَی الخَدِّ منّی دائماً لَیس یحمدُ

سید بن طاووس، لهوف (۱۳۷۸ش)، ص۱۸۴.

مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۷۳.

مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۲۷۶ – ۲۷۸.

مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۶.

مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۲۸۹.

عبدالکریم بن احمدابن طاووس حلی، فرحه الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنین علی(ع)، ۶۳ و ۶۴.

ابن طاووس، لهوف، ص۸۲.

مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۴.

ابن طاووس، لهوف، ص۱۷۴.

زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۸۱۳.

صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۸۵.

صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.

مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۳۷۰.

ابن عبدالبر، استیعاب، ج۴، ص۱۹۵۶.

ابن طیفور، بلاغات النساء، ص۲۳ و ۲۴.

بغدادی، المنمق، ص۳۱۲.

صنعانی، المصنف، ج۶، ص۱۶۴.

طبری، کامل بهایی، ج۲، ص۳۷۱.

ابن بطوطه، الرحله، ج۱، ص۱۱۳.

یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۲۰.

ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ص۳۰۹.

البیطار، حلیه البشر، ج۲، ص۵۰

پیشنهاد سردبیر

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار ویژه

آخرین اخبار