خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی قضاوت

پارس و ایلگاز و ارن با دیدن جیلین خشکشون میزنه. جیلین تمام مدتی که پدرش گم شده بود و کنار ایلگاز و بقیه بوده را به خاطر میاره و مرور میکنه و با گریه به آنها نگاه میکنه. ۱ سال قبل: جنایتی دیگر رخ داده و گروه تجسس به همراه ارن و اسلگاز و ارن به اونجا رفتن تا ببین ماجرا از چه قراره. مقتول یه پسر ۱۷ ساله ست، ارن تعریف میکنه که میخواستن برن مهمونی انگار پسرشون سوییچو میگیره تا بیاد تو ماشین و به محض سوار شدن با سه تا گلوله کشته میشه. ایلگاز پیش خانواده مقتول میره و تسلیت میگه، پدر مقتول ازش خواهش میکنه تا قاتل را هرچی سریعتر پیدا کنه.

فردای آن روز ایلگاز به اداره میره و ارن بهش میگه خانواده مقتول از دیشب اینجان و جایی نرفتن. ایلگاز میپرسه چیزی فهمیدی؟ ارن میگه هیچی سابقه نداره و با کسی هم مشکلی نداشته اونورتر هم یه ماشین پیدا شده که درش باز بوده و یه اسلحه توش بوده. اسلحه را فرستادیم واسه انگشت نگاری از اونجا هم میره واسه مرکز اسلحه شناسی. ارن به اتاق بازجویی میره و میخواد بازجویی را شروع کنه که اون طرف میگه تا وکیلم نیاد حرفی نمیزنم. ارن از اتاق بیرون میره و به امید میگه یه وکیل واسش پیدا کنین تا بازجوییو شروع کنیم دیگه زودباشین!

جیلین تو کلاس رقص در حال تمرین و آموزش رقص است که امید بهش زنگ میزنه و میگه به وکیل احتیاج دارم نزدیکی؟ جیلین میگه چه فرقی میکنه دارم میام. جیلین به اداره میره و امید اونو میبره پیش متهم و بهش میگه سلام قرار بود وکیل بیاد از کانون ولی هنوز نیومده اما من نزدیک اینجا بودم گفتم ببینم کاری از دستم برمیاد یا نه! اون مرد میگه من زود به وکیل احتیاج دارم سپس باهم میرن به اتاق تا حرف بزنن.

جیلین میگه یه قتل اتفاق افتاده و ماشینی که تو اجاره کرده بودی نزدیک اونجا پیدا شده با یه اسلحه! اون مرد میگه ولی واسه من نیست! جیلین ازش میخواد تا همه چیزو تعریف کنه. اون مرد میگه جانسو! کسی که دوسش دارم جانسو بهم زنگ زد و کمک خواست، ما از دوتا خانواده ای هستیم که باهم دشمنن جایی که اونا هستن نباید ما باشیم! بهم زنگ زد و گفت دارن منو به زور میدن به یکی بیا منو فراری بده!

قسمت ۸۵ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۸۵ سریال ترکی قضاوت

منم رفتم اونجا بدوم اینکه خانواده ام بدونن و یه ماشین اجاره کردم با یه خط جدید دیشب رفتم اونجا ولی نمیدونستم تو کدوم آپارتمان و کدوم طبقشه وایسادم تا ازش بپرسم که صدای شلیک شنیدم اونم سه بار! منم ترسیدم و از اونجا فرار کردم جیلین میگه اسلحه چی؟ اون پسر میگه اون مال من نیست! من اصلا نمیدونم ماله کیه! جیلین میگه پس میگی وقتی داشتی میرفتی اصلا اسلحه نداشتی اون پسر تایید میکنه. جیلین میگه خوبه همینارو به دادستان بگو اما اون پسر میگه نمیتونم گفتم که به خاطر جانسو نباید بگم جیلین میگه خیلی خوب بگو با خانواده ات دعوات شد اومدی تا جدا زندگی کنی ماشینم اجاره کردی ولی ازت دزدیدن اونجا هم زیاد حرف نزن من حلش میکنم سپس میرن.

ایلگاز تو اتاقش در حال کار کردنه که نوا زنگ میزنه و میگه برای تعطیلات یه کشتی رزرو کردم خیلی خوبه اما ایلگاز میگه ای کاش جای کشتی میرفتیم یه جایی که خلوت بود تو آرامش اما نوا میگه نصف پولو پرداخت کردم! سپس ایلگاز ناچارا قبول میکنه. جیلین به اتاقش میره و ازش میخواد تا مدرکی که علیه موکلش دارن را ببینه اما ایلگاز قبول نمیکنه و میگه درخواستپ بفرستین اگه قابل قبول بود واستون میفرستن. جیلین با کلافگی بیرون میره و به پارس میگه این کیه دیگه! اصلا به کار آدم رسیدگی نمیکنه! پارس میگه ولی کارش درسته جیلین با کلافگی میره. جیلین سر قرار با آیلین و پارلا میره تا برای پدرشون هدیه روز پدر بگیرن.

امید به جیلین خبر میده میخوان از موکلش بازجویی کنن جیلین خودشو به اونجا میرسونه. ایلگاز بازجویی را شروع میکنه که جیلین میگه موکل من تو این قضیه دستی نداره ماشینی که اجاره کرده بودو دزدیدن، ایلگاز میگه واقعا؟ آخرین بار کجا ماشینو پارک کردی؟ اون پسر میگه جلوی هتل بعد رفتم خوابیم فردا صبح پلیس ها اومدن هتل دنبالم! بعد از بازجویی ایلگاز به اوزگه میگه بفرستن متهمو به اداره پلیس جیلین مدرکو میخواد ببینه که ایلگاز میگه نمیزارم متهم ردیف اول این پرونده را فراری بدی! و ازش میخواد بره بیرون.

جیلین به دروغ میره اتاق بایگانی و به اوزگه میگه دادستان خودش بهم اجازه داد میشه پرونده را ببینم! اوزگه میگه دادستان به من چیزی نگفت جیلین میفرستتش تا بره خودش از ایلگاز بپرسه که تو این فاصله از پرونده عکس میگیره ایلگاز میفهمه نقشه بوده و با عصبانیت به اونجا میره و به اوزگه میگه حتما عکسم گرفته این وکیل دیگه حق نداره نه تو اتاقم و نه اینجا بیاد! بازی فوتبال پلیس ها شروع میشه و آنها باهمدیگه بازی میکنن و خاطره قشنگی برای خودشان میسازند. دادگاه شروع میشه و ایلگاز از قاضی حکم زندانی شدن متهم حین رسیدگی به پرونده را میخواد جیلین مخالفت میکنه و اظهاراتشو میده و تمام سعیشو میکنه تا موکلش زندانی نشه اما موفق نمیشه و ایلگاز برنده دادگاه میشه.

جیلین با عصبانیت به اتاقش میره و باهاش دعوا میکنه به خاطر این رفتارش اما ایلگاز با خونسردی جوابشو میده جیلین ازش میپرسه شما خودتون اشتباه نکردین؟ ایلگاز میگه نه چون اشتباه یه انتخابه هروقت انجام دادم میتونین بیاین تلافیشو بکنین جیلین میگه بی صبرانه منتظرم و میره. زمان حال: جیلین تلفنشو برمیداره و گزارش میده که قاتل پدرش میخواد فرار کنه سپس آدرسو میده تا به اونجا بیان و خودش از ساختمان بیرون میره و شروع میکنه به گریه کردن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان