خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی قضاوت

یکتا وقتی در آغوش گرفتن جیلین و متین را میبینه به جنید میگه این صحنه را ببین از یاد نبر! جیلین باز هم از متین تشکر میکنه و میگه به من یه جواب دادین که بتونم برم خانه و به مادرم بگم! متین میگه کاری نکردم وظیفه ام را انجام دادم سپس با ارن از اونجا میره. ارن به متین میگه رئیس؟ متین میگه چیشده؟ ارن میگه بازوتون خون داره میاد چیشده؟ و از روبرو دادستان کل را میرینه که به متین میگه بیاین اینور و به داخل سرویس بهداشتی میبرتش و میگه چیشده رئیس؟ کی زخمی شدین؟ خبر نداشتیم؟ چیشده؟ متین میگه چی میگی تو؟

منو گوشه دستشویی آوردی داری بازخواستش میکنی؟ تو کی باشی که ازم بازجویی کنه؟ منو داری به چی متهم میکنی؟ تو باغچه زخمی شد! به میخ کشیده شد الان خیالت راحت شد؟ و از اونجا میره ارن به دنبالش میره. او سرویس نوا بوده و تمام حرفاشونو میشنوه سپس به طرف اتاق پارس میره اما رضوان میگه که نیستن! متین که حالش اصلا خوب نیست پیاده به دل خیابان میزند. ارن میخواد بره دنبالش که پارس بهش زنگ میزنه و میگه دادستان دریا به مشکل خورده یه اکیپ بردار بیا ارن آدرسو میگیره و راهی میشه.

دادستان دریا در مسیر رفتن به دادگاه هست که تو یه خیابان قفلش میکنند، یه نفر از اونا کنار ماشین میره و به شیشه میزنه سپس بهش میگه شیشه را پایین بده. او به دریا میگه داری میری دادگاه دادستان؟ انگاری کیفرخواستو هم شما نوشتین ولی من اصلا خوشم نیومد ازش و تهدیدش میکنه که اگه کاری که نباید بکنه را انجام بده تو بد مخمصه ای گیر می افتد سپس بهش میگه که اگه به فکر خودت نیستی به فکر خانواده ات باش! دادستان دریا با عصبانیت بهش نگاه میکنه. جیلین تو ماشین به مادرش زنگ میزنه که میبینه جواب نمیده و حسابی نگران میشه.

جیلین به آیلین زنگ میزنه و از اون آمار مادرشو میگیره و میگه چرا جواب نمیده؟ آیلین میگه مهمون برای عرض تسلیت اومده بود پیش اونا بوده متوجه نشده سپس آیلین گوشی را روی اسپیکر میزاره و با مادرش حرف میزنه خیالش راحت میشه. ایلگاز به دفتر یکتا میره که لاجین همون موقع میبینتش و جا میخوره. جنید پیش یکتا میره و خبر میده که ایلگاز اومده میخواد ببینتتون. ایلگاز تا به اونجا میره میگه انگین از کجا میدونسته یاقوز ظفر اردوعان را کشته؟ یکتا میگه نمیدونست چون یاقوز نکشته! آنها باهم بحث میکنن که یکتا میگه ما الکی شلیک نمیکنیم به چیزی میدونم ایلگاز میپرسه پس کی کشته؟

قسمت ۸۰ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۸۰ سریال ترکی قضاوت

یکتا میگه اونو میخوام شما پیدا کنین ولی کمکتون میکنم! پارس پیش دریا میرسه و با اسلحه به طرفش میره که میبینه دریا دو نفر را زخمی کرده و یه نفر هم فرار کرده رفته، پارس از این سرعت عمل او حسابی خوشش اومده و میگه همرو به گلوله بستین که! بعد از چند دقیقه ارن به اونجا میرسه و به خاطر بحثی که با رئیس متین کرده حسابی عصبیه و با ارن هم با عصبانیت رفتار میکنه. پارس میگه چخبره ارن از دنده چپ بیدار شدی؟ پارس میگه ماشین منو هم بیار خودت بیار و با دادستان دریاه به طرف دادستانی میروند. جیلین به قبرستان سر خاک پدرش میره.

متین هم به سرخاک همسرش رفته و باهاش درد و دل میکنه و ازش معذرت خواهی میکنه که نتونسته زودتر بره پیشش سپس میگه به زودی کلا میام پیشت، نه دوست دارم بیام ولی نمیتونم همیشه دوست داشتم باهم اینجا بخوابیم روی جفتمون یه نوع خاک بریزن ولی نمیشه نمیتونم تورو آلوده کنم به گناه های خودم! نوا پشت در اتاق دادستان دریا ایستاده و وقتی پارس بیرون میاد بهش میگه باید درباره یه موضوع مهمتری باهات حرف بزنم و باهم میرن به اتاق نوا.

جیلین به پدرش میگه واقعا باورم نمیشه زیر این خاکی و من واست گل خریدم! عقلم دیگه کار نمیکنه چجوری از پسش بر بیام! جیلین باهاش درد و دل میکنه و از دل تنگیش میگه میخواستم بهت بگم قاتل اینجیو پیدا کردم میخواستم بهت بگم که با ایلگاز ازدواج کردم تازه خجالتم میکشیدیم که چجوری بگیم بهت! جیلین باهاش حرف میزنه و میگه باهام قهر نیستی نه؟ من باهات قهر نیستم هیچ وقت نبودم! ایلگاز و یکتا تو مسیر رفتن به محل زندانی شدن یاقوز هستن که درباره فیلمی که انگین داده بود حرف میزنن.

پارس با شنیدن حرف هایی که نوا زده با عصبانیت و عجله از اتاق بیرون میزنه نوا سعی میکنه آرومش کنه و در آخر میگه باید به منم همه چیزو بگی که اینجا چخبره! پارس از احتمال رفتن رئیس متین به خانه یاقوز قبل از رفتن ارن میگه و ادامه میده که باید بفهمیم که قبل ارن رفته یا نه و از اونجا میره. جیلین جلوی خونه لاجین را میبینه و باهم وارد خانه میشن. جیلین خبر میده که قاتل دستگیر شده آنها خوشحال میشن و گل لاجین را که برای همدردی اومده بود در آغوش میگیره. یکتا و ایلگاز به محل میرسن و یکتا بعد از کمی حرف زدن درباره پرونده میگه میدونین از اینجا تا خونه یاقوز چقدر راهه؟ من میدونم بیاین بریم ببینیم چقدر تو راهیم و میرن.

متین پیش وکیلش رحمی میره و میگه میخوام خونه ام را بزنم به نام دفنه و یه وصیت نامه بنویسم بدم بهت که نگه داری رحمی میگه چی میگی؟ مریض شدی؟ چیزی شده؟ متین میگه نه دیگه سنی گذشته کارمونم خطر داره رحمی قبول میکنه. جیلین برای پدرش جلو درست میکنه و به آیلین میگه میخوام مثل بقیه عزاداری کنم. لاجین پیشش میره و میگه این پرونده به یکتا ربطی داره؟ جیلین میگه نه هیچ ربطی نداره، لاجین میگه آخه داشتم میومدم ایلگاز داشت میرفت پیش یکتا گفتم شاید ربط داشته باشه جیلین میگه حتما اشتباه دیدین! ارن وارد اداره میشه که امید بهش میگه ازتون شکایت شده! ارن یاد اوزلم میوفته و با عصبانیت میره که پارس جلوشو میگیره و میگه باهات کار مهمی دارم……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان