خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی قضاوت

جیلین از پارس درخواست کیفرخواست برای چینار میکنه اما پارس میخواد آرومش کنه که جیلین میگه هرچی باشه چینار قاتله و این یه واقعیته! ایلگاز به بازداشتگاه میره و به سردار میگه بهم میگی من کاری نکردم ولی من چیکار کنم که هر سنگی برمیدارم زیرش تویی! سپس باهاش حرف میزنه که سردار میگه بابا من کاره ای نیستم چینار دوستمه، ایلگاز نمیزاره حرفشو تموم کنه و یقه اش را میگیره و میگه به زودی کیفرخواستت رد میشه و واست حبس ابد میخوره تا عمر داری تو زندان میمونی! و میره.

دریا به ایلگاز میگه خبر بد دیگه ای دارم، جانسو هم مسموم شده ایلگاز میگه چی؟ دریا میگه حالش بد شده اول متوجه نشدن ولی تو آزمایشش مشخص شده! ایلگاز به جیلین زنگ میزنه و میگه کجایی؟ جیلین میگه هنوز تاکسی گیر نیاوردم! ایلگاز میگه وایسا الان میام. پارس به ارن زنگ میزنه و باهاش تو سوپ فروشی نزدیک اداره قرار میزاره. ایلگاز به جیلین میگه جانسو هم مسموم شده! جیلین جا میخوره و میگه نگو که اونم مرده! ایلگاز میگه نه چون تو بیمارستان بوده زود بهش رسیدگی شده سپس بهش میگه که کار همون اینجی بوده! جیلین ازش دفاع میکنه و میگه اون فقط میخواسته از دوستش دفاع کنه!

ایلگاز دلایلشو میگه و در آخر میپرسه چیزی بهت تعارف کرد یا نه؟ جیلین میگه نه ولی تو دفتر یه بطری آب بود! ایلگاز و جیلین سریعا میرن تا بطری آب را میخواد به سوپ فروشی بره که یکتا بهش میگه تنفس بس نیست دادستان؟ پارس میگه نه میخوام برم یکمی ویتامین دی و سی بگیرم و از اونجا میره. ایلگاز و جیلین بطری را برداشتن و ایلگاز میگه با یه روش میتونیم بفهمیم چیزی که فکر میکنین درسته یا نه و میرن تا بدن به بخش آزمایشگاه. پارس به ارن تو سوپ فروشی میگه نظرت چیه سردار را آزاد کنیم و از دور تحت تعقیب باسه هم خودش هم یکتا اگه هم فهمید میگیم دنبال موکلت بودیم!

ارن تایید میکنه و میگه خوبه پارس ازش میخواد تا به کسی چیزی نگه اگه ایلگاز خواست بفهمه اشکالی نداره ولی جیلین چیزی نفهمه. سپس میخواد بره که ارن میگه سوپتونو بخورین بد برین پارس میگه راست میگی چیزی نمیشه یخورده معطل بشن. پارس به اتاقش میره و یکتا میگه ویتامین گرفتنتون تموم شد؟ و میخواد با جنید وارد اتاق پارس بسه که پارس به جنید میگه تو همینجا بمون فقط وکیلی که تو پرونده اسمش ثبت شده بیاد. سپس پارس به یکتا میگه که الان موکلت میاد امضاء کنه اظهاراتشو و بره رضوان میاد داخل اتاق و خبر اومدن سردار را میده.

سردار بعد از امضاء با یکتا از اونجا میره و از یکتا میپرسه واقعا الان من آزاد شدم؟ یکتا میگه ظاهرا آره ولی باید خیلی حواسمونو جمع کنیم! سپس به جنید میگه تا سردار را برسونه اما جنید که عصبانیه وسط راه اونو پیاده میکنه و میگه از اینجارو خودت برو دیگه سپس با عجله از اونجا به طرف دفتر یکتا راهی میشه. او بدون در زدن وارد اتاقش میشه که یکتا جا میخوره و میگه اینجا اتاق منه جنید جون فکر کنم اشتباه اومدی! جنید با عصبانیت میگه چند دقیقه پیش تو دادگاه چیشد؟ یکتا میگه یعنی چی چیشد؟ مثل بقیه دادگاه ها تموم شد!

قسمت ۹۵ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۹۵ سریال ترکی قضاوت

جنید میگه داشتیم به اتهام فراری دادن متهم اونم قاتل گیر می افتادیم میدونی یعنی چی؟ سپس بعد از کمی دعوا کردن یکتا میگه مگه از اول همینجوری کارهاشونو جلو نمیبردیم؟ جنید بعد از دعوا کردن بهش میگه فرق ما اینه که من مدرکم مثل تو قلابی نیست و همه چیزم نابود میشه سپس با عصبانیت از اونجا میره. لاجین به اونجا میاد که یکتا میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ لاجین بهش میگه دعواتون سر چی بود؟

یکتا میگه به توچه آخه؟ ما اینجا داریم کار میکنیم دعوام توش هست! لاجین سربسته یه چیزهایی میگه درباره رابطه جنید و نوا و میخواد بره که یکتا میپرسه ماجرا چیه؟ لاجین میگه فکر کردم واسه این عصبی شدی که جنید رابطه اش را با نوا ادامه داده و واقعا عاشق همدیگه شدن، یکتا جا میخوره که لاجین میگه همه چیزو نمیتونی کنترل کنی و میره. یکتا که حسابی اعصابش خورد شده به دوست سردار که پیشش مشغول به کار شده میسپارد که جنید را زیر نظر بگیرد و هرجا میره بهش بگه.

ایلگاز جیلین را به خانه خودش میرساند و میره. جیلین وارد خانه اش میشه که میبینه آیلین و مادرش و پارلا به اونجا رفتن و خانه اش را با سلیقه خودشون چیدن جیلین خوشحال میشه و با دیدن کاناپه یاد خاطره ای از خودش و ایلگاز میوفته. آیلین و پارلا هرچی باهاش حرف میزنن میبینن که جواب نمیده و تو خودشه و ازش میپرسن که دکوراسیون دوست داشته یا نه جیلین تایید میکنه و میگه یاد چیزی افتادم. جنید شب به خانه نوا میره تا باهمدیگه شام بخورن.

سر میز شام نوا از جنید درباره یکتا و همکاریش تو فراری دادن سردار میپرسه و از اینکه از کارهای یکتا خوشش نمیاد میگه جنید بعد از کمی حرف زدن با نوا بهش برمیخوره و میگه پس بهتره من دیگه برم چون قرار نیست از شرکت یکتا تیلمن بیرون بیام و از اونجا میره. تو خونه متین کایا شام درست کرده و دفنه را مردان به سر میز میاره، ایلگاز میاد و میگه من میل ندارم سپس به دفنه میگه تو خوب غذا بخور سپس وقتی دفنه میفهمه امشبم تو کاروان میخوابه ایلگاز بهش میگه امشب سرده پتوتو بیار دفنه خوشحال میشه و قبول میکنه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان