خلاصه داستان قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوت

جیلین با ایلگاز تو خانه شان صحبت میکنند. جیلین بهش میگه باید بین من و خانواده ات یکیو انتخاب کنی! نباید تو روند پرونده کمک کنی و طرف اونا باشی باید بیای طرف من! جیلین میگه الان از ته دلم از خانواده ات متنفرم ولی نمیدونم به خاطر این حسم، حسم به تو تغییر میکنه یا نه! نمیدونم چمه! یه لحظه ازت متنفرم یه لحظه به خودم میام میگم آخه تو که تقصیری نداری!

ایلگاز با چشمای اشکیش بهش نگاه میکنه، جیلین میگه واسه همین باید تصمیمتو بگیری تا بتونم دوباره بهت اعتماد کنم بتونم بغلت کنم! نباید هیچ شهادتی بدی! حالا تصمیمتو بگیر. دریا و پارس درباره وضعیت ایلگاز و جیلین حرف میزنن و میگن باهم بودنشون خیلی سخت شده! پارس میگه آره اونم جیلین که اصلا چیزی از یادش نمیره! دریا از دادستان پارس معذرت خواهی میکنه و میگه رفتارم به خاطر ترسم بود که نکنه اتفاقی افتاده باشه.

سپس دریا میگه خیلی خوب بود هم سوپ هم همصحبتی با شما. بعد از رفتنش پارس جواب تلفنشو میده که ارن میگه این موضوع خیلی مشکوکه که چینار میگه یه شلیک بوده ولی تو گزارش دوتا بوده! و این موضوع که کی جنازه را برداسته دفن کرده هم خودش یه موضوعیه! پارس میگه بیشتر تحقیق کنه. جنید جلوی یه هتل با سردار که تازه از رندان آزاد شده قرار میزاره. آنها وقتی به داخل میرن جنید تو اتاق بهش میگه از این لحظه به بعد اسم تو آیدینه!

سپس گوشیشو میگیره و یه گوشی جدید بهش میده و میگه به کسی زنگ نمیزنی فقط خودمون بهت زنگ میزنیم سردار میپرسه کی؟ جنید میگه بهت میگیم. ایلگاز به جیلین میگه نمیدونم به اندازه ای که ازشون عصبانیم ظاهرم نشون میده یا نه! ولی واقعا نمیدونم چرا همچین کاری کردن! سپس بعد از چند دقیقه حرف زدن ایلگاز میگه خشمم از اونا خیلی زیاده ولی به اندازه شرمندگیم نسبت به تو نیست!

قول میدم که اصلا دخالت نکنم حتی یه سوالم نکنم! سپس میخواد سرشو نوازش کنه که جیلین خودشو عقب میکشه. آیلین به پارلا میگه که سایت وکالتو چک کنه ببینه عثمان پرونده تشکیل داده یا نه و وکیلش کیه پارلا با چک کردن متوجه میشه که یکتا تیلمن وکیلشه، او جا میخوره و میگه پولو اونو چجوری داده؟ اون که پولی نداشت! نگهبان به چینار میگه ملاقاتی داری چینار جا میخوره و میگه کیه؟ نگهبان میگه وکیلیه اسمش یکتا تیلمنه چینار شوکه میشه.

قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۸۸ سریال ترکی قضاوتچینار به دیدن یکتا میره او بهش پینشهاد میده که وکیلش بشه چون کسی به اندازه اون جیلینو نمیشناسه سپس میگه جیلین تمام تلاششو میکنه که بدترین مجازاتو واست بگیره همونجوری که تا الان حرکت کرده و حبس حین محاکمه واست گرفته! این اصلا خیلی زیاد بود اگه وکیل درست حسابی داشتی الان بیرون داشتی صوت میزدی نه اینکه اینجا باشی! چینار عصبی میشه و بدون هیچ حرفی از اونجا میره یکتا با خودش میگه حالا بعدا میفهمی که چیکار کردی! گل به طلا فروشی رفته و میخواد طلاقشو بفروشه.

آیلین به جیلین خبر میده که عثمان رفته یکتارو برای وکالت انتخاب کرده جیلین با کلافگی به طرف محل کار عثمان میره. اونجا پیش عثمان میره و میگه معلوم هست داری چیکار میکنی؟ آدم قحط بود که رفتی با یکتا؟ دیگه حضانت پارلا چه صیغه ایه؟ عثمان میپرسه مشکلش کجاست؟ در ضمن شما این بازیو شروع کردین نمیزارین بچه ام را ببینم! جیلین میگه پارلا الان ۱۶٫۱۷ سالشه این فرایند ۲ سال طول میکشه میدونستی؟ بعد از دو سال هم اون میشه ۱۸سال خورده ایش و دیگه مستقل میشه اصلا حضانت به چه درد میخوره؟

عثمان تو فکر فرو رفته که جیلین میگه اینارو اون وکیلت گفته بود؟ معلومه نمیگه چون جدا شدنت و چی گیرت میاد واسش مهم نیست فقط چیزی که مهمه واسش حرص دادن منه! عثمان میگه چی میگی مگه همه چیز دور تو میچرخه که اینجوری میگی؟ جیلین میگه یادت نیست؟ داشت کشتن اینجی را مینداخت گردنت چطور تونستی؟ آن«می بحث میکنن که جیلین ازش میخواد به طلاق توافقی و حضانت مشترک راضی بشه و بیاد برگه هارو امضاء کنه اما عقمان میگه بزار فکرامو بکنم ببینم چی میشه. ایلگاز به اتاق دادستان دریا رفته و باهمدیگه در حال کار هستن درباره پرونده دادستان کمال.

گوکسو به اتاق ارن میاد و عکس و گزارش کارشو بهش میده و میگه یه چیز دیگه پیدا کردم که تو اظهارات گفته شده دو تیر ولی از رد تیرهای روی لباس متوجه شدیم ۳ تیر شلیک شده! ارن حسابی شوکه میشه و میگه پس چرا چیزی نگفتین؟ گوکسو میگه تو گزارش نوشته بودم ولی انگاری ندیدین ازن با دیدن گزارش معذرت خواهی میکنه و میگه از وقتی پای رئیس متین و چینار به اینجا باز سد من کلا ریختم بهم تمرکز ندارم! سپس بیشتر تو فکر فرو میره.

دفنه تو حیاط خانه شان با گل ها درد و دل میکنه و میگه بابام یهو رفت بدون اینکه منو بغل کنه، ازم خداحافظی کنه، ببوستم! بدون هیچی رفت! ولی من مثل بابام نیستم گلبرگ هاتونو نوازش میکنم، بهتون آب میدم حرف میزنم! متین که به خانه اومده بود بعد از شنید این حرفا بغض میکنه و دفنه را صدا میزنه تا بغلش کنه اما دفنه با دیدن او بدون هیچ حرفی به داخل ساختمان میره متین متوجه میشه که دخترش از دستش عصبیه و به داخل میره برای آشتی کنون…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان