خلاصه داستان قسمت ۹۲ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۲ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۹۲ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز بعد از گذاشتن کلید خانه از اونجا میره. جیلین دنبالش از خانه بیرون میره و صداش میزنه سپس میگه این یعنی چی؟ ایلگاز میگه پرونده بابام دستمه و میرم دنبالش، تو با این خشمت همه چیزو خراب میکنی نمیتونیم کنار هم باشیم هرلحظه امکان داره بپریم به همدیگه منم نمیتونم خانواده ام را ول کنم!

ایلگاز میگه من عاشقتم خیلی دوست دارم ولی نمیشه، جیلین میگه منم خیلی دوست دارم و عاشقتم حالا باید چیکار کنم؟ ایلگاز بغلش میکنه و میگه میدونم سخته خیلی! میدونم خیلی دوسم داری ولی هرچقدر که منو بخوای بارم یه جایی از درونت هست که از من متنفره! جیلین با گریه میگه باشه تو تصمیمتو گرفتی از هم جدا میشیم و با گریه به خانه میره و شروع میکنه به بهم زدن خونه، ایلگاز هم با گریه از اونجا میره. سردار برای یکتا و جنید تعریف میکنه که به خدا هرچی گفتم حقیقت بود.

من فقط دیدم چینار با ظفر دعواش شد بعد یه تیر شلیک شد بعدشم به طرفش سه بار شلیک کرد. یکتا میگه نمیدونم چرا از اعماق وجودت یه گندی میاد بالا! سردار میگه باور کنین کار من نبوده اگه بود بالاخره اثر انگشتی چیزی ازم پیدا میشد دیگه! بعد از رفتن از آنجا جنید به یکتا میگه حرفتشو باور کردین؟ یکتا میگه خسته شدم از بس خودمو بهت شناساندم خسته شدم! من به هیچکی اعتماد ندارم احتمال اشتباه کردن هرکسی ۹۰٪ تو حواست بهش باشه دست از پا خطا نکنه.

ارن و پارس به اداره میرن که امید میاد و میگه آزمایش نشون میده سومین گلوله هم از اسلحه ای که به مقتول شلیک شده بوده پارس با کلافگی میگه یعنی ۳ بار واقعا شلیک شده پس این وسط کی داره دروغ میگه؟ پارس پیشنهاد میده تا فیلم هایی که متین کایا پنهان کرده بود را یکبار دیگه ببینن شاید اثری از سردار باشه ارن قبول میکنه.

ایلگاز به ملاقات چینار میره و میگه ازت فقط یه سوال میپرسم یکبارم جواب بده، چند بار او اسلحه شلیک شد؟ چینار میگه به خدا یکبار داداش فقط یکبار! ایلگاز میگه سه تا شلیک شده و یکی از تیرها تو دیوار ساختمان بود! سپس ازش درباره سردار میپرسه او میگه هر چیزی که ازش میدونی بگو چینار قبول میکنه و میگه ولی به اون چه ربطی داره را نفهمیدم! سپس شروع میکنه به هر چیزی که از سردار میدونه را به ایلگاز گفتن.

قسمت ۹۲ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز بعد از فهمیدن ماجرا میخواد بره که چینار بهش میگه من از خونه هیچ خبری ندارم دفنه و بابا حالشون چطوره؟ ایلگاز بدون هیچ حرفی و حتی بدون نگاه کردن بهش از اونجا میره که چینار ناراحت میشه. جیلین پیش ارن و پارس میره و ازشون درباره سردار میپرسه و میگه می خوام اظهاراتشو بخونم. پارس بهش میگه ای کاش چیزی گرفته بودیم ازش تا میتونستیم بهت بدیم بخونی جیلین میگه یعنی چی؟ مگه زندان نیست؟ ارن بهش میگه که سردار آزاد شده و الان توی خوش گذرونیه ما هم نمیتونیم پیداش کنیم! جیلین میپرسه چه جوری؟

پارس میگه باید از وکیلش بپرسی. بعد از چند دقیقه ایلگاز به اونجا میاد که آنها از دیدنش جا می خورند ایلگاز بهشون میگه سردار یه حساب فیک داره بهتره بررسی بشه. آنها ازش میپرسن که از کجا میدونی؟ ایلگاز میگه که چینار بهم گفت جیلین با طعنه میگه چه زود! تا دستمو ول کردی تحقیقو شروع کردی! ایلگاز ادرس صفحه را بهشون میده. ارن و پارس میگن با بریم به کارهت برسیم. ایلگاز وقتی با جیلین تنها میشه بهش میگه من فقط دنبال حقیقتم میخوام همه چیز واسم روشن بشه!

جیلین میگه مطمئنی؟ به خاطر اون حست نیست که منو سرکوب میکنه؟ ایلگاز سعی می‌کند تا به جیلین نزدیک بشه و باهاش حرف بزنه اما وقتی گارد جیلین را میبینه ازش دور میشه و پیش پارس و ارن می رود وقتی به اونجا میره ازشون میپرسه چیزی پیدا کردند یا نه اما آن ها بهش میگن که نه چیز خاصی تو صفحه مجازی اش نیست.

تو آخرین عکسی که گذاشته یه لگو روی صندلی‌اش که نصفه هستش نظرشونو جلب میکنه اما چیزی دستگیرشون نمیشه. ارن پیش جیلین میره و بهش میگه آدرسی که خواسته بودی را پیدا کردم و بهش میده این از چشمان ایلگاز دور نمی ماند و پیش ارن میره و ازش میپرسه چی به جیلین دادی؟ او بعد از فهمیدن ماجرا پیش جیلین میره و بهش میگه نمیزارم تنهایی به اونجا بری اگه مخالفت هم بکنی با حکم دادستانی کمتر از ۳ دقیقه جلوتو میگیرم!

پس باید با هم بریم جیلین وقتی میبینه چاره ای نداره قبول میکنه و باهم دیگه به طرف آدرس راهی می شوند. پارلا و توچه با دیدن پست جدید سردار جا می خورند و میگن این ماجرا کمی بو داره سپس از مروه میخوان تا بهش پیام بده که ببینه به او چیزی میگه یا نه مروه بهشون میگه گیرش انداختم یک لحظه ایز تایپینگ شد اما سریع منصرف شد باید سر از کارش در بیاریم.

ارن و پارس با دیدن سیگنال گوشی سردار مطمئن میشوند که برداشتن جنازه ظفر و دفن کردنش زیر سر او بوده و باید هرچه سریعتر او را پیدا کنند جیلین تو مسیر به ایلگاز میگه اولین باره که جفتمون توی یک کشتی هستیم اما با مقصد های مختلف من مطمئنم که سردار فقط یه شاهد بوده درسته آدم درستی نیست اما قاتل نمیتونه باشه. ایلگاز درباره این موضوع ترجیح میده سکوت کنه و چیزی نمیگه‌….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)