خلاصه داستان قسمت ۱۵۴ سریال ترکی قضاوت

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت 154 سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت 154 سریال ترکی قضاوت

جیلین و تولگا با خانواده عروس به کافه نزدیک کلانتری رفتن و در حال قهوه خوردن و صحبت کردنن. پدر فردا وقتی میفهمه که علیرضا را آزاد کردن عصبی میشه و به جیلین میگه چرا؟ تولگا شروع میکنه به گفتن دلایلی که تو سایت ثبت شده اونا عصبی میشن و میگن اینا که خیلی مسخره ست! جیلین میگه کشته شدنش از خفه شدن با آب دریا نبوده قبلش یا خودش دارو خورده یا یکی بهش دارو داده!

یکتا با عمر به دیدن هالوک میرن و عمر بهش میگه یکسریا به اموالت چشم دارن آنها بعد از کمی حرف زدن خالوم از یکتا میخواد تا حساب کسایی که به اموالش چشم دارن را برسه. پارس با دیدن دادستان ایلگاز بهش میگه یخورده حرف بزنیم؟ سپس به ایلگاز میگه انگاری یه نفر به جیلین زنگ زده و ازش خواسته تا جلوی این پرونده را بگیره و ازت بخواد تا کنار بکشی و مخدومه اعلام کنی وگرنه بهت آسیب میرسونه! ایلگاز میگه وقتی جیلین پیش من بود بهش زنگ زده؟

پارس میگه نمیدونم ولی این موضوع چه فرقی داره؟ ایلگاز میگه فرق داره و بدون هیچ حرفی از اونجا بیرون میره. ایلگاز جلوی خبرنگارها میره و میگه یه نفر زنگ زده و ازم خواسته تا پرونده را مخدومه اعلام کنم و کنار بکشم خواستم بیام اینجا تا بهتون بگم هرکی هر حرفی داره باید بیاد روبروی خودم به خودم حرفشو بزنه نه پیغام بفرسته من اینجام تا عدالتو برقرار کنم این وسط یه دختر کشته شده و خودکشی نبوده!

سپس به داخل میره. جیلین که از دور او را میدید پیش پارس میره و میگه اینجا چخبره؟ پارس میگه بهش بهش گفتم ولی دیدی که چی شد! جیلین به داخل میره که ایلگاز با دیدنش میگه باهم حرف بزنیم؟ سپس بهش میگه وقتی روبروم وایساده بودی بهت زنگ زد این حرفارو زد چرا همون موقع بهم نگفتی؟

جیلین میگه این ماجرا واست آشنا نیست؟ یه همچین اتفاقی افتاده بوده قبلا ولی تو هم از من مخفی کردی! ایلگاز بازخواستش میکنه که جیلین میگه من اینجوری صلاح دونستم به عنوان وکیل که وقتی دادستان تهدید میشه برم به مقام بالاتر خبر بدم! ایلگاز میگه فقط دادستان؟

قسمت 154 سریال ترکی قضاوت

جیلین تایید میکنه و ازش میخواد بره. ایلگاز و ارن از خانواده عروس بازجویی میکنن، جیلین تو اتاق بازجویی میاد و میخواد حرف بزنه که ایلگاز میگه اگه دهنتو باز کنی میندازمت بیرون سپس به پدر و برادر عروس میگه چرا کتکش زدین؟ کدومتون کتکش زده؟ اونا تعجب میکنن و میخوان انکار کنن که ایلگاز میگه بدنش کبود بوده و با بدن کبود رفته سر مراسم ازدواجش؟ سپس از مادر عروس هم میپرسه، برادرش میگه کار من بود!

فهمیده بودم که میخواد فرار کنه سپس میگه ای کاش دستم میشکست، ایلگاز میگه دیگه الان فایده نداره پشیمونی، سپس به پدر عروس میگه چرا میخواستی به زور بدیش به کسی که دوسش نداشت؟ پدر فردا میگه چون اون اسماعیل به درد نمیخورد مگه من پدرش نبودم؟ منم دخترمو به هرکی میخوام میدم! ایلگاز میگه موقع خاک کردنش هم به همین طرز فکرتون فکر کنین خوبه.

وقتی از اتاق بازجویی بیرون میان جیلین به ارن میگه که کی کارش تموم میشه باهمدیگه برن حرف بزنن و قهوه بخورن ارن قبول میکنه. گوکسو پیش ایلگاز اومده و بهش میگه اون تار مویی که از تو صندوق پیدا شد مربوط به عروس بوده ارن همان موقع میاد و به ایلگاز میگه اون زنی که نظافت سالن را برعهده داشته انگار افتاده زمین و الان تو بیمارستانه. پارلا و توجه به خانه میرن تا غذا بخورن چون حسابی گرسنه هستن.

همان موقع یه مرد میان سال به اونجا میاد و میگه این محل نشتی گاز گزارش شده برو سریع شیر گازو ببند پارلا با تعجب میگه چی؟ سپس سریع میره میبنده. پارلا اون مردو به داخل خانه راه میده و وقتی میره چک میکنه موقع رفت از خانه به پارلا میگه به اون خاله ات بگو که به شوهرش بگه از پرونده کناره گیری کنه و پی‌شو نگیره وگرنه اتفاق هایی که میوفته اصلا خوب نیست و از اونجا میره.

پارلا که شوکه شده با گریه به سختی نفس میکشه توچه وقتی او را میبینه جا میخوره و سعی میکنه آرومش کنه. جیلین جلوی کلانتری با متین در حال حرف زدنه تا ارن کارش تموم بشه. ایلگاز وقتی با متین تنها میشه بهش میگه باهات چیکار داشت؟ چی میگفت؟ متین میگه هیچی من با جیلین کار میکنم ماشالله به مراقبت احتیاج نداره خودش یه پا فرمانده ست ایلگاز تایید میکنه.

همان موقع پارلا به جیلین زنگ میزنه و با گریه ماجرارو میگه جیلین جا میخوره و میگه چیشده پارلا؟ یه لحظه گریه نکن بفهمم چی میگی؟ جیلین با فهمیدن داستان سریعا با ارن و ایلگاز به اونجا میرن. آنها همه را تو خونه جمع کردن. گل پارلا را دعوا میکنه که چرا در را به روی آدم غریبه باز کرده آیلین طرفداری میکنه و میگه خوب بچه ترسیده وقتی موضوع نشتی گاز اومده وسط جیلین بهشون میگه همه تون کنار هم تو این خونه میمونین.

سپس به عثمان میگه تو هم پیششون باش تنها نباشن جای نگرانی نیست خونه چک شده و از طرفی دوتا مامور مخفی مراقب خونه هستن کوچیکترین حرکتی از یه فرد مشکوک دیدین به مامورها خبر بدین سپس میخواد بره که گل ازش میخواد اونم اونجا باشه تا نگران حالش نباشه اما جیلین میگه من خودم یه فکری میکنم و از اونجا میره. ایلگاز به جیلین میگه تو نباید دفتر تنهایی بری بیا خونه اما جیلین قبول نمیکنه آنها سر این موضوع با هم بحث میکنن تا ببینن زور کی بیشتر میچربه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)