حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی معایب و مزایای آن

آورده اند روزی شاه عباس از وزیر خود پرسید :
امسال اوضاع اقتصادی کشور چگونه است؟ وزیر گفت: سلطان به سلامت باشد الحمدالله به گونه ای است که تمام پینه دوزان توانستند به زیارت کعبه بروند.
شاه گفت ؛ نادان اگر اوضاع مالی مردم خوب بود باید کفاشان به مکه می‌رفتند نه پینه دوزان . چون مردم نمی‌توانند کفش بخرند ناچار به تعمیر می‌شوند برو بررسی کن و علت آن را پیدا کن تا کار را اصلاح کنیم…..

آری شرایط اقتصادی کنونی ایران نیز بعد از ۱۲۰ سال از دوران طوری شده که دلالان واسطه ها و دست دوم فروشان و…… می‌توانند در آنتالیا خانه و آپارتمان بخرند. چون مردم آنقدر درفلاکت هستند که حتی جهیزیه عروس و اسباب و اثاثه خانه خود را از سمساری ها تهیه می‌کنند و حتی مایحتاج عمومی و دارو نیز از طریق واسطه ها مهیا می‌شود که اکثرا هم جعلی و تاریخ گذشته و نامرغوب است.

و اما داستان ارز ۴۲۰۰ تومانی که از سال ۹۷ به ارز جهانگیری معروف شد و از همان روزهای اول به ارز غیر واقعی معروف شد و در بازار هرگز پذیرفته نشد و نه تنها پذیرفته نشد بلکه در اختیار بازار و بازاریان راستین هم هرگز قرار نگرفت. رانت خیز بودن آن ازهمان ابتدا مشهود بود که قرار بود برای جلوگیری از تورم بیشتر و بالانرفتن قیمت دلار و ارز برتر برای خرید کالاهای اساسی و مایحتاج عمومی و نهاده های دامی ، دارو و موارد خاص تخصیص یابد.

اینکه این ارز دراختیار چه کسانی قرار گرفته تا به امروز که حدود ۴ سال از اختراع آن می‌گذرد هنوز آماری دقیقی از شرکت هایی که ارز ترجیحی را برای واردات گرفتند منتشر نشده است!!!! تا ببینیم چه تعداد شرکت مبلغ ۱۱ میلیارد دلار ارز خارجی یا به عبارتی ۱۸ هزار میلیارد تومان (همت) ارز ۴۲۰۰ تومانب دریافت کردند؟
و چه کالاهایی وارد کردند؟ ارقام متفاوت اعلام شد و هرکس به زعم خود یار این مقوله سر به مهر….

اینکه دادگاه‌های ما و نهادهای نظارتی قوی دراین کشور تاکنون به کشف و شناسایی مفسدان ارزی نپرداخته اند و اسامی آنان را اعلام نکردند باورش کمی سخت است!!!

مفسدانی که این توانایی را داشتند از بین ۸۰ میلیون ایرانی به راحتی به این ارز دسترسی پیدا کنند قطعا و یقینا ستاره دار بودند وخاص. آنانی که دلار ۴۲۰۰ دریافت کردند و کالایی وارد نکردند و یا وارد کردند و به قیمت آزاد فروختند و یا با آن ارز به دیار عالی شتافتند و آب از آب تکان نخورد.

جان کلام اینکه ؛
اختراع این ارز از روز اول اشتباه بود و حذف آن در شرایط کنونی اشتباه تر . مگر با داشتن برنامه هوشمندانه اقتصادی. شاید بگویید این ارز هیچ نقشی در زندگی خانوار نداشته و فقط یک رانت آسان برای رانت‌خواران بوده و اینک باید ریشه آنان را قطع کرد . بله اصل داستان هم همین است اما اتصالات آن را هم باید بسنجیم و بی گدار به آب نزنیم . برخی تصور می‌کنند تورم ناشی از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی با پرداخت یارانه بیشتر جبران می‌شود. پاسخ این افراد ( خیر ) است. زیرا تورم ریشه دار ، ریشه اقتصاد کشور را نابود کرده است و اینک با سم پاشی موقت نمی‌توانیم این ریشه پوشیده و عمیق و موریانه زده را نجات داد آنچه درد اصلی اقتصاد ایران است کسری بودجه است که عامل اصلی تورم است و یا تورم ریشه دار است که عامل ‌کسری بودجه فراوان شده است.

واقعیت این است که اقتصاد ایران عنصری به نام زمان را در طی ۴۳ سال ازدست داده نمی‌توانیم آیتمی به نام زمان را مناسبات اقتصاد سیاسی نادیده بگیریم که به واقع نزدیک به ۴۰ سال آن را کتمان کردیم و درهای اقتصاد کشور را به روی سرمایه گذاران و تجارت جهانی بستیم و فقط دست در دست چین و روسیه نهادیم در حالی که در شعاریمان می‌گفتیم نه شرقی و نه غربی . غرب امپریالیسم بود و فقط نفت ما را می خواست شرق از آن پست تر است حتی نفت ما را مجانی و نسیه و بعضا نمی‌خواهد و درحال تاراج نفت و خاک و آب و دریا … است . ما زمان را از دست دادیم ۸ سال جنگ تحمیلی، ۱۷ سال ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا و عواقب آن ۲۰ سال عواقب پس از جنگ و ۱۰ سال مذاکرات هسته ای مگر عمر بحران های اقتصادی در جهان چقدر است ؟ چند نسل دیگر از این ملت باید تاب بیاورند و سوخت دهند تا مذاکرات و توان اقتصادی و ذخایر ملی و اندوخته های بانک‌ها و تورم و کسادی پشتیبانی شود یا حل گردد؟
حال دولت برسر دوراهی حذف یارانه حدف ارز ۴۲۰۰ تومانی یا افزایش یارانه و حذف ارز ترجیحی می باشد. کدام سیم را قطع کند آبی یا قرمز؟؟؟

آنچه در اولویت اقتصاد امروز ایران است معیشت روزانه مردم است. محاکمه دزدان اقتصادی و سلطان طلا و سکه و … هم دردی را درمان نکرد و رابطه ملت - دولت را سامان نبخشید. داستان دلارهای گم شده و دلارهای فراری و دلارهای انبار شده در گمرکات و در انبارهای متروکه و دلارهایی که چمدانی از ایران خارج شد خود یک داستان پاورقی برای اقتصاد ایران است. اما اینکه این ارز ۴۲۰۰ تومانی باید قطع شود شکی در آن نیست.

و اینکه این ارز بازار را غیر رقابتی کرده و بسیاری از مشاغل را نابود کرده و بسیاری مشاغل نو ظهور را به کام فنا برده باز هم شکی درآن نیست. همگان می‌دانند که رانت ۱۸ هزار میلیارد تومانی برای چه کسانی بوده و تکه بزرگی از کشور و در آمد ملی کشور به یغما رفته اما امروز را چه کنیم؟ حتی اگر محاکمه دزدان هم اجرا شد آیا پولی به خزانه کشور بر می گردد؟ درد مردم ما امروز نان ، گوشت، مرغ، میوه، لبنیات، سبزیجات است درد تورم روز به روز است . درد گرانی وحشتناک است حال چه باید کرد؟

پیشنهاد نگارنده این است:

باید بدانیم که ظرفیت های تولیدی ما چقدر است به زبان ساده برایتان توضیح می دهیم.

ظرفیت تولید گوشت مرغ سالانه در کشور ۳ تا ۳.۵ میلیون تن است و نیاز سالانه کشور چیزی کمتر از ۲ میلیون تن و اگر ما به جای سیاست غلط ترویج ارز ۴۲۰۰ تومانی از صنعت مرغ و گوشت و ماهی و تخم مرغ کشور حمایت می کردیم و مازاد بر نیاز کشور را صادر می کردیم و ارز آوری درست به کشور داشتیم امروز در جایگاه بزرگترین صادر کننده پروتئینی در منطقه شناخته می‌شدیم و داستان از زمانی به بیراهه رفت که گرفتن مجوز های پرورش دام و طیور و آبزیان به خاطر گرفتن وامهای کلان و بی برگشت آغاز شد و دیگر نه دامی پرورش یافت و نه طیوری و مسئولین به جای نظارت و دادن وامهای حقیقی دست به اختراع ارز جدید زدند و این صنایع را به نابودی کشاندند .
و از طرفی براثر تغییرات جوی و آب و هوایی کشور دیگر قادر به تامین نهاده های دامی و علوفه و خوراک طیور به مقدار کافی نیست و باید این اقلام را وارد کند و حال مسئله اصلی پول واردات نهاده ها دامی است که از کجا باید تامین شوند؟ از محل فروش نفت به صورت نسیه یا تبادل با کالای بنجل چینی و فروش به صورت قرض الحاشا و یا بلوکه شدن درآمدهای حاصل از فروش به دلیل تحریمات؟
اما شواهد حاکی از آن است که هنوز ظرفیت تولیدها برای اشتغال و برای افزایش تولید وجود دارد آن هم ازطریق صادرات که باز باید گره از مشکلات تحریمی باز شود و مذاکرات با نتیجه مثبت به پایان برسد و بعد بفکر حذف ارز ۴۲۰۰ باشیم. واقعیت این است که بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی خانوار به ۳ تا ۴ برابر قیمت فعلی می‌رسد یعنی قیمت ها آزاد می‌شود از نان تا بنزین و دیگر نرخ دستوری وجود ندارد و این شوک به بازار حداقل ۲ تا ۳ ساله ادامه خواهد داشت جنگ روانی و ترس و اضطراب و نابودی خانوار به دلیل عدم توان تامین مایحتاج اولیه و اقدامات تبهکارانه و احتکار و سود جویی های کلان و تورم مضاعف از عواقب حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بدون داشتن برنامه هوشمندانه است.

پیشنهاد اصلی این است که حداقل ۶ ماه قبل از حذف ارز ترجیحی کالا برگ برای خانوار آسیب پذیر در نظر گرفته شود نه آنکه هم یک میلیارد گم نام کالا برگ بگیرد وهم یک نیازمند واقعی مانند وضعیتی که در سالهای ۶۰ تا ۷۰ داشتیم و هم خانوار نیازمند هم با شناسنامه های المنثی و بعضا جعلی و هم خانوار متمول همه از کالا برگ استفاده می‌کردند و بازار سیاه فروش خود را داشت.

۱- دادن کالا برگ فقط به سه دهک پایین جامعه.
۲- حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی ۶ ماه بعد از دادن کالا برگ.
۳- حمایت شدید و واقعی و نظارتی به تولید دام و طیور و آبزیان داخلی با دادن وام کم بهره و تنفس پرداخت بالا با نظارت نهادهای نظارتی.
۴- جلوگیری از ورود کالاهای مشابه داخلی تا سقف ۵۰٪ نه به طور کامل زیرا کالاهای داخلی نیز وقتی رقیبی نداشته باشند بی کیفیت و گران تراز کالاهای خارجی می‌شوند پس باید سایه موازی کالاهای با کیفیت خارجی همواره جهت تهدید و نظارت وجود داشته باشد.
۵- صادرات دام و طیور مازاد بر نیاز داخلی و دریافت ارز به صورت نقدی یا تهاتر با خوراک دام و طیور نه صادرات خوراک و مواد اولیه مورد نیاز مردم به خارج صرفا جهت دریافت ارز.
۶- صادرات میوه و سبزیجات سالم با کیفیت و دارای استاندارد های جهانی به کشورهای حاشیه دریای خزر وخلیج فارس.
۷- معاملات تجارت جهانی و جذب سرمایه گذار خارجی و شرکت های خارجی جهت افزایش نرخ تولید ملی آن هم درسایه صداقت و اطمینان و آرامش و دادن حاشیه امن بالا چه در برگشت سرمایه آنان و چه در شراکت سهم سود که این مقوله نیز نیاز به تجارت دوطرفه و برداشتن تحریمات است.

ایران فعلی تبدیل شده است به کشور دلالان و واسطه ها .آنانی که برای خود امپراطوری درست کردند و ۷۰ ٪ و یا بیشتر در تعیین قیمت ها نقش دارند موجوداتی که وجود دارند اما دیده نمی‌شوند ویروس ها و باکتری ها و انگل های اقتصادی.
اگر پس از تولید یا واردات کالاهای اساسی توزیع نیز با نظارت دقیق دولت انجام شود همان نقش هدایتی حمایتی دولت که همیشه یادآور می شویم دیگر کمر تورم می‌شکند.

همین اینک ۷۰ تا ۷۵٪ نهاده های دامی و طیور از طریق سامانه (بازار گاه) تامین می‌شود که خود دامداران می‌گویند کمتر از ۳۰٪ آنها از نهاده های دامی با نرخ تعادلی یا تعاونی برخوردارند و بقیه نیاز خودرا از بازار آزاد تامین می‌کنند که دلالان و واسطه ها این وسط سود هنگفتی را می‌برند و ازطرفی دامدار یا مرغ داری که نتواند غذای مورد نیاز دام و طیور خود را تامین کند یا رها می‌کند یا سر می‌برد و یا با ضرر واگذار می‌کند چیزی که شاهد رخ دادن آن هستیم.

چرا؟
چون نظارت قوی و سالم وجود ندارد.
جناب رئیس جمهور مردمی و سید محرومان شما برای نجات ایران باید این سه کار را قویا انجام دهید تا به واقع ناجی ایران در این برهه از زمان شوید.

اول: بازکردن درهای تجارت جهانی به روی کشور و حمایت واقعی از تولید کننده.

دوم : حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بعد از شش ماه از توزیع کالا برگ برای سه دهک پایینی جامعه و قشر آسیب پذیر.

سوم:. نوشیدن جام زهر در مذاکرات به نفع ملت ایران و پایان دادن به باخت ۴۳ ساله در زمان که کشور را با خاک برابر کرده.

البته سوال بزرگ همچنان به قوت خود باقی است و آن اینکه چرا دولت های قبلی با ارز آن زمان اقدام به حمایت تولید داخلی نکردند و به واردات گسترده روی آوردند و چرا دولت قبلی و دولت فعلی از ارز ۴۲۰۰ تومانی به عنوان پلی برای وارد کردن نهاده های دامی و علوفه … استفاده نکردند و چرا از ارز نیمایی برای پشتیبانی بازار استفاده نشد سوالاتی است که بانک مرکزی و وزارت جهاد کشاورزی و شرکت های پشتیبانی امور دام باید پاسخ بدهند.

حال امضاهای طلایی و لبخندهای معنادار رانت خواران در این میان بماند برای‌ محاکمه و دادرسی برای حقوق ملت.

جناب رئیس جمهور محترم:

سود حاصل از فروش مازاد دام و طیور و آبزیان پرورشی از صادرات محصولات کشاورزی طبق قانون باید به خزانه برگشت داده شود و بدهی ها از طریق بانک مرکزی پرداخت شود قانونی که سالها دور زده شده و به بهانه تحریمات هم شیر بانک مرکزی دوشیده شد و هم ارزی به خزانه عودت داده نشد.

بهر روی طی ۳ سال گذشته ۴۶ میلیارد دلار از منابع ارزی با عنوان سیاست ارز ترجیحی از کشور خارج شد و رانتی معادل ۵۹۶ ( همت) بوجود آمد و با این حساب درسال ۱۴۰۰ شمسی از جیب هر ایرانی چیزی معادل ۴۵۰۰۰۰۰ تومان برداشت شد. تحریمات فاز دوم ایران را نابود کرد و باید قبول کنیم دیگر تاب تحمل نداریم نه خزانه ای نه بانک مرکزی نه ملک و مستغلات بانک مرکزی و نه پشتوانه ی ارزی.
این سیاست های تحریمی هوشمندانه و با برنامه ریزی بوده و باید هوشمندانه و با برنامه پاسخ داده شود. ما دریک تله سیاست گذاری هوشمندانه گرفتار شدیم و راهی جز اقدام به مذاکرات با حداقل تلفات و دادن امتیازات مدبرانه نداریم و باید بدانیم هرگز مذاکرات ۱۰۰٪ به نفع ما نخواهد بود. حداقل ۵۰ میلیون ایرانی در حال فلاکت مالی و جانی هستند و این را بدانید ما همگی کشورمان را دوست داریم و نظاممان را دوست داریم و تا آخرین قطره خون‌مان زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی جان می‌دهیم. اما اینبار دایره تنگ خودی ها باز تر کنید و صدای مردم آزاده و متخصصان و کارشناسان آگاه و فرا حزبی و وطن پرست را نیز بشنوید.
موج دوم تحریمات ما را به واقع به سمت ونزوئلا شدن و کره شمالی و کشورهای فقیر آفریقایی سوق داده است.
تورم باید کمرش شکسته شود و راهش چاپ اسکناس بی پشتوانه نیست و راهش حذف سریع ارز ترجیحی نیست.
وقتی شما فقط ۱۰ عدد تخم مرغ در کشور دارید و متقاضی ۱۰۰۰۰ نفر هستند به کدامشان می دهید؟ مسلما به کسب که پول بیشتر بدهد و تورم یعنی همین.

نبود افزایش تولید و از سوی افزایش تقاضا و به عبارتی تشویق برای افزایش جمعیت!!! همگی یعنی( ابر تورم) افزایش تقاضا آن هم نه برای کالاهای لوکس بلکه برای مایحتاج روزانه و معیشت خانوار .
نرخ رشد تولید داخلی را یا تولید ملی را درسال ۱۴۰۰ به رشد ۷/۶ درصد اعلام کردند اما اگر همین رقم را هم درست اعلام کرده باشند مهم ضریب جینی است که نماد عدالت اقتصادی است که کمتر از ۰/۵٪ است که این واژه و عدد عدالت اقتصادی را به یک ضد خودش یعنی عدم عدالت اقتصادی تبدیل می‌کند.
و در آخر فقط یک سوال از دولت خدمتگزار دارم و آن اینکه :

با قطع ارز ۴۲۰۰ تومانی در شرایط تورم کنونی این ارز دولتی از این پس چطور مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟
و درآمد هنگفت آن که ازمحل فروش همین ارز با نرخی نزدیک بازار است چگونه برخورد می شود؟ که خود عامل تورم دیگری نشود و کمترین آسیب متوجه معیشت مردم شود تورمی که می‌تواند از حذف آن پراهمیت تر باشد.
آیا دوباره ارز دولتی به بورسیه تحصیلی و انتقال بیماران خاص و خرید داروهای خاص و خرید مایحتاج ضروری اختصاص می یابد و یا برنامه ای دیگر برای آن دارید؟
یا برای کسری بودجه در ماه‌های آخر سال سراز بازار ارز و سکه دولتی و فروش آزاد آن و بهم ریختن بورس و ماجراهای دیگر سر در می آورد؟

حذف دلار با برنامه هوشمندانه این است درخواست ما از دولت خدمتگزار.