خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید.

خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز به بازداشتگاه برای دیدن یکتا میره که یکتا بهش طعنه میزنه درباره وکیل شدنش و درخواست دادنش برای برگشتنش به سمت دادستانی! آنها باهم کل کل میکنن که یکتا میگه بهت توصیه میکنم بیای تو شرکت من تا زیر و بم همه چیزو بهت نشون بدم و یاد بدم ایلگاز لبخند میزنه و میگه ممنون ولی تو اونجا بیشتر دروغ و دغل بازی و کلاهبرداری یاد میدی ممنون لازم ندارم! بعد از کمی بحث کردن ایلگاز از اونجا میره. گل به خانه میره و به آیلین میگه ماهی گرفتم خیلی تازه بود! سپس وقتی میبینه آیلین تو حال خودش نیست میگه چیشده؟

آیلین میگه جواب آزمایش اومده گل میگه خوب چیشد؟ دیدی؟ آیلین میگه نه ندیدم نمیتونم و هرچی گل اصرار میکنه آیلین میگه نمیتونم. گل پنهانی به جیلین زنگ میزنه و میگه جواب اومده اما آیلین نمیخواد ببینه حالش خوب نیست جیلین میگه باشه من دارم میام به عثمان زنگ بزن بگو بیاد تا مسئولیت کاری را که کرده باید برعهده بگیره گل تایید میکنه. پارلا تو مدرسه ست که موبایل با خودش برده. یکدفعه پیام های واریزی پشت سرهم به حسابش میره و شوکه میشه معلمش میاد و سریعا تو آستینش پنهان میکنه. توچه رفته خرید و میگه من پول ندارم بزنم به حساب کمیسر ارن من دخترشم اما اون مرد باور نمیکنه همان موقع پیام های واریزی واسه اونم میره که شوکه میشه و خریدهاشو همونجا میزاره و بیرون میره.

ایلگاز پیش ارن میره و بهش میگه به یکتا یه دستی زدم گفت اینو انگین همیشه به جیلین میگفت! ارن میگه خوب یعنی چی؟ انگین که مرده! خودمون جسدشو کالبدشکافی کردیم! ایلگاز میگه آره حتما برای بعدش برنامه ریزی کرده بوده. جیلین به خانه میرسه که زمرد میره پیشش و میگه چیشده؟ چندساعته اومده نتیجه ولی چرا کسی به من چیزی نمیگه؟ جیلین میگه نمیدونم باید برم ببینم چی به چیه!

عثمان با آیلین صحبت میکنه و میگه جواب هرچی هم که باشه تو زندگی ما هیچ تاثیری نداره بهت قول میدم جیلین پیش آیلین میره و دلداریش میده سپس باهاش حرف میزنه که راضی بشه پاکت را باز کنه اما نمیتونه، جیلین به جای او پاکت را باز میکنه و با دیدن جواب میگه که مثبت بوده آیلین حالش به شدت بد میشه و به اتاق میره. لاجین برای بازجویی به اتاق پارس میره و میگه اون پول را یکتا ازم خواست بردارم حتی بهش گفتم شماره کارتی چیزی بده واریز کنم اما گفت نه واسم نقد بیار ازش پرسیدم واسه چی گفت به این کارها کار نداشته باش باز دلم آروم نیاورد و بازم ازش پرسیدم که قاطی کرد و دعوا کرد بعدشم رفت.

قسمت ۶۹ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۶۹ سریال ترکی قضاوت

پارس میگه باشه لاجین خانم میتونین برین. آیلین تو اتاق به مادرش و جیلین میگه که میخوام طلاق بگیرم مادرش میگه معلوم هست چی داری میگی؟ اصلا میفهمی چی میگی؟ مگه بچه بازیه؟ به زندگیت فکر کردی؟ آیلین میگه من دیگه نمیتونم مگه من احساس ندارم؟ غرور ندارم؟ طلاق میگیرم گل تمام تلاششو میکنه تا منصرفش کنه سپس از اتاق میره. جیلین بهش میگه مطمئنی؟ آیلین میگه از وقتی که فهمیدم دارم فکر میکنم دیگه مطمئن تر از این نمیشم! سپس از جیلین میپرسه وکیلم میشی؟ جیلین تایید میکنه و میگه البته، من امشب اینجا استراحت کن بعدا حرف میزنیم.

جنید به دیدن یکتا میره که او ازش میپرسه چیشد؟ لاجین اومد؟ اظهاراتشو ثبت کرد؟ جنید تایید میکنه و میگه فکر کنم حکم زندان را ببرد قاضی! یکتا میگه چی میگی؟ مگه لاجین نگفت؟ جنید میگه اومد ولی گفت اون پولو به دستور شما برداشته و هرچی هم ازتون پرسیده دلیلش چیه گفتین بهش ربطی نداره و دخالت نکنه و کسی هم از این موضوع خبردار نشه! هیچی نمیشه گفت کاریم نمیشه کرد! یکتا میگه یه کاری بکن بهتره از طریق نوا وارد بشی.

جنید میگه برم چی بگم بهش؟ یکتا میگه من نگفتم به نوا نزدیک بشی که زندگیتو بسازی و یار و همدم پیدا کنی! برو باهاش حرف بزن یه راهی پیدا کن! جنید به طرف اتاق نوا میره. ایلگاز که آنها را میبینه حدس میزنه که یکتا تمام تلاششو داره میکنه تا بیاد بیرون واسه همین با دیدن پارس بهش میگه ماجرارو که امکان داره جنید و یکتا، نوا را مجبور به کاری کنن پارس میگه من نمیتونم تا آخر عمر دنبال کارها و اشتباهات بقیه برم تا کی جلوشو بگیریم؟ باید خودش این کارو کنه و میره. جنید میگه اگه یه کاری نکنم که یکتا آزاد بشه و تو زندان نمونه واسم خیلی بد میشه تازه اخراجم میکنه سپس از نوا میخواد تا هواشو داشته باشه.

جیلین به اتاقش میره و میخواد کار کنه و یکبار دیگه اون فیلمو ببینه اما لپ تاپ خاموش شده سپس به شارژ میزنه و از اتاق بیرون میاد که عثمان ازش حال آیلین را میپرسه که جیلین میگه چطور باید باشه؟خوب نیست و میخواد که طلاق بگیره! عثمان میگه چی میگی؟ نه من از اینجا یه قدمم بر نمیدارم و همینجا میمونم. یکتا حاضر میشه و به همراه جنید از طرفی ایلگاز و پارس در اتاق قاضی نوا جمع میشوند. پارس درباره شواهد و مدارک یکتا را به قتل انگین تیلمن متهم میکنه و از قاضی خواستار زندانی شدنش.

هست چون امکان داره حین رسیدگی به پرونده یا فرار کنه یا مدارک را از بین ببره و تغییر بده. یکتا کمی با پارس بحث و کل کل میکنه که و نوا به حرف هایشان گوش میده سپس وقتی میخواد حکم را اعلام کنه ابتدا از خوبی ها میگه و جوری وانمود میکنه که انگار میخواد زندانی کردنش را لغو کنه اما در آخر محکومش میکنه به زندان رفتن حین رسیدگی به پرونده. او حسابی عصبی میشه و مدام میگه ازتون شکایت میکنم خواهر و برادر یه تیم شدن دارن منو متهم نشون میدن!……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

نظر شما

اخبار مرتبط سایر رسانه‌ها
    اخبار از پلیکان
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان