خلاصه داستان قسمت ۱۵۶ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت 156 سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت 156 سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت 156 سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت 156 سریال ترکی قضاوت

همگی به طرف محل انفجار میرن تا بررسی کنن. همه دور متین و پارس هستن و ایلگاز داد میزنه و میگه سریع به آمبولانس خبر بدین. بعد از چند دقیقه خبرنگارها به اونجا میان و گزارش میگیرن.

عمر خانواده داماد پرونده ی عروسی که مرده را به دفتر تیلمن میبره و وکالتشونو میگیرن. آنها میخوان از دفتر برن به طرف کلانتری که از تلویزیون خبر انفجار را میبینن و شوکه میشن و یکتا تو فکر میره.

به مردان خبر انفجار را میدن و میگن تلویزیون را روشن کنه او با دیدن خبر شوکه میشه و بشقاب میوه از دستش می افتد سپس بدون اینکه به صدای بوق پابندش اعتنایی نمیکنه و به طرف بیمارستان میره. دریا و جیلین پشت در اتاق وایسادن و دریا با گریه به جیلین میگه دیدی بهت گفتم یه اتفاقی می افته!

دیدی آخر همونجوری شد که گفتم! جیلین میگه اصلا اینجوری فکر نکن اتفاق بوده دیگه دریا با کلافگی میگه چرا خبری نمیارن از پارس! چند ساعت شده چرا هیچکی هیچی نمیگه؟! اوزگه با رضوان به اونجا میان که جیلین بهش میگه تو اینجا پیش دریا باش من برم بیام.

مردان به بیمارستان میرسه و میخواد بره داخل که مامورهای پلیس نمیزارن مردان میگه حداقل بگین زنده ست! اما اونا هیچی نمیگن و سوار ماشینش میکنن و میبرن. چینار سریع به بیمارستان و به طرف اتاق پدرش میره و وقتی میبینه حالش خوبه خداروشکر میکنه و میگه خداروشکر حالت خوبه خیلی ترسیدم!

دکتر فشار و نبض دریا را میگیره و میگه هنوز یخورده نبضتون بالاست باید آرامبخش بدم دریا میگه نه نمیخواد من فقط میخوام پارسو ببینم، ارن به اونجا میاد و خبر میده که میتونه بره پارس را ببینه او سریعا به اونجا میره.

دریا با دیدن پارس میگه حالت خوبه؟ خیلی ترسیدم که اتفاقی واست بیوفته دریا میگه من خوبم ولی دست تو چی شده؟ دریا میگه چیزی نیست.

بعد از چند دقیقه ایلگاز و جیلین با رضوان و اوزگه به اونجا میان و با دیدن حال خوب پارس خداروشکر میکنن ایلگاز عذرخواهی میکنه که به خاطر اون این اتفاق افتاده پارس میگه توروخدا از این حرفا نزن ایلگاز! ما آدم های روزهای سختیم با اینچیزا عقب نمیکشیم.

قسمت 156 سریال ترکی قضاوت

قسمت 156 سریال ترکی قضاوت

ایلگاز میگه خداروشکر خسارت جانی نداشتیم الان من و ارن یکبار دیگه حال همه را میپرسیم بعد میریم کلانتری پارس میگه خوبه منم بعدش میام دریا میگه کجا میری با این حالت؟ ارن و ایلگاز میخوان برن که جیلین میگه منم میام ارن میگه باید دادستان اجازه بده.

ایلگاز میگه نه فقط گوشیشو بگیر خودش همینجا میمونه اما جیلین میگه من تنها شاهد این قضیه ام باید بیام یا منم میام یا من با گوشیم همینجا میمونم! ایلگاز با کلافگی قبول میکنه و به طرف کلانتری راهی میشن. خانواده جیلین ماجرارو میفهمن اما هرچی به جیلین زنگ میزنن جواب نمیده و استرس گرفتن چون نمیدونن که حالشون چجوریه سپس با مامورهای دم در خانه به طرف بیمارستان راهی میشن.

توچه به کلانتری میره و غر میزنه سر ارن که چرا تلفنش را جواب نمیده و از استرس جونش به لبش رسیده بود او ازش عذرخواهی میکنه و بهش میگه که بهت زنگ میزنم و خبرت می کنم ایلگاز و جیلین به همراه ارن در کلانتری دوربین های مداربسته کلانتری را چک میکنند تا ببینند چه کسی نزدیک ماشین شده بود.

وقتی چیزی دستگیرشون نمیشه ارن میگه دوربین های مدار بسته خانه رئیس متین را چک کنند چون ماشین اونجا بود اما ایلگاز میگه ماشین اونجا نبود چون تا صبح جلوی دفتر جیلین پارک بود اون جا میخوره و آروم از جیلین میپرسه خبریه؟ جیلین حرف را عوض میکنه.

سپس تو اون فیلم میبینن که یک نفر سر تا پا مشکی به آنجا میره و بمبی را زیر ماشین ایلگاز کار میزاره اما از آنجایی که چهره‌اش چیزی مشخص نیست کاری نمیتونن بکنن.

وقتی از اتاق بیرون میرن ارن به جیلین میگه خبر امیدوار کننده یا خوبی داری بگو حال و هوامون عوض بشه اما جیلین چیزی نمیگه یکتا به همراه موبایل های و عمر به کلانتری میاد آنها به اتاق بازجویی میرن ایلگاز به جیلین با طعنه میگه خانم شاهد کسی که بهت زنگ زد از روی صداش نمیتونی بگی چند ساله بود؟

جیلین میگه ۵۰ ساله حدوداً یه خورده لهجه هم داشت اما از اونجایی که تو فهمیدن لهجه ضعیفم نمیفهمم مال کجا بود سپس ایلگاز ازش میخواد به اتاق بازجویی بیاد تا با شنیدن صدای داماد ببینه اون بوده یا نه ایلگاز به محض ورودش به اتاق بازجویی قوطی قرص آرام بخش را روی میز می گذارد تا عکس العمل آنها را ببیند اما آنها کار خاصی نمی کنند.

تو اتاق بازجویی ایلگاز از داماد میپرسه چرا عروس را کشته او جا میخوره و انکار میکنه یکتا پشتش در میاد و میگه با چه مدرکی دارین همچین اتهامی به موکلم میزنین؟ ایلگاز دلایل را بهش میگه و در آخر اضافه میکنه اصلاً عروس خودکشی نکرده و یه نفر اورا کشته بد انداخته تو دریا آنها میگن یعنی چه جوری؟

عمر به یکتا میگه مثلاً دارو! ارن و ایلگاز کمی تعجب می کنند که چقدر زود فهمید آنها بعد از رفتن به هوا خوری یکتا از عمر میپرسه از کجا فهمیدی منظورشون مرگ با دارو بوده؟ عمر آرام با سرش به قوطی قرصی که روی میز بود اشاره میکنه.

یکتا میخنده و جیلین وقتی از پشت شیشه آنها را نگاه میکنه از رفتار خودمانی یکتا با عمر جا میخوره و میگه خیلی عجیبه انگاری یکتا از این پسرش حسابی خوشش اومده چون با انگین اصلا اینجوری رفتار نمی کرد…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان