خلاصه داستان قسمت ۶۵ سریال ترکی قضاوت (yargi) + عکس

در این مطلب از سایت صفحه اقتصاد خلاصه داستان قسمت ۶۵ سریال ترکی قضاوت را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم، با ما همراه باشید. این سریال به نویسندگی سما ارگنکون (Sema Ergenekon) و کارگردانی علی بیلگین (Ali Bilgin) در ژانری جنایی پلیسی عاشقانه ساخته شده است. این سریال از ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۲۳ از شبکه جم سریز به صورت دوبله فارسی پخش می شود.

بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Kaan Urgancıoğlu (Ilgaz), Pınar Deniz (Ceylin), Hüseyin Avni Danyal (Metin), Uğur Polat (Yekta), Mehmet Yılmaz Ak (Pars), Ali Seçkiner Alıcı (Zafer), Arda Anarat (Çınar), Ece Yüksel (İnci), Zeyno Eracar (Gül), Uğur Arslan (Eren), Onur Durmaz (Engin), Başak Gümülcinelioğlu (Neva), Pınar Çağlar Gençtürk (Aylin), Onur Özaydın (Osman), Özlem Çakar (Makbule), Zeynep Atılgan (Parla), Beren Nur Karadiş (Defne).

خلاصه داستان قسمت ۶۵ سریال ترکی قضاوت

۲ هفته بعد؛ جیلین وقتی از خواب بیدار میشه میره پیش ایلگاز و میگه داشتم به تمام اتفاقات بدی که این دو هفته اخیر افتاده بود فکر میکردم ولی میدونی چی روزمو ساخت؟ یه پیام از دوستم! بهم گفت به حکم اعتراضم نسبت به تعلیق ۳ ماهه ام موافقت کردن! آنها خوشحال میشن و ایلگاز میگه همینه! جیلین میگه الان یه وکیل روبروت ایستاده. ایلگاز بهش میگه من فهمیدم که نوا با چی تهدید شده بوده انگار از موقعیتش استفاده شخصی کرده و ماجرارو برایش تعریف میکنه جیلین میگه اگه این پرونده باز بشه خیلی بد میشه که!

ایلگاز تایید میکنه و میگه آره علاوه بر از دست دادن شغلش شاید محاکمه هم بشه جیلین ازش میخواد تا کاری نکنه چون به خاطر عشق بوده این کارش ایلگاز میگه بالاخره عدالت واسه همه ست. جیلین به ایلگاز پیشنهاد میده که دوباره برگرده به دادستانیش اما ایلگاز میگه درسته دلم تنگ شده واسه اون موقع ها اما فکر نکنم قبول کنن که برگردم باید یخورده بهم فرصت بدی سبک و سنگین کنم جیلین تایید میکنه و میره. نوا در حال جمع کردن وسایلش هست برای اسباب کشی که پارس پیشش میره و میگه بزار بهت کمک کنم خیلی وسایلت زیاده!

نوا میگه جنید نزدیکه میاد کمک خودتو خسته نکن پارس با یادآوری اینکه جنید تو زندگیشه بهم میریزه نوا ازش میخواد بهش فرصت بده باهمدیگه آشنا بشنوه پارس میگه من ازش خوشم نمیاد یه شیری هست که کنار کفتار داره کار میکنه و بعد از جای بحث پارس میگه نشدنیه و میره. همان موقع دستیار نوا تو آنکارا بهش پیام میده که دادستان ایلگاز ازش پرونده های مربوط به منو خواسته میخواد پیگیری کنه همه چیو میفهمه! پارس با عصبانیت به طرف ایلگاز میره.

ارن و متین سر صحنه یه جنایت هستن که امید پیششون میره و میگه یه شاهد جدید پیدا شده برای پرونده انگین تیلمن یه زنه که اونجا ویلا داشته اون شب ۳ بار صدای شلیک گلوله شنیده متین سریع به ارن میگه برو ببین چی به چیه! ارن با خوشحالی به ایلگاز خبر میده. سدا پیش یکتا میره و بهش میگه که درخواست استعلام مدرکت رد شده! یکتا با لبخند میگه من این روزها تو روشناییم مگه تو شک داشتی؟ ولی موندم که اینو چجوری فهمیدن!

لاجین با یه وکیل در حال حرف زدن درباره مراد هست او بهش یکسری مدارک میده که وکیل میگه اگه ثابت بشه بیرون میاد ولی چون خودش اعتراف کرده دوباره بازجویی میشه. وقتی از دفتر بیرون میاد پیام صوتی سدا را میشنوه که بهش میگه اگه یکتا بعد از ماجرای مراد بفهمه که تو به جیلین گفتی مدرکش تقلبیه اصلا نمیخوام بهش فکر کنم که چه بلایی سرت میاره فقط خواستم واسه آخرین بار بهت هشدارمو بدم. پارس ایلگاز را جلوی دفتر میبینه و صداش میزنه سپس سر موضوع نوا باهم بحث میکنن ایلگاز بهش میگه تو میدونستی خونه آنکارارو فروخته؟ پولی هم نیومده تو حسابش واسه چی؟ پارس جا میخوره و میگه نه اون خونه هست!

ایلگاز میگه ببین تو هم خبر نداشتی پارس کلافه میشه و میگه تو میخوای به چی متهمه کنی؟ درباره نوا حرف میزنیم کسی که قرار بود یه زمانی باهاش ازدواج کنی! بعد از کمی بحث کردن باهم نتیجه میگیرن که برن پیش نوا و با خودش حرف بزنن. جیلین به آیلین زنگ میزنه تا ببینه خبری شده یا نه آیلین میگه نه اگه بچه از عثمان باشه دیگه نمیتونم اینو ببخشم طلاق میگیرم جیلین میگه هر تصمیمی بگیری من پشتتم. مادرش صداشو میشنوه و سعی میکنه از طلاق منصرفش کنه اما آیلین باهاش دعوا میکنه و میگه نمیتونم تحمل کنم دیگه بسه!

ایلگاز و پارس به اتاق نوا میرن و ازش حقیقتو میخوان که نوا میگه روز جنایت با همسر محکوم دیدار داشتم و بهشون در ازای پول خواستم که منصرف بشن آنها حسابی جا میخورن که ایلگاز میگه از این نظرم بهش نگاه کنیم بازم یه کار غیرقانونی انجام شده که بدون محاکمه مونده. نوا میگه میخوای لو بدی منو؟ ایلگاز میگه نه امیدوارم خودت کاری کنی که به اینجا نرسه و میره. پارس به نوا میگه حالا بشین میوه های این عشق بزرگتر بخور و میره. بعد از نیم ساعت تاخیر روانشناس بالاخره میاد و گلدانی هم تو دستشه، جیلین میخواد بره تو اتاق که ایلگاز میبینتش و میگه تاره داری میری؟ جیلین تایید میکنه و میگه یه ویس واست فرستادم گوش کن.

قسمت ۶۵ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز پیش یه شاهد دیگه میره که فیلمساز طبیعیه و تو اون جنگل دوربین مخفی کار گذاشته بوده و تو اون فیلم صدای شلیک گلوله را میشنوه اول یکی و بعد از ۵۶ ثانیه ۲تا پشت سرهم ایلگاز خوشحال میشه و نمونه ای ازش میگیره. روانشناس از قصد گلدان را جوری میزاره که خوب جیلین را نمیتونه ببینه سپس ازش میخواد تا گلدان را جا به جا کنه جیلین انجام میده و اثر انگشتش رو گلدان میمونه. سپس با در آوردن سر و صدای صندلیش رو اعصاب جیلین راه میره سپس درباره کارهایی که کرده و حمله کردناش حرف میزنه و رو اعصاب جیلین راه میره جیلین میگه تورو یکتا اجیر کرده آره؟

چقدر بهت پول داده تا این کارهارو بکنی؟ سپس از اتاق بیرون میاد که روانشناس خودزنی میکنه و در حالیکه از دماغش خون میاد بیرون میره و میگه بهم حمله کرد جلوشو بگیرین. جیلین شوکه شده و میگه کار من نبوده اما باور نمیکنن و به بازداشتگاه منتقل میشه. وقتی ایلگاز متوجه میشه با عصبانیت پیش جیلین میره و وقتی ماجرارو میفهمه به اتاق دادستان دریا میرن و تقاضای چک کردن اتاق روانشناسو میکنن. بعد از رفتنشون اظهارات روانشناس را ثبت میکنن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت (yargi)