خلاصه داستان قسمت ۹۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۹۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۹۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۹۱ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز از دفنه خداحافظی میکنه که بره اما بعد از رفتنش دفنه که شب پنهانی از تو گوشی ایلگاز آدرس خونه خودش با جیلین را برداشته با تاکسی به اونجا میره. ایلگاز بهش خبر میدن که چاتاش هم کشته شده و ازش میخوان سریعا به محل قتل بره. جیلین وقتی در را باز میکنه با دفنه روبرو میشه و حسابی جا میخوره.

ازش میپرسه تو چجوری اومدی اینجا؟ دفنه میگه از تو گوشی داداشم برداشتم جیلین با روی خوش بهش میگه که کارش زشت بوده و نباید یواشکی میرفته سر گوشی برادرش. دفنه ازش میپرسه که خیلی با باباش قهره یا نه! و ازش میخواد تا اونارو ببخشه جیلین میکه من خیلی تورو دوست دارم ولی این کارو نمیتونم بکنم نمیشه و میگه من میرم حاضر بشم که دیگه برگردی خونه قطعا الان نگرانت شدن. ایلگاز به محل قتل میره و از جانسو میپرسه که چیشده؟

جانسو که حسابی حالش بده نمیتونه حرف بزنه ایلگاز به ارن میگه تا به جانسو رسیدگی کنن. پارلا در حال حاضر شدن است که به مدرسه بره مروه بهش زنگ میزنه و میگه سردار باهامون قرار گذاشته و گفت بریم به یه اتوبان تا از اونجا آدرس بده فقط گفت مایو بیارین که میخوایم حسابی خوش بگذرونیم. آیلین به جیلین زنگ میزنه و میگه که پارلا امروز رفتارش عجیب بود قطعا داره جایی میره جیلین میگه خودم متوجه میشم خبرشو میدم بهت. ‌‌

ایلگاز به جیلین زنگ میزنه و میگه چاتاش هم کشته شد جیلین شوکه میشه و میگه چی؟ یعنی چی؟ سپس آدرسو میده بهش تا بیاد اونجا. بعد از چند دقیقه جیلین از راه میرسه و بهشون خبر میدن که رد سردار را زدن تو یه هتل شهری، جیلین با شنیدن این حرف میگه حتم دارم که پارلا هم اونجاست و همه ی اینا اتفاقی نمیشه! سپس با ارن به طرف هتل راهی میشن.

یکتا به اتاق دادستان پارس میره و میگه منو واسه ثبت اظهارات خواسته بودین دادستان، پارس بهش میگه ما دنبال موکل شما هستیم اما هرچی میگردیم پیداش نمیکنیم یکتا میگه من وکیلش بودم پرستارش نبودم که بدونم کجاست! سپس ازش میپرسه که دلیل اینکه دنبال سردار میگردن چیه پارس بهش میگه متهم به قتل ظفر اردوعان هستش یکتا حسابی شوکه میشه. سپس میخواد تا مدارک را ببینه اما پارس میگه شما وکیل پرونده قبلیش بودین نمیتونم مدارکو در اختیار شما بزارم!

قسمت ۹۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۹۱ سریال ترکی قضاوت

یکتا تایید میکنه و با کلافگی از اونجا میره. پارلا و توچه و مروه کنار استخر پیش سردار هستن که توچه الکی وانمود میکنه مادرش واسش پیام فرستاده و گفته که حالش خوب نیست توچه هم با ادا و اصول به خودش میگه هی بهش گفتم که نخور حرفمو گوش نداد الانم حالش بد شده و بهشون میگه که من باید برم سریع مروه میگه من که نمیتونم اینارو تنها ول کنم کنار اتوبان باهاشون میرم و خداحافظی میکنن میرن، توچه آروم میگه بیاین سریع بریم تا بابام نیومده. ایلگاز و ارن و جیلین به هتل میرسن و به طرف اتاق سردار میرن آنها در را باز میکنن و به داخل میرن اما اثری از سردار نمیبینن و میفهمن که از اونجا فرارکرده.

جنید به دنبال سردار اومده و سردار ازش میپرسه کجا داریم میریم؟ جنید چیزی رو نمیکنه و میره. ایلگاز با دادستان دریا به خانه پدر مقتول میرن تا ببینن اونا چیزی میدونن یا نه. جنید سردار را به جلوی دادگاه آورده. ازش میخواد تا پیاده بشه و بره پیش یکتا سردار میگه آخه الان من چیکار کنم؟ این چجور جاییه دیگه! جلوی دادگاه! یکتا میگه آره تو که کاری نکردی میری اظهاراتتو میدی میای بیرون به همین راحتی و به جنید میگه ببرتش داخل که اظهاراتشو ثبت کنه که سردار سوکه میشه و میگه باشه میگم هرچی هست میگم صبر کنین!

یکتا میگه خوب میشنوم، سردار میگه من به ظفر شلیک کردم! یکتا با شنیدن این حرف جا میخوره و به جنید میگه سریعا ببرتش به داخل ماشین. از چشمان دادستان پارس پنهان نموند این قضیه و میره پیششون میگه باهم یخورده گپ بزنیم جناب وکیل؟ البته با موکل فراریتون! یکتا واسه عادی جلوه دادن میگه من خودم اینو آوردم واسه شما تا اظهاراتشو بگیرین پارس تشکر میکنه و به داخل میرن. جیلین تو دفترش در حال تمیز کاریه.

۶ ماه بعد: مامورهای پلیس در خیابان در حال بررسی جسد پیدا شده در سطل آشغال هستن. آنها از صحنه جرم عکس میگیرن و تمام مراحل قانونی را طی می کنند. ارن به جیلین میگه همه چیز تموم شد دیگه تو به جرم قتل بازداشتی! سپس به طرف اداره میروند. ارن با کلافگی به امید میگه تا اثر انگشتارو چک کنه تا ببینه متعلق به جیلین هست یا نه سپس او را به پزشکی قانونی برای ثبت شواهد و عکس گرفتن از متهم. سپس ارن خودش به اداره برمیگرده که امید پیشش میره و میگه کمیسر متاسفم! ارن میگه چیشد؟ امید میگه اثر انگشت با نمونه ی بدست اومده مطابقت داره ارن با شنیدن این حرف شوکه میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان