خلاصه داستان قسمت ۸۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۸۱ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۱ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۸۱ سریال ترکی قضاوت

اوزلم با مامور به دم در خانه ارن رفته که توچه میگه اینجا چخبره؟ مامور پلیس میگه مادرت ادعا میکنه که به زور اینجا نگهتون داشتن توچه میگه معلومه دروغه! من خودم میخوام در ضمن اینجا خونه بابامه! اوزلم میگه دختر من سنش زیر ۱۸ ساله و نمیتونه تنهایی تصمیم بگیره! توچه میگه تلاشت بی فایده ستون برمیگردم! پارس به اتاق ارن میره و ازش درباره زخم رو بازوی رئیس متین میپرسه و میگه ماله گلوله ست؟

ارن جا میخوره که پارس میگه دوستی و صداقتتو تحسین میکنم یکبار دیگه میپرسم ماله گلوله ست؟ ارن میگه نمیدونم دادستان فقط میدونم یه زخم رو بازوشه و تو اتاقش کلی گاز استریل پیدا کردم که برای یه زخم معمولی خیلی زیاد بود! پارس و ارن جا خوردن وپارس میگه به نظرت چرا داره مخفی میکنه؟ ارن میگه تو کارهای یاقوز شاید همکاری داشته. پارس میگه اگه من نمیپرسیام پیشم میومدی بگی؟ ارن میگه اول مطمئن میشدم بعد میومدم پارس میگه منم همین کارو میکردم.

ارن میپرسه تو از کجا فهمیدی؟ پارس میگه اول اطرافتونو نگاه کنین بعد حرف بزنین، رفته بودین دستشویی زنانه! نوا شنیده بوده! ارن جا میخوره و تازه میفهمه ماجرارو. جیلین برای پدرش جلو درست کرده و به در و همسایه میده. گل میگه این کارها هم بهش میخوره، آیلین میگه چی میگی مامان؟ جیلین اصلا حالش خوب نیست! پارس رئیس متین را میبینه و میگه کتشو عوض کرده؟ ارن تایید میکنه. پارس ازش میخواد تا هنوز مطمئن نشدن به کسی چیزی نگن و کسی چیزی نفهمه.

در حین حرف زدن آنها ازن میگه دادستان ایلگاز اومد و حرفشونو تمام میکنن. ایلگاز بهشون میگه کسی که گرفتیم قاتل نیست! فرد اشتباهیو گرفتیم. پارس دلیلشو میپرسه که ایلگاز میگه امکان نداره تو اون زمان کوتاه هم رفته باشه ظفر را پیدا کرده باشه هم کشته باشه و هم تو جنگل خاکش کرده باشه! پارس میگه پس اسلحه پیدا شده چی؟ ایلگاز میگه یکی دیگه میتونه گذاشته باشه اونجا به هر حال با یه رئیس پلیس طرفیم قطعا نباید اسلحه را تو خونه نگه داره! پارس میگه حدسیاتی داری؟

ایلگاز میگه قاتل اونی هستش که قبل از ارن رفته بوده خونه یاقوز و فیلمارو پاک کرده، پارس میگه نه انقدر سریع هم نمیشه محکوم کرد کسیو شاید اجیر شده بوده نه ارن؟ ارن که هل کرده میگه آره دادستان شاید خودشم چیزی تو اون فیلما داشته و نمیخواسته کسی بفهمه واسه همین اون فیلمو نابود کرد! عثمان به خانه گل میره و به آیلین میگه میخوام دخترمو ببینم آیلین میگه اجازه نداری وارد اینجا بشی! این در واسه تو بسته شده دیگه٬ اما عثمان میگه دخترم پدر بزرگشو از دست داده بهم احتیاج داره آیلین میگه فقط ده دقیقه سپس عثمان به داخل میره.

قسمت ۸۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۸۱ سریال ترکی قضاوت

آیلین بهش میگه پارلا خوابه برو اما عثمان میگه اشکالی نداره منتظرش میمونم آنها باهم دعواشون میشه سر اینکه عثمان اونجا نمونه جیلین از این سر و صداها حالش بد میشه و از حال میره آنها با ترس پیشش میرن و به آمبولانس زنگ میزنن. گل به ایلگاز زنگ میزنه و خبرشو میده، ایلگاز با عجله به طرف بیمارستان راهی میشه. ارن یادش میاد و میگه رئیس تو تمام مدتی که آزمایش انجام میشده اونجا بوده پیش گوکسو! پارس ازش میخواد فیلم دوربین هارو بیاره و چک کنن.

آنها فیلمو میبینن و با دیدن رئیس متین حسابی شوکه میشن و ارن میگه باورم نمیشه آخه چرا؟ تو بابای من بودی! راه درستو از خودت یاد گرفتم تو بهم راه و چاقو نشون دادی! آخه چرا؟ چیشد که شیطان گولت زد؟ سپس پارس و ارن با کلافگی بهم نگاه میکنن و نمیدونن باید چیکار کنن. شب متین وصیت نامه ای مینوسد و از همه ی بچه هایش عذرخواهی میکنه. ایلگاز از بیمارستان به ارن زنگ میزنه تا ببینه چیزی فهمیدن یا نه اما پارس به ارن میگه که چیزی بهش نگه فعلا و بحثو بکشه به یه سمت دیگه. ایلگاز که کنار جیلین خواب بوده از خواب بیدار میشه و میبینه جیلین نیست.

او به دنبالش میگرده که تو بخش نوزادان پیداش میکنه. جیلین میگه خیلی خوشگلن نه؟ ایلگاز تایید میکنه جیلین میگه خوده معجزه و امید به زندگین! واقعا قابل باور نیستن که از وجودت بیان بیرون سپس از نا امیدی حرف میزنه و میگه من خیلی عذاب کشیدم و تو دلم تاریکی و نا امیدی مطلقه! سپس بهش میگه من به این امید نیاز دارم و خیلی دلم میخواد با تو تجربه کنم. ایلگاز لبخند میزنه و میگه یه لحظه وایسا من اشتباه اکثرا متوجه میشم بعد که واقعیتو میگی با مخ میام رو زمین الان منظورت، جیلین حرفشو قطع میکنه و میگه دوست داری باهم یه بچه داشته باشیم؟

ایلگاز از ته دل خوشحال میشه و میگه معلومه از خدامه و همدیگر را در آغوش میگیرن. فردای آن روز متین پیش مردان میره و میگه یاقوز را آزاد کردن، مردان جا میخوره و میگه چی؟ چجوری؟ متین میگه اونش مهم نیست مهم اینه آزاد شده! مردان غر میزنه که بهت گفته بودم بزار یکیو پیدا کنم جرمم گردن بگیره و مجازاتشم بکشه گوش ندادی! متین میگه الان وقت این حرفا نیست باید چینار را از مرز خارج کنیم میتونی کارهاشو بکنی؟ مردان تایید میکنه و متین پیش چینار میره و میگه باید بری.

چینار شوکه میشه و میگه چی؟ چیشده؟ متین میگه مگه نمیخواستی از مرز خارج بشی؟ خوب قراره پدر بزرگت کاراتو بکنه تا زودتر از اینجا بری وسایلتو جمع کن و آماده باش. مقبوله به اتاق متین میره و پیرهن خونیشو میبینه سپس پیشش میره و میگه چیشده؟ چرا پیرهنت خونیه؟ متین میگه چیزی نیست دستم خراش برداشت تو عملیات سپس دفنه به اونجا میاد که متین سریع لباسو میپوشونه و میگه الکی بزرگش نکن نترسون بقیه رو……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان