خلاصه داستان قسمت ۸۷ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۸۷ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۷ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۸۷ سریال ترکی قضاوت

جیلین به اتاق پیش پارس میره و او ازش میپرسه که کی بهت گفت که ما اونجاییم که اومدی؟ ما باید بدونیم جیلین میگه فردا میام اظهاریه میدم پرونده باید باز بشه تا چیزی از قلم نیوفته. جنید پیش یکتا میره و میگه خبری هست؟ یکتا میگه نه هنوز خبرم نکردن واسه بازجویی عجیبه! جیلین کنار خیابون در حال ماشین گرفتن هستش که ایلگاز میره تا سوار بشه اما جیلین سوار تاکسی میشه و میره. چینار و منین به بازداشتگاه میرن و ارن با شرمندگی در را به رویشان میبندد.

چینار به متین میگه بابا به خاطر همه چیز ازت معذرت میخوام متین میگه جفتمون تو یه موقعیت یکی هستیم. ایلگاز تاکسی جیلین را تعقیب میکنه و میبینه که به خانه مادرش رفت. جیلین میره که میبینه خونه بهم ریخته ست ازش میپرسه اینا چیه؟ گل میگه جهیزیته هرکدومو میخوای بردار ببر هرکدومو نخواستی هم بزار بمونه. جیلین همه را صدا میرنه تا جمع بشن سپس بهشون میگه میخوام یه چیزی بهتون بگم، یاقوز بابارو نکشته! آنها میگن چی؟ پس کار کی بوده؟

جیلین میگه یادتونه بابا طلا از اینجا برده بود؟ رفته طلاهارو فروخته اسلحه گرفته فکر میکرده چینار واقعا اینجی را کشته خواسته بره بکشتش باهم درگیر میشن و همونجا بابا میمیره. آنها باور نمیکنن و میگن یعنی چی؟ سه ماه از مرگ بابا گذشته؟ دفنش کردن؟ چیکار کردن؟ جیلین میگه باباش بهش کمک کرده بوده! آیلین و گل و پارلا اصلا باور نمیکنن. جیلین میگه نمیدونین الان چقدر دلم تیکه پاره شده! آیلین میپرسه ایلگاز چی؟ میدونسته؟

دفنه مدام به باباش زنگ میزنه و با گریه واسش پیغام میزاره و میگه بیا دلم تنگ شده به خاطر تو نمره ریاضیم کم شد! بیاین دیگه! گل با عصبانیت وسایلو جمع میکنه و شروع میکنه به نفرین کردن ایلگاز و خودش. سپس به جیلین میگه دیگه هیچ وقت به ایلگاز و خانواده اش نگاه نمیکنی فهمیدی؟ جیلین حالش بد میشه و به اتاقش میره.

جیلین میره دم پنجره تا کمی هوا بخوره که ایلگاز را میبینه و سریع به داخل میره و پنجره را میبنده. دفنه به ایلگاز زنگ میزنه و میگه تو هم منو دیگه دوست نداری؟ چرا همتون رفتین؟ ایلگاز به خانه میره و دفنه را در آغوش میگیره و شروع میکنه واسش قصه گفتن. فردای آن روز ایلگاز به دادستانی میره که میبینه جیلین اونجا رو نیمکت نشسته، میره کنارش میشینه و میگه هروقت که بخوای یه ساعت دیگه، یه روز دیگه، یه سال دیگه یا حتی یه عمر دیگه هروقت بخوای واست توضیح میدم.

و واسه همه چیز ازت معذرت میخوام واسه همه کارهایی که مقصر بودم و نبودم، جیلین به داخل میره. گل بدون هیچ حرفی از خانه بیرون میزنه، عثمان به اونجا میاد و اخباری که تو فضای مجازی خونده را از آیلین میپرسه حقیقت داره؟ چرا به من چیزی نگفتی؟ آیلین میگه چون داریم ازهم جدا میشیم و هیچ ربطی دیگه باهم نداریم. جیلین به اتاق پارس میره و میگه اومدم جواب سوالاتتو بدم. دادستان دریا به ایلگاز میگه تو آزمایش دادستان کمال مشخص شده مسموم شده با یه سم، ایلگاز میگه پس کشته شده!

قسمت ۸۷ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۸۷ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز میگه تمام پرونده هایی که بهش رسیدگی میکرده اونایی که با وثیقه آزادن همشونو بررسی کنین دریا میپرسه یعنی میگین انتقام بوده؟ ایلگاز میگه امکانش هست البته فامیل هاشو هم باید زیر نظر بگیریم. ایلگاز میگه درخواست مخفی بودن پرونده هم صادر بشه. جیلین به پارس میگه کسی منو نیاورد کسی هم بهم خبر نداد! من خودم ایلگازو تعقیب کردم حدس زدم که اتفاقی افتاده بهم نمیگه رفتم ببینم چیشده پارس میگه منطقیه.

یکتا به جنید میگه جیلین رفته اظهاراتشو ثبت کنه از من بهشون گفته! قبل از اینکه بفرستن دنبالم خودم میرم. یکتا ازگل را راننده خودش کرده. ایلگاز رفته به اتاق پارس تا ببینه جیلین چی گفته بعد از حرف زدن دادستان کل به اونجا میره و میگه حالا که جفتتون هستین یخورده حرف بزنیم. پارس به اتاق دادستان دریا میره و ازش گلگی میکنه که چرا رفته پشت سرش با دادستان کل حرف زده که انگار دارن یه کاری میکنن زیرزیرکی! و با دلخوری میره. یکتا پیش پارس میره و میگه نمیخواین منو ببینین؟ پارس میگه چرا باید بخوام ببینمت و میره تو اتاقش.

یکتا پیش جیلین میره و میگه تو چیزی از من به پارس نگفتی؟ سپس بعد از کمی حرف زدن بهش میگه میخوای بریم باهم غذا بخوریم؟ اما جیلین حتی نگاهشم نمیکنه و هیچی نمیگه. موعد دادگاه متین و چینار میرسه و ایلگاز بهم میریزه. نوا با دیدن جیلین میگه کاری از دستم بر میاد؟ اگه چیزی هست بگو انجام بدم اما جیلین فقط تشکر میکنه و میره. نوا با دیدن ایلگاز حالشو میپرسه و میگه میری داخل؟ ایلگاز میگه نمیدونم میتونم یا نه و بعد از رفتن نوا دریا میاد و درباره پرونده کسایی که تو ماه اخیر توسط دادستان کمال زندانی شدن حرف میزنن.

قاضی به چینار حکم حبس حین محاکمه را می دهد اما به متین کایا نه. بعد از اینکه جیلین بیرون میاد به ایلگاز میگه بیا بریم خونمون ایلگاز جا میخوره. پارس به اتاقش میره که میبینه دریا سوپ گرفته تا باهم بخورن پارس هم خوشحال میشه هم شوکه میشه. ایلگاز و جیلین به خانه میرن و جیلین به طرفش کلید خونه را میگیره ایلگاز میپرسه مطمئنی؟ جیلین میگه نه. جیلین میگه یه سوال میپرسم مسیرو مشخص میکنه من یا خانواده ات؟

۶ ماه بعد: جیلین با دستپاچگی در حالیکه لباسش خونیه به دفتر میره و سریعا از تو کیفش چاقویی آغشته به خون را درمیاره و دست و صورتش را میشوید. ارن به اونجا میره و پشت سرهم در میزنه و میگه درو باز کنه اگه باز نکنه درو میشکنه، جیلین چاقو به دست پشت در ایستاده…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان