خلاصه داستان قسمت ۷۲ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۷۲ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید

خلاصه داستان قسمت ۷۲ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۷۲ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۷۲ سریال ترکی قضاوت

بازجویی از بچه ها شروع میشه و جداگانه از همشون سوال میکنن. آنها طبق هماهنگیشون به آنها میگن که به یک دورهمی دعوت شده بودن و وقتی به اونجا رفتن دیدن جو زیاد خوب نیست و برگشتن حتی ‌تو آسانسور گیر کردن. ارن از پارلا میپرسه میدونی چقدر تو آسانسور مونده بودین؟ پارلا میگه بیشتر از ۱۰ دقیقه مطمئنم چون به ساعتم نگاه کردم. بعد از بارجویی کردن از آنها ایلگاز و بقیه باهم صحبت میکنن و میگن اظهاراتشون بهم دیگه میخوره، ایلگاز میگه خیلی حرفاشون پشت سرهم چیده نشده بود؟ انگار یه متنیو از قبل حفظ کرده بودن! ارن میگه آخه کی وقت کردن که حرفاشونو یکی کنن؟ جیلین هم تایید میکنه که ایلگاز میگه نمیدونم ولی مشکوکن!

لاجین و یکتا به دادگستری به اتاق دادستان دریا میرن و با دیدن فیلم انگین شوکه میشن. پارس با ارن و ایلگاز فیلم دوربین مداربسته روبروی هتل را چک میکنن سپس متوجه میشن که اظهاراتشون با چیزی که تو فیلم هست مطابقت داره اما در طول مدتی که میرن و برمیگردن کسی نه تنها به صندوق عقب کار نداره بلکه کسی نزدیک ماشینم نمیشه. سپس آنها نتیجه میگیرن که جسد از تو صندوق گذاشته شده سپس از طریق دوربین های سطح شهر شماره پلاک ماشین را استعلام میگیرن که مسیرشون کجاها بوده. وقتی از اتاق بیرون میان جیلین میپرسه چیشد؟ بگو که درست میگفتن!

ایلگاز میگه چیزی که گفتن با فیلم همخونی داره ولی جسد از قبل تو ماشین گذاشته شده بوده. باجین با دیدن فیلم انگین وقتی میفهمه که مقصر مرگش خودش هست حالش بد میشه و از اتاق بیرون میره و به خودش میگه چطور ممکنه یکی خودشو بکشه؟ چجوری نقشه مرگ خودشو کشیده؟ یکتا آرومش میکنه و میگه آرومش باش دیوونه بوده دیگه به عقل جن هم نمیرسید این کار! یکتا برمیگرده و از دادستان میپرسه که این فیلم کی رسیده به دست جیلین خانم؟ دریا میگه دادستان پارس بیشتر در جریانن از ایشون بپرسید.

یکتا تو راهرو به جنید میگه این فیلم خیلی وقته به دست جیلین رسیده حتی قبل از زندان رفتنم واسه همین بوده که رفته سراغ لاجین و ازش خواسته چیزی نگه تا من بیوفتم زندان و این یعنی چی؟ دور زدن قانون و میخنده سپس میگه به حسابش میرسم. متین به اتاق دادستان دریا میره و میگه درباره اون پرونده پینا دختر ۱۶ ساله اطلاعاتی بدست اومده. تو یه فیلم نشون میده که اون پسر به همراه چندتا از فامیلاشون اون دختر بچه را بیهوش از خانه خارج میکنن. دادستان میپرسه بیهوش یا مرده؟ متین میگه نمیدونیم ولی اگه طبق تجربه ام میخواین بگم چیز خوبی نمیشنوین!

قسمت ۷۲ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۷۲ سریال ترکی قضاوت

یکتا تو دفترش با جنید در حال گوش کردن به فیلم انگین هستن و نت برمیدارن سپس یکتا مسخره اش میکنه و میگه این چجور حرف زاویه آخه؟ به خیال خودش واسه ما یه معما بزرگ گذاشته! زیور پیش زمرد میره و میگه امروز صبح دیدم عثمان چمدانشو آیلین گذاشت بیرون و گفت که میخوان طلاق بگیرن و ازش میخواد برن خونه آنها و باهاشون حرف بزنن شاید از خر شیطون بیان پایین زمرد که حسابی ترسیده اول مخالفت میکنه و میگه به ما چه اصلا من رابطه ام با آیلین خیلی خوب نیست نریم نمیخواد اما بعد زیور راضیش میکنه.

آنها وقتی به اونجا میرن با آیلین حرف میزنه و ازش میپرسه حقیقت داره یا نه آیلین تایید میکنه زیور دلیلشو میپرسه و بهش میگه نکنه خیانت میکنه؟ اگه اینه بگو برم گوششو بپیچونم! آیلین به زیور میگه بهتره اینو از خانمت بپرسی شاید اون بدونه. زیور فکرش بهم میریزه و از اونجا میره. جیلین به آیلین زنگ میزنه و بهش میگه پارلا امشب پیش من بمونه؟ یخورده میریم میگردیم از اون فضا دور باشه براش خوبه آیلین قبول میکنه و میگه فکر خوبیه.

ایلگاز به جیلین میگه به خانواده ات خبر دادی پارلا باید امشب تو بازداشتگاه باشه؟ جیلین میگه نه روزهای سختیو داره میگذرونه نخواستم بیشتر بهم بریزه واسه همین گفتم امشب پیش من میمونه ایلگاز از اینکه باز هم دروغ گفته کلافه میشه و میگه امروز فهمیدم تو با چینار چقدر شبیه همدیگه هستین! اونم هرکاری میکنه نمیتونه از دردسر و مشکل دور بمونه تو هم نمیتونی از دروغ و پنهان کاری دور بمونی! جیلین با بغض بهش نگاه میکنه و میگه شایدم از تغییر میترسیم. جون دوست نداریم که آدم بازنده ای بشیم و از اون وضعیتمون از اون آدمی که قرار بشیم میترسیم واسه همینه که فرار میکنیم. ارن به اتاقش میره و به توجه میگه امشب باید بری بازداشتگاه توچه با ترس میگه من که کاری نکردم چرا باید برم؟

مگه تو بابای من نیستی؟ بهم کمک کن و بغلش میکند. ارن اول جا میخوره و لی بعد با ناراحتی در آغوشش میگیره و میگه ناراحت نباش دخترم قول میدم همه چیزو درست کنم و فردا باهم از اینجا بریم. همان موقع اوزلم و فاتح وارد اتاق میشن و با دیدن آرنجه دخترشو در آغوش گرفته عصبی میشه و به طرفش حمله میکنه اوزلم سعی میکنه آرومش کنه که چیزی نیست فقط دلداریش میداده! فاتح به ارن میگه چرا به دختر من دست میزنی هان؟ توچه میگه اینجا چخبره؟ چی داری میگی؟ کمیسر بابامه! فاتح شوکه میشه و میگه چی؟ چی گفتی؟ سپس به اوزلم میگه این چی میگه؟ توچه حرفشو دوباره میگه سپس فاتح عصبی میشه و برای آنها خط و نشون میکشه و میخواد اوزلمو به خانه ببره که او هلش میده و میگه من هیچجا نمیام تا وقتی که دخترم اینجاست! ارن به مامورها میگه تا فاتح را به بیرون ببرن……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان