خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۹۷ سریال ترکی قضاوت

ارن جیلین را میبینه و میره پیشش و شروع میکنه باهاش حرف زدن که میبینه جیلین داره گریه میکنه ارن دلداریش میده و میگه خوبی؟ جیلین میگه اصلا خوب نیستم داره جیگرم میسوزه! ایلگاز به اتاقش میره و حال خوبی نداره که پارس پیشش میره و درباره کیفرخواست صحبت میکنه. ایلگاز میگه نخوندم نمیدونم چی نوشته بودی پارس میگه پس چرا انقدر بهم ریخته ای؟ ایلگاز میگه امروز رسما با جیلین از هم جداشدیم پارس ناراحت میشه و ازش میخواد برن باهم یه هوایی بخورن.

جیلین با ارن در حال حرف زدنه و میگه میدونی تا آخرین لحظه امید داشتم فکر میکردم میگه الان جلوشو میگیره میگه نمیخوام جدا بشم ولی وقتی تموم شد تازه فهمیدم چیشد! ارن میگه چرا تو نگفتی نمیخوای طلاق بگیری؟ جیلین با کلافگی سر تکون میده و میگه نمیدونم. ارن وقتی ایلگاز را میبینه میگه آخ داداشمم اومد شما دوتا چیکار کردین با خودتون؟ پارس به ایلگاز میگه که بره خونه استراحت کنه اما ایلگاز میگه کدوم خونه؟ نمیخوام به بابام نگاه کنم حتی! ارن به ایلگاز میگه یشیم میخواد فقط با جیلین حرف بزنه ایلگاز میگه به عنوان وکیلش؟ جیلین میگه نه من نمیتونم از کسی که انقد آدم کشته دفاع کنم!

ایلگاز میگه پس بریم ببینیم چی میگه ارن واسه اینکه اونا تنها باشن میگه پس من برم و از اونجا میره اون دوتا باهم به طرف یشیم میرن‌ یکتا به دفترش میره که منشیش میگه مهمون دارین و وقتی میبینه مردان نیست میگه انگاری رفته! یکتا میگه حتما عمویی کسی بوده که کمک میخواسته. مردان به یه نفر زنگ میزنه و میگه سردار را واسش پیدا کنن‌. تو مسیر جیلین به ایلگاز میگه کیفر خواستو سرهم کرده نوشته خوندی؟ ایلگاز میگه نه. جیلین میگه از شبهه شخص سوم گفته تحقیق جامعتر خواسته‌. دریا از اتاق یشیم بیرون میاد و میگه اصلا حرف نمیزنه امید میگه آره فقط با جیلین میخواد حرف بزنه.

گاز کانون وکلا یه وکیل میاد برای یشیم همان موقع جیلین و ایلگاز به اونجا میاد و جیلین به داخل میره. یشیم با جیلین حرف میزنه درباره قتل برادرش و میگه چاتاش برادرم جهانو کشته اگه دو روز فقط دو روز چاتاش گیر نندازی و ثابت نکنی که داداشموکشته یه نفر دیگه میمیره! فکر کردی تنهایی این کارو میکردم؟ فکر کردی منو گرفتین تموم شد؟ جیلین به اتاق ایلگاز میره وهمه چیزو بهشون میگه دادستان دریا میگه داره باهامون بازی میکنه ایلگاز میگه نمیتونیم ریسک کنیم که بازی باشه جون یه نفر در خطره!

ایلگاز به ارن میگه یشیم را به اتاق بازجویی ببره. اونجا ازش سوالاتی میکنه که جواب نمیده و میگه از حق سکوتم استفاده میکنم. ایلگاز به ارن میگه ببرتش بازداشتگاه تا فردا از همونجا بره زندان. نوا به جنید زنگ میزنه و بهش میگه فکر کنم آروم شدی دیگه حالا میتونیم حرف بزنیم یا میخوای قطع کنم؟جنید خوشحال میشه و میگه نه راسیتش یه عذرخواهی بهت بدهکارم نوام بگه پس تو پارکینگ منتظرتم بیا بریم یه چیزی بخوریم جنید قبول میکنه. ایلگاز، ارن، پارس و جیلین و دریا سراغ پرونده های یشیم و چاتاش میرن و میبینن تعداد زیاده.

قسمت ۹۷ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۹۷ سریال ترکی قضاوت

نوا به جیلین پیام میده که بهت یه لوکیشن میدم با جنید میریم اونجا بیا اونجا. جیلین میخواد بره که ایلگاز میگه تو الان تو خطری در جریانی که؟ پس کجا میری؟ جیلین میگه جایی کار دارم و از اونجایی که طرف مقابله دیوونه ست باشه با ارن میرم که مراقبم باشه خوبه؟ سپس باهمدیگه میرن. تو مسیر جیلین به ارن میگه چقدر داستانش شبیه داستان منه! یشیم هم عزیزاشو از دست داده اول برادرش بعد مادرش! سپس وقتی به اونجا میرسن ارن بهش میگه باهات بیام؟

یه گوشه میشینم و چیزی نمیگم! اما جیلین میگه نه نمیخواد زود میرم میام چیزیم نمیخورم قول میدم. جیلین به رستوران میره که نوا به جنید میگه جیلین میخواست ببینتت منم آدرس اینجارو دادم سپس به بهونه سرویس بهداشتی میره. جیلین به جنید میگه اومد به عنوان یه دوست قدیمی بهت بگم که هیچ دینی به گردنم نمونه! من تمام کارهای غیر قانونی که یکتا کرده را رو میکنم و کاری میکنم که مجازاتشو بکشه!

حالا هروقت که بشه اون موقع اگه تو هنوز کنارش باشی تو هم درگیر میشی خواستم بهت این خبرو بدم! و میره نوا وقتی میره سر میز جنید بهش ماجرارو میگه که نوا میگه تو چی گفتی؟ وقتی سکوتش را میبینه حدس میزنه که هنوز میخواد با یکتا ادامه همکاری داشته باشه. نوا با کلافگی میگه باشه فقط امیدوارم جیلین به چیزی که میخواد برسه و قاضی اون پرونده خودم باشم تا مجازاتشو خودم بدم و از اونجا میره. پدر یشیم را به اداره پلیس میارن و ایلگاز برای بازجویی پیشش میره.

دادستان دریا و پارس روی لپ تاپ و گوشی یشیم کار میکنن تا رمیزشو باز کنن و ببینن که چیزی پیدا میکنن یا نه. امید به ایلگاز میگه که جا نبود دادستان بردیمشون به اتاق رییس متین ایلگاز به اونجا میره و با دیدن اتاق پدرش یاد خاطراتش باهاش می افتد و کمی بهم میریزه. ایلگاز به پدر یشیم میگه دخترتون مضنون به قتله! ۳نفر را کشته و ۲نفرو مرتکب قتل شده ولی موفق نشده! از طرفی شما میدونستین که میتونن راه برن؟ پدر یشیم حسابی جا خورده و میگه یعنی چی؟ ایلگاز میگه یعنی میخواین بگین نفهمیدین که میتونن راه برن آره؟ پدرش تایید میکنه.

ایلگاز میپرسه همدست داشته خودش گفته میدونین کیه؟ نکنه خود شمایین؟ پدر یشیم میگه قسم میخورم از کارهاش خبر نداشتم! نمیدونم کیه! ایلگاز بهش میگه شما فعلا مهمون مایین. از حساب کاربری یشیم از پیام هایش یه نفر را حدس میزنن که دوست پسرش باشه که تو عکس هاش تو یه انبار دارو عکس داره. پارس به ارن میگه تمام شرکت های دارویی را که اسمشون با ا و ر شروع میشن را بررسی کنین. دریا و پارس پرونده برمیدارن تا برن خونه بررسی کنن از طرفی ایلگاز به جیلین میگه منم تورو میرسونم….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان